چرا باید مکان نماز مردان جلوتر از زنان باشد؟
برای روشن شدن پاسخ چند مطلب را متذکر می شویم:
الف. در مسأله جلوتر بودن مکان نماز مرد از زن، فتوای بعضی مراجع لزوم این حکم می باشد[1] اما بعضی دیگر از مراجع این حکم را لازم ندانسته و فرموده اند: "بنابر احتیاط مستحب، زن باید عقب تر از مرد بایستد"[2] و یا این که "مکروه است زن در نماز، جلوتر از مرد یا مساوی با او بایستد"[3].
ب. در خصوص چرایی و علت این حکم فقهی، توجه به این نکات ضروری است:
1.بر اساس نظریه ی صحیح و درست که فقهاء و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می باشد.
2. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.
چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.
و ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره ای است در برابر دریا «جز اندکی از دانش به شما داده نشده است[4]».
و شاید علت عدم بیان علت و فلسفه ی تمام احکام، از سوی اولیاء الهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد، امام علی (ع) می فرماید: «مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمی دانند[5]» لذا اولیاء الهی در حد فهم انسان ها به بعضی از علت ها و فلسفه ها و احکام اشاره نمودند.
علاوه این که، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسان ها به خوبی های علمی و عملی، و اجتناب از زشتی های فکری و عملی است، و این هدف با عمل به شریعت به دست می آید، ولو این که افراد فلسفه و علت احکام را ندانند، نظیر این که: مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می آورد و لو فایده و فلسفه، دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً این که: مؤمنین، چون اطمینان و یقین دارند به این که دستورات دینی، از کسانی صادر می شود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید بودن این دستورات دارند.
3. هرچند فهم علت و فلسفه احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسایل حقوقی، مثل کلیت در مسایل فلسفی نیست که استثناء ناپذیر باشد بلکه کلیت در مسایل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است و لذا قابل استثناست.[6]
4. روح و کمال تمام عبادات به حضور قلب و توجه آن، به درگاه ذات حق تعالی می باشد، به گونه ای که هیچ عبادتی، بدون توجه قلبی، مورد قبول و رحمت ذات حق تعالی واقع نمی شود[7]. رسول اسلام (ص) فرمود: همانا بهره ای از نمازت نداری، مگر به همان مقدار که توجه به خدا داشته باشی؛ و در کلام دیگری فرمودند: خدای تعالی را به گونه ای عبادت کن که گویی او را می بینی، که اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند[8].
امام خمینی (ره) فرمودند: فوائد و نتایجی که در آیات و روایات، برای عبادت و نماز بیان کردند، بدست نمی آید، مگر آن که، حضور قلب باشد[9].
5. با نگاهی به آداب نماز، شاید بتوان گفت که، بیشتر این آداب، برای محافظت از حضور قلب در نماز می باشد؛ مثلا فرموده اند: در حال نماز، به اطراف نگاه نکنید، با دست و ریش بازی مکنید، نگاه به نقش انگشتر و کتاب نکنید، گوش به حرف های دیگران مکنید، در جاده، خیابان، کوچه، مقابل آتش، چراغ، آشپزخانه، کوره ی آتش، روبروی عکس، مجسمه ی انسان یا حیوان، مقابل قبر و در قبرستان نماز نخوانید[10].
و شاید بر همین اساس چون زیبایی و جذابیت ها ی زن (در بسیاری از موارد)، برای توجه به او، بیشتر از مرد است، دستور دادند که زن جلو یا مساوی مرد نماز نگزارد مگر این که فاصله یا پرده ای باشد، که در این صورت کراهت یا حرمت برداشته می شود و نماز باطل نخواهد بود.[11]
[1]. اگر زن جلوتر یا مساوی مرد بایستد، نماز باطل است: (آیت الله فاضل). بنابر احتیاط لازم، زن عقب تر از مرد، بایستد: (آیت الله سیستانی). اگر بین مرد و زن، مقداری، ولو به اندازه یک وجب فاصله باشد، جلوتر بودن زن، اشکال ندارد.( آیت الله خامنه ای)؛ همان، ص 509
[2] امام خمینی ره، توضیح المسائل مراجع، مطابق با فتاوای، سیزده نفر از مراجع تقلید، مسأله، 888، 887، 886.
[3] حضرات آیات گلپایگانی و صافی، همان.
[4] «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً»، اسراء، 85.
[5] «الناس اعداء ماجهلوا»، گزیده میزان الحکمة، ج 1، ص 214.
[6] بر گرفته از پاسخ 310 با نمایه فلسفه حلیت میگو.
[7] سر الصلوة، امام خمینی، چاپ پیام آزادی، ص 36، 58
[8] سر الصلوة، امام خمینی، ص 49، 50، 51.
[9] همان، ص 53.
[10] توضیح المسائل مراجع، مسأله، 898؛ سر الصلوة، ص 58.
[11] همان، مسأله، 888.