با اين همه مشكلات، چرا بايد نماز بخوانيم؟

مؤمن هم در اين دنيا و هم در آن دنيا، خوشبخت است؛ ولى خوشبختى به اين نيست كه فرد الزاماً زندگى مرفهى داشته باشد! آيا همه كسانى كه زندگى مرفهى دارند، خوشبخت هم هستند؟ خيلى از كسانى كه زندگى مرفهى دارند، در آرزوى يك لحظه خوشى و آرامش هستند. در مسائل مادى، هميشه بايد خود را با كسانى مقايسه كرد كه ضعيف‏تراند؛ وگرنه چنانچه صاحب ثروت هنگفتى نيز بشود، به آرامش نخواهد رسيد؛ چون طبيعت انسان به گونه‏اى است كه با زياد داشتن قانع نمى‏شود؛ بلكه حريص‏تر مى‏شود! آنچه كه انسان را قانع مى‏كند و باعث آرامش خاطر او مى‏شود، قناعت است.

درباره نماز بهتر است يك لحظه بيانديشيم كه براى چه بايد نماز بخوانيم؟ آيا خداوند به نماز ما نياز دارد (او كه غنى مطلق است؟) آيا براى ترس از عذاب و جهنم نماز بخوانيم؟ يا براى طمع به بهشت؟ و يا اين‏كه در اين دنيا به مال و ثروت بيشترى دست يابيم و خداوند عوض نماز، مال و ثروتى به ما بدهد؟ يا اين كه خداوند لايق اين ستايش است؟ خداوندى كه خالق ما است، به ما توانايى بخشيده و عقل عنايت كرده است. آيا خداوند كه همه چيز را براى انسان خلق كرده و در اختيار او قرار داده، لايق ستايش نيست؟ خداوندى كه پيامبران را فرستاد تا راه سعادت را به انسان‏ها بياموزد، قابل ستايش نيست؟! اگر ملاك به جا آوردن نماز، فقر و غناى مادى بود، تمام پيامبران و امامان بايستى از ثروتمندترين افراد مى‏بودند؛ درحالى‏كه اگر به قرآن و تاريخ مراجعه كنيم، خلاف اين به دست مى‏آيد. حضرت ايوب، چه درد و رنج‏هايى كشيد؛ ولى دست از عبادت خداوند بر نداشت. پيامبر اكرم(ص) چه رنج‏هايى برد و چه گرسنگى‏هايى كشيد؛ اما هيچ‏گاه از عبادت دورى نجست و... اگر قرار باشد كسى مشكلى نداشته باشد تا نماز بخواند، بايد بيشتر مردم بلكه همه نماز نخوانند؛ چون هيچ انسان بدون مشكل و گرفتارى پيدا نمى‏شود؟! اگر يكى مشكل وسايل خانه را دارد؛ ديگرى مشكل خود خانه را دارد! و اگر خانه و وسايل زندگى دارد، با مشكل ديگرى دست به گريبان است و... پس نماز را بايد براى شكر خدا و شاكر بودن در برابر احسان او و نعمت وجود سلامتى، عقل و... خواند.