فلسفه اوقات نمازهاي پنج گانه چیست؟

پيامبر خدا (ص) در روايتی فلسفه اوقات نمازهاي پنج گانه را چنين بيان نموده اند:

نماز در صبح؛ «... پروردگارم مرا امر نموده كه قبل از طلوع خورشيد و قبل از آن كه كافر براي آفتاب سجده كند، نماز صبح بخوانم؛ تا آن كه امتم براي خداوند سجده نمايند...»

نماز در ظهر؛ « همانا در هنگام زوال آفتاب، همه چيز دراين عالم خلقت خداوند سبحان را تسبيح مي گويند و به حمد خدا مشغول مي شوند مگر عرش خدا، و دراين موقع خداوند بر من درود مي فرستد، در اين ساعت خداوند نماز را بر من و امتم واجب ساخت كه در قرآن مجيد آمده است... و اين ساعتي است كه جهنميان را در قيامت به جهنم وارد مي كنند، پس در اين ساعت هر مؤمني در حال ركوع يا سجود يا قيام مشغول باشد خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام مي گرداند

نماز عصر؛ «و آن در ساعتي است كه حضرت آدم از آن ميوه كه از خوردن آن نهي شده بود، خورد و خداوند او را از بهشت خارج كرد. پس خداوند ذريه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود، و خداوند سبحان اين نماز عصر را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاي يوميه

نماز مغرب؛ «و آن در ساعتي است كه خداوند سبحان توبه حضرت آدم را در آن ساعت قبول نمود، و پذيرفتن توبه آدم بعد از سيصد سال پس از خوردن حضرت آدم از آن ميوه درخت كه نهي شده بود، طول كشید ... حضرت آدم سه ركعت نماز مغرب به جا آورد، ركعتي براي خطاي خويش و ركعتي براي خطاي همسرش حوا و ركعتي براي قبول توبه اش، پس خداوند اين سه ركعت را براي امتم واجب كرد. در هنگام مغرب دعاء مستجاب مي شود، پروردگارم به من وعده داده كه دعاي مؤمنين را در اين وقت مستجاب نمايد

نماز عشاء؛ «... پروردگارم به من و امتم به نماز عشاء امر فرمود، براي نورانيت قبر و روشن ساختن آن و اين كه به من و به امتم نوري روي صراط عطا فرمايد، و هر كس قدمي در راه نماز عشاء بردارد، خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام مي گرداند و اين نمازي است كه پروردگار آن را براي مرسلين و انبياي قبل از من اختيار نمود.» 1

همچنین امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند:

«چنانچه كسى بپرسد كه، چرا نماز در اين اوقات (معين و مخصوص) بدون تقدم و تأخر واجب شده است، جواب اين است كه اين اوقات براى همه مردم روى زمين واضح است و عالِم و جاهل آن را به چهار وقت مى شناسند:

غروب آفتاب خود آشكار و معلوم است كه در آن، نماز مغرب واجب شده است

فرو رفتن سرخى آفتاب (شفق) پس از غروب خورشيد معلوم و مشهور است كه آن وقت نماز عشاء است

همچنين طلوع فجر روشن و آشكار است و آن، وقت نماز صبح است

و زوال شمس نيز آشكار و معلوم است و در آن ظهر واجب مى شود و براى عصر وقت مخصوص و معينى مانند نمازهاى ديگر است و وقت آن پس از انجام ظهر است.

فلسفه زمان نماز صبح :

خداوند دوست داشته كه بندگانش قبل از هر كارى، ابتدا طاعت خداوند را انجام دهند؛ پس ايشان را در اول طلوع روز، امر كرده است كه به عبادتش بپردازند و سپس در پى كار و روزى خويش روند و امر دنياى خود را اداره كنند، پس در اين وقت نماز صبح را بر ايشان واجب كرد و

فلسفه زمان نماز ظهر:

بندگان چون نيم روز شود از كار دست كشند و آن وقتى است كه مردم به جاى خود بازگردند و لباس از تن به در آرند و بياسايند و به خوردن مشغول شوند و استراحت كنند و در چنين هنگامى خداوند آنان را امر فرموده كه ابتدا به ذكر و عبادت او بپردازند، از اين رو ظهر را بر ايشان واجب كرده است تا به آن آغاز نمايند و سپس به كارهاى ديگر بپردازند.

فلسفه زمان نماز عصر:

وقتی بندگان امور شخصى را انجام دادند و خواستند پى كار و كسب خود روند باز دستور نماز عصر را داده كه آن را انجام دهند، و سپس به كارى كه در نظر دارند رهسپار گشته و به اصلاح آن امر دنيايى خود پردازند،

فلسفه زمان نماز مغرب:

چون شب شد، لباس از تن بيفكنند و به جايگاه و منزل بازگردند، پيش از هر كار بايد به عبادت و ذكر پروردگارشان ابتدا كنند و بعد به امور ديگر بپردازند، از اين رو نماز مغرب را بر ايشان واجب فرمود.

فلسفه زمان نماز عشاء:

چون وقت استراحت و خواب آيد و از كوشش فراغت يافتند خداوند دوست داشته است كه در آغاز به عبادت و طاعت او پردازند، سپس در پى امورى كه مى خواهند انجام دهند روند و آنچنان باشند كه ابتدا كرده باشند در هر فصلى از ساعات شبانه روز به طاعت و پرستش او، و از اين جهت در اين وقت نماز عشاء را واجب كرد.

پس چون اين دستور را به كار بندند او را فراموش نخواهند كرد و از او غافل نخواهند شد و در اين صورت دلهايشان سخت نگردد و رغبتشان نكاهد. 2

 

1.(وسائل الشيعة ؛ ج4 ؛ ص14)

2.(علل الشرائع، ج1، ص: 263)