شهیدِ یازده سالهِ فارس

 احساس تكلیف به سخن رهبر كبیر انقلاب اسلامی، دانش آموز 11ساله استان فارس را راهی جبهه های حق علیه باطل كرد تا حماسه كربلای ایران رقم بخورد و حیدر شهیدی را به عنوان كم سن وسال ترین شهید این استان تقدیم انقلاب كند.
این شهید، یازده سال از عمر گرانمایه اش نگذشته بود كه به یاری دین خدا برخاست و در حالی كه با هزاران عشق و امید در حال سپری كردن دوره راهنمایی بود از مدرسه شهید ابوالقاسم اسدی دهرم شهرستان فراشبند فارس قدم به عرصه عشق و ایثار نهاد و همچون حسین فهمیده و بهنام محمدی و هزاران نوجوان دانش آموز بسیجی، قاسم و اكبرهای كربلایی ایران را رقم زد.

شهید حیدر شهیدی(همان نوجوان یازده ساله) كه هم اكنون عنوان كم سن وسال ترین شهید دانش آموز استان فارس را به خود اختصاص داده است؛ در خانه ای محقّر در قلب روستایی كوچك و در خانواده ای مذهبی متولد شد.

پدر و مادر وی پاك و مؤمن به اسلام و ارزش های اسلامی بودند كه اسم وی را به تاسی از الگو و امام خود، حیدر گذاشتند واین درحالی بود كه همواره راه و منش وی در سال های زندگی، برگرفته از سیره امیرالمومنین حضرت علی(ع) بود.

شهید حیدر شهیدی، فردی بسیار خوش اخلاق ، جذاب مؤمن و فعال در امور فرهنگی و دینی بود و با وجود سن كم بیشتر اوقات را در بسیج محل جهت تامین امنیت و امور فرهنگی سپری می كرد و در كارهای كشاورزی یار و یاور پدر بود .

شهید حیدر شهیدی دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه شهید اسدی دهرم با موفقیت به پایان رساند از آنجایی كه در خانواده ای مذهبی و با ایمان پرورش یافته بود، در مساجد حضور مستمر داشت و در كلاس قرآن و فعالیت های هنری فعال بود.

شهید حیدر شهیدی درسال 63 با گروهی ازهمكلاسی ها به جبهه ی جنوب، لشكر 19 فجر اعزام شد و خود را در صف مجاهدانی قرارداد كه به دفاع برخاستند.

این بسیجی عاشق با صدور فرمان حضرت امام (ره)كه حضور در جبهه های جنگ را نوعی تكلیف تلقی می كرد پس از امتحانات خردادماه در بهمن 1363 به همراه جمع كثیری از همكلاسی ها به جبهه های جنگ حق علیه باطل شتافت و به دفاع ازناموس ومیهن و ارزش ها و اصول متعالی مكتب خود كه همان مكتب عشق شهادت است قامت برافراشت و در قالب گردان ابوذر لشكر 33 المهدی در عملیات پیروزمند بدر در شرق دجله جزایر مجنون شركت كرد.

وی در عملیات بدر در زیر آتش شدید دشمن و انفجار گلوله ها و تركش ها مشغول رساندن مهمات و آب و غذا به رزمندگان گردان شد و گلوله باران وسیع منطقه مانع از انجام وظیفه او نشد و مانند دیگر رزمندگان اسلام تا آخرین قطره خون خود را در راه دفاع از دین، قرآن و حفظ استقلال این مرز وبوم شجاعانه و دلاورانه جنگید.

این نوجوان پاكباخته برای بار دوم در اوایل سال 1365 بنا به فرمان امام خود به همراه جمع كثیری از دوستان عازم میدان های نبرد شد و این بار منزل رزم او گردان امام مهدی لشكر 19 فجر بود.

وی در تاریخ 22 اردیبهشت ماه سال 65 برای انجام یك عملیات ایذایی به منطقه شرهانی (شمال فكه) اعزام شد و پس از یك نبرد خونین وجنگ تن به تن در تپه ماهورها و سرزمین رملی منطقه با بعثیون كافر بر اثر اصابت تركش و تیر مستقیم دشمن در سحر گاه 22 تیرماه همان سال، همزمان باسومین روز ماه مبارك رمضان همانند دیگر عاشقان دلسوخته وصال ندای یا حسین مظلوم و یا زهرای او قطع نمی شد دیدگان خود را در خاك فرو بست و بال در بال ملائك نگاه خود را به افق بی كران آسمان ها دوخت و گوهر جان را نثار مقدم یار كرد و برای همیشه به دوست پیوست.

پیكر پاك این شهید بزرگوار دو هزار و هفت روز در مناطق هشت سال دفاع مقدس باقی ماند تا اینكه پس از اعلام آتش بس و اتمام جنگ گروه تفحص شهدا، بقایای پیكر مطهر وی را به زادگاهش دهرم انتقال دادند.

سرانجام در شهریور ماه 1369 برابر 28 صفر پیكرش با حضور پرشكوه همرزمان و امت شهید پرور دهرم تشییع و در جوار دیگر شهدای جنگ تحمیلی به خاك سپرده شد.

و چه زیبا معلم پرورشی آن مدرسه (شهید اسدی) درس ایثار و شهادت و فداكاری و دفاع از حریم ولایت و امامت به آنان آموخته بود چرا كه در ادامه همان سالها سیزده دانش آموزان مدرسه به معلم شهید خود پیوستند.

آری، شهیدان خونین كفن ما كه در میادین نابرابر جنگ حماسه ایثار را در دفتر تاریخ جاودانه ساختند كبوترانی بودنداز تبار كربلا كه از زلال جویبار عاشورا سیراب شدند كه در عشق امام و مولای خود حسین (ع) بی تاب گشتند و در نهایت راه او را كه همان راه عشق و ایثار و جان دادن در ولای اوست برگزیدند.

شهدا همیشه زنده و جاودان اند...

بخش دهرم از توابع شهرستان فراشبند در150كیلومتری جنوب غرب شیراز قرار دارد.