چگونه خود را تشويق كنيم كه نماز اول وقت بخوانيم؟
به ترتيب سه امر مهم را در خود محقق سازيد:
1- باور كردن اهميت نماز اول وقت : گاهي انسان به يك چيزي اعتقاد دارد اما باور و ايمان ندارد. مثلا" مي داند انسان مرده ترسي ندارد, اما باز هم مي ترسد. وجود اين ترس در انسان دليل است كه آن اعتقاد، تبديل به باور دل و ايمان قلبي نشده است . چه بسا اعتقاد به اهميت نماز اول وقت باشد اما باور و ايمان به آن نباشد. براي به دست آوردن اين باور مي توان از اسباب باوربخش استفاده كرد, مثل مطالعه كردن كتاب هايي كه در موضوع نماز اول وقت نگاشته شده است كه اين مطالعه بايد پياپي و پيوسته باشد, سپس به فكر كردن و تفكر بپردازد كه با نخواندن نماز اول وقت مشمول چه زيان ها و سرزنش هايي مي شود و با خواندن آن مشمول چه سود ها و پاداش ها مي گردد. رواياتي كه در اين باب وارد شده است بسيار مفيد و باوربخش است به شرط اين كه مطالعه آنها استمرار داشته باشد و فكر كردن در آنها نيز هر روز باشد هر چند مختصر و كم . مثلا" به اين دو روايت دقت شود: عن الصادق (ع ) قال قال رسول الله (ص ): «ليس مني من استخف بالصلوه لايرد علي الحوض لا والله ; امام صادق (ع ) فرمود كه رسول اكرم (ص ) فرموده است : به خدا قسم از من نيست كسي كه نماز را سبك بشمارد و در حوض كوثر بر من وارد نمي شود» (سفينه البحار, شيخ عباس قمي , ماده صلاه).
تأخير انداختن نماز مصداق بارز سبك شمردن نماز است . عن النبي (ص ): «ما من عبد اهتم بمواقيت الصلوه و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت وانقطاع الهموم والاحزان والنجاه من النار; هيچ بنده اي نيست كه به وقت هاي نماز (اول وقت ) و حركت هاي خورشيد براي نماز اهتمام ورزد مگر اين كه من سه چيز را برايش ضمانت مي كنم : 1- نشاطي آرامش بخش هنگام مردن , 2- جدايي از ناراحتي ها و اندوه ها, 3- نجات از آتش . در اين باب پيوسته بايد بخواند, بگويد, بشنود و بينديشد تا رفته رفته اعتقاد به باور بدل گردد».
2- اراده و تصميم : باور كردن اهميت نماز اول وقت خود زمينه ساز اراده و تصميم مي شود اما با اراده و تصميم فاصله دارد زيرا ممكن است يك چيزي باور قلبي باشد ولي اراده و تصميم انسان به آن تعلق نگيرد. مثلا" مسلمان روزه دار تشنه باور قلبي دارد كه آب او را از تشنگي مي رهاند ولي هرگز آب نمي آشامد تا روزه اش باطل نشود, اينجا اراده و تصميم بر آشاميدن آب تعلق نگرفته گرچه باور قلبي هست كه آب رفع تشنگي مي كند. اگر كسي نسبت به اهميت نماز اول وقت باور قلبي پيدا كرد ممكن است به خاطر موانعي اراده و تصميمش به خواندن نماز اول وقت تعلق نگيرد, هر چند آن موانع، غيرموجه باشد, بنابراين بعد از باور قلبي بايد اراده و تصميم بگيرد و تمامي موانع خواندن نماز اول وقت را كنار بزند.
3- مداومت تا سر حد ملكه شدن : پس از طي آن دو مرحله گذشته بايد در مقام عمل آن قدر نماز اول وقت خواندن را ادامه دهد تا عادت و ملكه گردد اين مداومت عملي در ابتداي كار, امري دشوار و سخت مي باشد ولي پس از گذشت يك سال يا دو سال و يا حتي كمتر از اين مدت , امري عادي و آسان مي گردد, (نگا: نماز اول وقت , محمد حسين رجايي خراساني).
البته بايد توجه داشته باشيد كه در رسيدن به اين هدف بايد سياست تدريج را پيش گيريد؛ يعني كسي كه عادت به خواندن نماز در اول وقت نداشته نبايد انتظار داشته باشد يك دفعه و در مدتي كوتاه بتواند به راحتي و سهولت در اول وقت نماز بخواند بلكه بايد در اين راه با آهستگي و تدريج پيش رود. يعني بايد سعي كند مثلا در طول يك هفته حداقل يك روز نمازش را در اول وقت بخواند و اين كار را يك ماه ادامه دهد و بعد اين يك روز را به دو روز تبديل كند و در اين راه استقامت و پايداري نمايد يعني هيچ كار غيرضروري و غير لازمي او را از نماز در اول وقت منصرف ننمايد و همين طور به تدريج بر تعداد روزهايي كه در آنها نماز اول وقت مي خواند بيفزايد تا تمام طول هفته اش را در بر بگيرد و همه نمازها را در اول وقتش بخواند.