كسي كه نمازهايش را برخي مواقع نمي خواند و قضايش را به جا مي آورد و در مورد مسئله ي نماز هم سست شده است و در انجام آن كوتاهي مي كند بايد براي برطرف شدن اين حالت چه كند؟
عبادت و بندگي خدا، نياز به زمينه و عواملي دارد. اگر اين عوامل نباشد و برعكس موانعي بر سر راه بندگي قرار گيرد انسان به تدريج از عبادت دلسرد شده و سستي و كسالت گريبانگير او خواهد شد. پس لازم است با مقداري دقت و مراقبت در اعمال خود علت تنبلي و كسالتتان را در امر نماز پيدا كنيد.
گاهي ممكن است ارتباط با افراد لاابالي و سهل انگار عشق به نماز را كاهش دهد و يا اينكه انجام بعضي از گناهان، توفيق عبادت و نماز را از انسان سلب كند.
امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه ثمالي برخي از عواملي كه سبب ايجاد كسالت در عبادت و نماز ميشود را چنين ميشمارند: «پروردگارا، شايد من حق تو را كم شمردهام و يا ادا نكردم شايد تو مرا از دروغگويان يافتي. يا ديدي كه من شكرگزار نعمتهاي تو نيستم و شايد مرا با غافلين مشاهده كردي و يا مرا با مجالس كساني كه عمر رابه بطالت ميگذرانند، مأنوس ديدي و...»
پس انسان بايد دائماً در اعمال و رفتار خود دقت كند و توفيق اطاعت و بندگي را از خداوند طلب كند. همچنان كه ائمه معصومين عليهم السلام در دعاهاي خود از خداوند ميخواهند: «الهي وَفّقني لطاعتك»، «خدايا مرا در اطاعت و بندگي خودت موفق بدار».
يادآوري عظمت خداوند سبحان و شمارش نعمتهاي بيپايان او، ناخودآگاه انسان را در مقابل او به تسليم و تعظيم واميدارد و اين سرافكندگي و تسليم باعث توجّه و اهميت ويژه او به نماز ميشود و نه تنها آن را ترك نميكند بلكه در رأس همه كارها قرار ميدهد.
درباره اينكه شرط قبولي ساير اعمال انسان، قبولي نماز است، روايت هاي زيادي رسيده است از جمله اميرمؤمنان در نامه 27 نهج البلاغه مي فرمايند: «بدان كه محور قبولي تمام كارهاي تو نماز است» چون نماز از اركان اسلام و داراي آثار تربيتي بسياري است.
انسان اگر در هر زمينه زندگي قصور و كوتاهي داشته باشد، توجه به نماز آن را جبران مي كند. حتي نماز بعنوان يك عامل «گناه زدا» بر شمرده شده است چنانكه امير مؤمنان مي فرمايد: «نماز گناهان را مثل برگ درختان مي ريزد و گردن انسان را از ريسمان گناه آزاد مي كند.
آنگاه در ادامه تشبيهي جالب از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي فرمايد كه: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نماز را به چشمه آب گرم تشبيه فرموده كه بر در خانه مردي باشد و شبانه روزي پنج مرتبه از آن شستشو كند، پس (معلوم است) ديگر بر چنين كسي چرك باقي نخواهد ماند» (نهج البلاغه، خ 199)
هدف اين روايات يادآوري اهميت و ارزش و تأثير عميق نماز در روح و جان آدمي و ايجاد توفيق براي انجام كارهاي خير ديگر است نه كم ارزش جلوه دادن كارهاي خير ديگر، مانند خانه اي كه اگر سقف نداشته باشد هر چقدر درونش نيز زيبا باشد باران آن را خراب مي كند هر چند چيزهاي درون آن ارزنده باشد.
پس نماز كه از اركان اسلام است، تا زماني كه با دقت و سر وقت خوانده شود؛ كوتاهي در ساير كارهاي انسان را جبران مي كند ولي اگر نماز ضايع شود (مثلاً شخص مسائل نماز را نداند يا گاهي آنرا ترك كند يا بطور عادت آنرا در آخر وقت بجا آورد) هيچ عمل ديگري نمي تواند نماز را جبران بكند.
به ترتيب سه امر مهم را در خود محقق سازيد:
1- باور كردن اهميت نماز اول وقت : گاهي انسان به يك چيزي اعتقاد دارد اما باور و ايمان ندارد. مثلا" مي داند انسان مرده ترسي ندارد, اما باز هم مي ترسد. وجود اين ترس در انسان دليل است كه آن اعتقاد نترسيدن از مرده , باور دل و ايمان قلبي نشده است . چه بسا اعتقاد به اهميت نماز اول وقت باشد اما باور و ايمان به آن نباشد. براي به دست آوردن اين باور مي توان از اسباب باوربخش استفاده كرد, مثل مطالعه كردن كتاب هايي كه در موضوع نماز اول وقت نگاشته شده است كه اين مطالعه بايد پياپي و پيوسته باشد, سپس به فكر كردن و تفكر بپردازد كه با نخواندن نماز اول وقت مشمول چه مذمت ها و سرزنش ها مي شود و با خواندن آن مشمول چه مدح ها و پاداش ها مي گردد. رواياتي كه در اين باب وارد شده است بسيار مفيد و باوربخش است به شرط اين كه مطالعه آنها استمرار داشته باشد و فكر كردن در آنها نيز هر روز باشد هر چند مختصر و كم .
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: هيچ بنده اي نيست كه به وقت هاي نماز (اول وقت ) و حركت هاي خورشيد براي نماز اهتمام ورزد مگر اين كه من سه چيز را برايش ضمانت مي كنم : 1- نشاطي آرامش بخش هنگام مردن , 2- جدايي از ناراحتي ها و اندوه ها, 3- نجات از آتش.
2- اراده و تصميم : باور كردن اهميت نماز اول وقت خود زمينه ساز اراده و تصميم مي شود اما با اراده و تصميم فاصله دارد زيرا ممكن است يك چيزي باور قلبي باشد ولي اراده و تصميم انسان به آن تعلق نگيرد. مثلا" مسلمان روزه دار تشنه باور قلبي دارد كه آب او را از تشنگي مي رهاند ولي هرگز آب نمي آشامد تا روزه اش باطل نشود, اينجا اراده و تصميم بر آشاميدن آب تعلق نگرفته گرچه باور قلبي هست كه آب رفع تشنگي مي كند. اگر كسي نسبت به اهميت نماز اول وقت باور قلبي پيدا كرد ممكن است به خاطر موانعي اراده و تصميمش به خواندن نماز اول وقت تعلق نگيرد, هر چند آن موانع , تراشيده و غيرموجه باشد, بنابراين بعد از باور قلبي بايد اراده و تصميم بگيرد و تمامي موانع خواندن نماز اول وقت را كنار بزند.
3- مداومت تا سر حد ملكه شدن : پس از طي آن دو مرحله گذشته بايد در مقام عمل آن قدر نماز اول وقت خواندن را ادامه دهد تا عادت و ملكه گردد اين مداومت عملي در ابتداي كار, امري دشوار و سخت مي باشد ولي پس از گذشت يك سال يا دو سال و يا حتي كمتر از اين مدت , امري عادي و آسان مي گردد.