چرا نماز و روزه در سن ۹ سالگی بر دختران واجب می شود اما بر پسران در ۱۵ سالگی؟
در ابتدا بايد اشاره شود كه به طور كلي تكليف شرعي انسان بر اساس رشد و بلوغ وضع شده است. و بلوغ او هم اقسام گوناگون دارد:
۱ – بلوغ شرعي كه سن تكليف است.
۲- بلوغ جنسي كه به معناي رسيدن به سن توليد مثل است. در اين سن غدد جنسي فعاليت خود را آغاز كرده و تمايل جنسي به وجود مي آيد.
۳ – بلوغ جسمي و افزايش قدرت بدن.
۴ – بلوغ اجتماعي.
۵ – بلوغ رواني.
۶ – بلوغ شخصيتي.
۷ – بلوغ عقلي.
باتوجه به اين نكته حال بايد گفت:
بلوغ شرعي همان چيزي است كه از آن به سن تكليف تعبير مي شود. بلوغ شرعي بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبيعي پايه ريزي شده است. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرايط طبيعي و اجتماعي، دختران زودتر به بلوغ طبيعي ميرسند و فعاليت غدد جنسي در آنان قبل از پسران آغاز ميگردد. بنا بر اين بلوغ شرعي دختران بر پسران بر اساس صلاحيت طبيعي و به معناي هم آهنگي قوانين تشريع با مقررات تكوين است. (۱)
زودرس بودن بلوغ جنسي در دختران، باعث قرار گرفتن آنان در معرض گناه ميشود، اما با توجه به تكليف دختران، زمينه پيشگيري از گناه و واكسينه شدن از خطاها در آنان ايجاد ميشود، چرا كه جوان را در پيشگاه خدا قرار داده و تكليف متوجه او شده است.
دوم اين كه انديشه و عقل دختران زودتر از پسران شكفته ميشود. دليلش آن است كه دختران قبل از پسران زبان ميگشايند و زودتر از آنان آغاز سخن ميكنند. با توجه به رابطه غير قابل انكاري كه بين انديشه و سخن گفتن وجود دارد ادراك انساني در دختران زودتر از پسران شكل مي گيرد.
بر اساس مقدمه اي كه در بالا اشاره شد بايد گفت:
تكاليف در اسلام بر اساس نگاه دقيق و موشكافانه به همه استعدادها و نيازهاي انسان است. گفتيم كه در تمام دنيا دخترها زودتر از پسرها به بلوغ فكري و جسمي مي رسند. اين پيشي گرفتن در شكوفايي استعدادهاي هوشي و عقلي باعث توجه تكليف به دختران در سني زودتر از پسران شده است. آنچه كه باعث متفاوت بودن سن تكليف در دخترها و پسرها مي شود نه به خاطر نگاه دوگانه و تبعيض آميز اسلام به آن ها بلكه به جهت خلقت متفاوت آن هاست.
از طرفي اصلا بايد ديد كه اگر جنسيتي زودتر مورد توجه تكاليف الهي قرار گيرد آيا اين ظلم به آن جنسيت است؟ بايد گفت كه: سبقت دختران در انجام تكاليف خداوند نوعي تشرف و لطف است. يعني آن ها با اين پيشي گرفتن، زودتر خود را در محضر خدا حس كرده و سريع تر براي بندگي آماده مي شوند. حال به نظر مي رسد در اينجا اگر قرار باشد كسي زبان به اعتراض بگشايد پسران هستند نه دختران. (۲)
البته تذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه:
بلوغ اشخاص طبق نظر فقهاء به يكي از راه هاي زير اثبات مي شود: اول: روئيدن موي درشت زير شكم و بالاي عورت. دوم: بيرون آمدن مني. سوم: تمام شدن پانزده سال قمري در مرد و تمام شدن نه سال قمري در زن.
با توجه به اين سه راه بايد گفت كه:
سن ۱۵سالگي براي تكليف پسران يكي از راه هاي اثبات سن تكليف است. به عبارت ديگر اگر پسري يكي از دو طريق ديگر برايش اتفاق نيفتاد حداكثر سن براي اثبات بلوغش ۱۵سالگي است و لذا ممكن است قبل از اين زمان هم به بلوغ برسد. حتي مي توان گفت: با بيداري جنسي كه امروزه در جامعه ما و جوامع ديگر وجود دارد، علي القاعده اكثر پسرها زودتر از اين سن به تكليف مي رسند و بايد به دستورات ديني ملتزم شوند.
پينوشتها:
۱. فلسفي، محمد تقي، بزرگسال و جوان از نظر تمايلات و افكار، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، ۱۳۸۷ه.ش،ج ۲، ص ۱۳۲.
۲. همان، ص ۱۳۵.