مدتي است مستحبات را دقيقتر و با توجه بيشتر و با ولع بيشتر نسبت به واجبات انجام مي دهيم دليل چيست و راه آن چيست؟
نمازهاي مستحبي يا نوافل در زندگي انسان تأثيرات عميقي دارد. مهمترين اثر آن اين است كه انجام آنها نوعي تمرين و آماده سازي براي انجام فرايض و واجبات است. نمازي كه انسان مكلف به انجام آن نيست و مي تواند آن را ترك نمايد، خواندن آنها نشانگر اعتقاد و عشق و شوق انسان به احكام الهي و دستورات خداوند است و اين در تعالي و رشد انسان تأثير شگرفي دارد و انساني كه چنين علاقه و باوري نسبت به مستحبات دارد و خود را موظف به انجام آن مي داند مسلما در برابر فرايض و واجبات احساس مسؤوليت بيشتري مي كند.
در حديثي كه به نام حديث قرب نوافل مشهور است و حديثي قدسي و از طرف خداوند متعال است خداوند مي فرمايد: وقتي بنده اي با انجام نوافل و مستحبات به من نزديك گردد چنان رتبه و درجه اي مي يابد كه من چشم و گوش و زبان و دست او مي شوم يعني با چشم من مي بيند و با گوش من مي شنود و با زبان من سخن مي گويد و با دست من خشم خود را ابراز مي كند و اين بيانگر تأثير عميق نوافل در ارتقاي درجه معنوي انسان و اوج گرفتن او به سوي كمال و فضيلت مي باشد
در روايتي ديگر آمده است كه نمازهاي مستحبي جبران كننده نقصان و كمبود نمازهاي واجب مي باشند. در ميان نوافل، نماز شب داراي آثار و بركات فراوان تري است. در حديثي از حضرت صادق(عليه السلام) آمده است: «صلاه الليل كفاره لما اجترح بالنهار؛ نماز شب كفاره گناهان روز است» (بحار، ج 87، ص 136).
در حديثي ديگر امام صادق(عليه السلام) از اميرالمؤمنين(عليه السلام) چنين نقل مي كنند: نماز شب موجب خشنودي پروردگار و فرشتگان و سيره پيامبران و نور معرفت و ريشه ايمان و آسايش بدن و ناخشنودي شيطان و سلاحي عليه شيطان و موجب اجابت دعا و پذيرش اعمال و سبب بركت روزي و شفيع بين انسان و فرشته مرگ و نور در قبر و بستر قبر و پاسخي به منكر و نكير و همدم و بازديد كننده انسان در قبر تا روز قيامت است. در روز قيامت سايه اي بر سر انسان و تاجي زيبنده و پوششي بر بدن و نوري پيش رو و پرده اي بين انسان و آتش و عذر خواه انسان و دليل او در مقابل خداوند و موجب سنگيني ترازوي اعمال و برگ عبور از پل صراط و كليد بهشت است (بحارالانوار، ج 87، ص 160، ح 52).
البته در روايات تأكيد شده اگر در مواردي انجام مستحبات و نوافل به واجبات و فرائض ضرر و زياني برساند آن را ترك كنيد؛ چنانچه علي(ع) در حديثي مي فرمايد: «اذا اضرت النوافل بالفرائض فارفضوها؛ نوافل بايد در هنگامي كه انسان داراي شوق و ميل و رغبت است انجام گيرد» (تصنيف غرر الحكم، ص 177، ح 3380).
اگر انجام آنها باعث گردد انسان براي واجبات شوق و ميلي نداشته باشد و انرژي و حال او با انجام نوافل به پايان برسد و واجبات را با بي حالي و بي ميلي و ضعف و خواب آلودگي انجام دهد در اينجا انجام فرايض بر انجام نوافل مقدم است و بايد توان و انرژي و ميل و حال خود را براي واجبات نگه دارد.ولي اين به اين معنا نيست كه اگر توجه انسان در مستحبات بيشتر از واجبات است ، بايد مستحبات را ترك كرد بلكه بايد با توجه به اهميت واجبات سعي كنيد همان حالت قلبي را در واجبات نيز رعايت كنيم.
چنانچه در نهج البلاغه از امير مؤمنان(عليه السلام) آمده است: «ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذا اكره عمي؛ قلب ها داراي حالاتي چون ميل و رو آوردن و پشت كردن و بي ميلي مي باشند هنگامي ميل و رغبت به سراغ آنها برويد چون اگر در حال بي ميلي آنها را به كاري واداريد، اين عمل باعث كوري آنها مي گردد» (حكمت، آيه 193).
اين حديث در مورد مستحبات و نوافل است كه مي فرمايد در هنگام ميل و شوق نوافل را انجام دهيد و آنها را بر قلب تحميل ننماييد.