شناسنامه ام را دستکاری کردم اما جثه ام را نه

شناسنامه ام را دستکاری کردم اما جثه ام را نه

  امیرجمشیدی، دوم فروردین ۱۳۴۷ در شهر قزوین متولد شد. اسم پدرش نوروز بود، که برای امرار و معاش زندگی کارگری می کرد. و اسم مادرش فاطمه بود. شهید امیر جمشیدی دانش‌آموز دوم دبیرستان در رشته تجربی بود. ایشان از طریق بسیج به جبهه رفت. و در سی‌ام فروردین ۱۳۶۴، درمنطقه عباس‌آباد بانه هنگام درگیری با گروه‌های ضد انقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قز ...

  امیرجمشیدی، دوم فروردین ۱۳۴۷ در شهر قزوین متولد شد. اسم پدرش نوروز بود، که برای امرار و معاش زندگی کارگری می کرد. و اسم مادرش فاطمه بود. شهید امیر جمشیدی دانش‌آموز دوم دبیرستان در رشته تجربی بود. ایشان از طریق بسیج به جبهه رفت. و در سی‌ام فروردین ۱۳۶۴، درمنطقه عباس‌آباد بانه هنگام درگیری با گروه‌های ضد انقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قزوین است. امیر در ۱۷سالگی به دست منافقین کوردل در جبهه غرب به شهادت رسید.

امیرجمشیدی در روایتی از اعزامش به جبهه نقل می کند: «اواسط سال ۱۳۶۳ که حال و هوای جنگ به سرم زد، وچون کم سن بودم تصمیم گرفتم که تا شناسنامه‌ام را دستکاری کنم. اما فکر کردم که جثه‌ کوچک ام را چکار کنم و این کار بنظر می آید شدنی نیست. و باید فکر دیگری کنم. تصمیم دیگری گرفتم که باید در یکی از کابین‌های قطار خودم را مخفی کنم تا بتوانم در جبهه ها حضور یابم. هنگام مخفی شدن مسئول قطار مرا دید، ولی با اصرار من رو به رو شد و بالاخره کوتاه آمد و ما را برد به جبهه. تا اینکه یک روز فرمانده منو دید و گفت می‌خواهی بروی جلوتر منم از خدا خواسته، گفتم بله و منوسوار اتوبوسی کرد و هنگامی که رسیدم به مقصد دیدیم تهرانم و پدر و مادرم منتظر من هستند تا منو برگرداندن به زادگاهم .»

مزار او در گلزار شهدای زادگاهش می باشد. روحش شاد و یادش گرامی باد