آیا نماز انسان را گناه و فحشا باز میدارد؟

معناي آيه اين نيست که هر کسي نماز به جا آورد، قطعاً نمازش او را از همه منکرات بازمي دارد. کليّت اين جمله مردود است و واقعيت خلاف آن است، چرا که در روايتي از حضرت آمده است که اگرکسي نماز بخواند و نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، با اين کار به خدا نزديک نمي شود، بلکه چه بسا از خدا دور شود.(1)

 پس ممکن است کسي نماز بخواند، اما نمازش خاصيت بازدارندگي از گناه را نداشته باشد. تنها نماز مقبول و جامع شرايط صحت و کمال اين خاصيت را دارد، گرچه نماز فاقد شرايط به صورت جزئي و تا حدودي، از خاصيت بازدارندگي بهره‏مند است؛

کسي که نماز مي خواند، يکي از شرايطش اين است که از نجاسات بپرهيزد يا با لباسي که از مال غصبي تهيه شده، نماز خواندن صحيح نيست. تقيد نمازگزار به پاکي و پاکيزگي بدن و مال و مراعات اموال ديگران و به دست آوردن مال حلال، نوعي خاصيت بازدارندگي از فحشا و منکر است. 
همچنين نماز ذکر است و انسان را از غفلت که ريشه بسياري از گناهان است، خارج مي کند.

نماز ذکر و توجه به خداست و همين امر باعث نورانيت دل و از بين رفتن تمايل به گناه در انسان مي شود.

نماز باعث تقويت ايمان به خدا و معاد مي شود و همين امر باعث دوري از گناهان در آينده مي شود.

نماز به همراه دعا و استغفار است و از اين طريق نمي گذارد سياهي گناه همه دل را بپوشاند و انسان قساوت قلب بگيرد که اين قساوت خودش عامل بسياري از گناهان است.

نماز عامل تقويت تقوا است و تقوا سدي محکم در برابر گناهان ايجاد مي کند.

نماز ريشه گناهان (کبر و غرور) را مي‌خشکاند: ريشه بسياري از گناهان، غرور و خودپسندي است، يعني عاملي که ابليس (عابد چند هزار ساله مستجاب الدعوه) را از مقام عبوديت، انداخت و به «شيطنت» و «رجيم» متصف ساخت.

بنابراين معناي آيه و روايات تنها مي تواند نماز مقبول الهي باشد؛ يعني آن نمازي که باعث تقويت ايمان و تقوا و به همراه دعا و استغفار باشد و همه شرايط ظاهري و باطني آن مراعات شده باشد.

پي نوشت‏ها:
1 - کنزالعمال، ج 7، ص 525 - 526.