Notice: Undefined variable: view_ticker in /home/qunoot/public_html/Nojavan/Template/system/top-header.php on line 29
پیشخوان / متن کده
مسلمان کوچک

■ مسلمان کوچک

در زمان های قدیم اصفهان خیلی یهودی داشت. آورده اند که یکی از این یهودیان مسلمان شد. او را برای تبرک نزد خلیفه بردند. خلیفه به او گفت: تو اکنون چنانی که انگار دوباره از مادر متولد شده ای.

***

 شش ماه از مسلمانی او گذشت اما مردم دیدند او حتی دورکعت نماز جماعت نمی خواند. دوباره او را پیش خلیفه آوردند که این تازه مسلمان نماز نمی خواند.

خلیفه نگاهی به سیبیل بلند تازه مسلمان کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟! چرا کاهل نمازی می کنی؟ مگر نمی دانی کسی که عمدا نماز را ترک کند مثل کافر است؟!

 تازه مسلمان به خلیفه گفت: مگر نه وقتی که من مسلمان شدم، گفتی تو این زمان انگار دوباره از مادر زاده شده ای. از آن تاریخ شش ماه بیش نگذ شته و هرگز طفل شش ماهه را تکلیف نماز نکرده اند.!

خلیفه تا سه روز می خندید و بعد از آن بر اثر پارگی روده از دنیا رفت.

1394/3/6 ساعت 10:48
کد : 61
دسته : داستان کوتاه,داستان
لینک مطلب
کلمات کلیدی
داستان
نماز
طنز
مطالب مرتبط
امام جماعت گوهرشاد

■ امام جماعت گوهرشاد

یکی از علما می گوید: ماه رمضان بود و ما از مرحوم آیت الله شیخ عباس قمی (مولف مفاتیح الجنان) خواهش کردیم که ظهر ها بیایند مسجد  گوهرشاد نماز جماعت برپا کنند. ما اصرار کردیم و ایشان هم خواهش ما را پذیرفت . فردای همان روز نماز ظهر و عصر در یکی از ش ...
نام و نام خانوادگی: ایاک نعبد و ایاک نستعین

■ نام و نام خانوادگی: ایاک نعبد و ایاک نستعین

موج انفجار گرفته بودش. همه ی تنش خونی بود و روى تخت بيمارستان افتاده بود و هيچ چيز يادش نمى آمد. حتى اسم خودش را هم نمى دانست كه بگويد تا ثبت كنند.تنها جمله اى كه از ميان دو لبش بيرون مى آمد: اياك نعبد و اياك نستعين  بود. پرستار هرچه می پرسید هم ...
بهتر از کیمیا !

■ بهتر از کیمیا !

کیمیا یک علمی بوده است از شاخه های شیمی قدیم! توی این علم آدم یاد می گرفته است که مس کم ارزش را طلای ناب کند و یک پول حسابی به جیب بزند. البته تا آنجا که ما می دانیم این علم فقط توی شعر ها و داستان ها رایج بوده و هیچ استاد کاری را در تاریخ سراغ نداری ...
دیدگاه جدید