انسانهايي هستند كه نماز را به طورمستمر نمي خوانند و پس از مدتي رها مي كنند و دوباره مي خوانند اين افراد چه بايد بكنند كه نماز خود را براي هميشه ادامه دهند؟
دعوت مردم به آشنايى با خداوند و عبادت او از برجسته ترين و متعالىترين امور است.
براى ترغيب و تشويق به نماز، در آغاز بايستى زير بناهاى فكرى فرد را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن كوشيد.
ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و... امورى است كه داراى نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد به تقويت و اصلاح اين مبانى كوشيد.
خلأ عمده اى كه موجب ترك نماز از سوى فرد مزبور شده است مشكل فكرى است. ظاهرا"ممكن است ايشان در فلسفه نماز دچار اشتباه شده و آن گاه نتيجه نادرستى گرفته است.
بنابراين راه اصلاح وى نيز تصحيح انديشه ايشان است كه البته كار آسانى هم نيست و نيازمند فرصتى طولانى و نيز استفاده از روشهاى اصولى و تدابير خردمندانه است.
براى نمونه بايد با زبانى خوش و همراه با محبت به ايشان تفهيم كرد كه: نماز اولاً، نياز روحى و روانى هر انسانى است زيرا آدمى بدون ياد خدا گم گشتهاى حيران در ظلمت سراى جهان است الا بذكر اللّه تطمئن القلوب،(رعد، آيه 28)بالاخره رابطه اين انسان با آفرينش چيست. آيا مىتواند در قبال آن بىتفاوت باشد، نماز پاسخى به اين نياز فكرى و اين سئوال اساسى انسان است.
ثانيا، نماز دعوت كننده انسان به خير است. نمازهاى پنجگانه همانند چراغهايى هستند كه در مسير طولانى و پيچ در پيچ و ظلمانى زندگى مسير انسان را مشخص مىسازند و او را به راه مىخوانند تا اسير ديو و دد نگردد و متاع خويش را به دزدان واننهد.
ثالثا، نماز زير بناى تشكيل جامعه اسلامى و تشكل آن است. هنگامى كه در ساعات معين همه مسلمانها رو به يك قبله مىايستند و با اذكار و حركاتى معين به درگاه خدا عبادت مىكنند. عالىترين هماهنگى عميق در پرتو عبادت الهى در مسلمانان شكل مىگيرد و....
نماز، عملى است كه در مجموعه عقيده توحيدى، داراى معنا و فلسفه است. پس در آغاز بايستى اين مجموعه شناخته شود تا نماز جايگاه خود را در ذهن و انديشه فرد باز نمايد.
در بينش توحيدى اسلام و ديگر اديان الهى، انسان موجودى است كه به سوى كمال و لقاى پروردگار در حركت است. «انا للّه و انا اليه راجعون ؛ از خدائيم و به سوى او باز مىگرديم».
حال در اين مسير، ابزارهايى به مدد انسان مىآيد، تا او از فراموش كردن مسير و هدف باز دارد كه از مهمترين آنها «نماز» است. «اقم الصلوة لذكرى ؛ نماز را براى ياد من بپا دار».
آدمى بدون نماز راه را گم خواهد كرد. نمازهاى پنج گانه همانند چراغهاى برق هستند كه مسيرى طولانى و پر خطر را روشن كردهاند تا كسى راه را گم نكند و به بيراهه و سقوط كشانده نشود.
آنچه كه موجب مىگردد و برخى از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل كنند، ندانستن فلسفه نماز و يا دركى غلط از آن است. برخى چنين مىپندارند كه نماز انسان، نيازى را از خداوند برطرف مىكند كه البته خيالى واهى است. خداوند نيازى به هيچ مخلوقى ندارد. ازاينرو آنچه كه به عنوان عبادات بر آن تأكيد شده، جملگى در جهت كمال انسان است. نماز داراى آثار و فلسفههاى متعدد ديگرى نيز هست كه به آن اشاره مىكنيم:
1ـ نماز، تقدير و سپاسگذارى از خداوند است.
2ـ موجب آرامش انسان است.
3ـ موجب ياد خداست.
4ـ نماز زمينه پرهيز از گناه را در انسان فراهم مىكند.
5ـ تأكيدى بر نظافت و سلامتى است.
6ـ موجب انضباط و وقتشناسى است.
7ـ داراى آثار وحدت بخش اجتماعى است.
البته اين شمهاى از آنچه بود كه درباره نماز مىتوان گفت، اميد آن داريم كه شما با روش صحيح و گفتار نرم بتوانيد در افكار ايشان تغييراتى حاصل نماييد. در اين زمينه اگر بتوانيد از افرادى كه بر روى ايشان نفوذ بيشترى دارند استفاده كنيد مناسبتر است.
ضمنا خود نيز با مطالعه در اين زمينه سعى كنيد آمادگى بيشترى براى مقابله با چنين افكارى در خود پديد آوريد كتابهاى زير در مورد نماز توصيه مىشود.
1- راز نماز محسن قرائتى
2- راز نماز بىآزار شيرازى
3- پرواز در ملكوت امام خمينى
4- از ژرفاى نماز آيتالله خامنهاى
5- اين است نقش عبادات محمد باقر صدر
رفتار شما با وى نيز بايد به گونهاى باشد كه تحت تأثير اخلاق، عواطف و نحوه برخوردتان قرار گيرد به افكار و انديشههاى شما - به عنوان يك فرد نماز خوان مذهبى - علاقهمند شود و با نفوذ در قلب و دل او، بتوانيد تغييرى در فكر وانديشه وى ايجاد كنيد؛ بنابراين:
1- اگر مشكلي براى وى ايجاد شد، با كمال خوشرويى به او كمك نموده، مشكل وى را حل كنيد.
2- او را سرزنش و توبيخ نكنيد (به خصوص در برابر ديگران) واز جر و بحث و مجادله با وى پرهيز كنيد.
3- جملات، مقالات و كتابهايى كه در زمينه اهميت و نقش و آثار نماز نوشته شده، تهيه و يا به وى معرفى كنيد و يا به گونهاى در معرض ديد او قرار دهيد تا بخواند.
همه آن چه تا به اين جا گفته شد، در صورتى است كه شما بتوانيد با اين روشها در وى تأثير بگذاريد فكر و انديشه وى را اصلاح نماييد ولى اگر نمىتوانيد و يا خداى نكرده ممكن است تحت تأثير افكار و اعمال بى توجهى او به نماز شما نيز سست عقيده و بىمبالات به نماز شويد، در روابط صميمى نزديك خود با او فاصله ايجاد كنيد و در حفظ باورهاى دينى و اعمال عبادى خود كوشا باشيد.