وقتی خدا به نماز ما احتیاجی ندارد چرا باید خودمان را این قدر به زحمت بیندازیم؟
البته خداوند نیازی به عبادت ما ندارد ولی آیا عبادت فایدهای برای ما ندارد؟ در واقع خداوند تبارک و تعالی که بهتر از هر کس دیگری به کمال و سعادت ما آگاهی دارد و بیشتر از هر کس دیگری به آن علاقمند و بهتر از خود ما، ما را میشناسد، میداند که رشد و کمال و سعادت ما در گرو عبادت اوست؛ برای همین ما را فرمان به عبادت داده است. در ادامه بعضی از فواید و حکمتهای واجب شدن عبادت را بیان میکنیم:
- یاد خدا
در حقیقت بزرگترین خطر برای انسان فراموش کردن خدا و هدف از آفرینش و نیز مقصدی است که در پیش رو دارد و هیچ عبادتی مانند نماز نمیتواند انسان را در برابر این خطر حفظ کند. ما با خواندن نماز هر روز چند بار چیزهایی را که هرگز نباید فراموش کنیم به خود یادآور میشویم.
در حقیقت روح و هدف نماز، یاد خدا است. خدای تعالی به حضرت موسیj وحی کرد که "أقِمِ الصَّلاةَ لِذِکرِی".[1] میدانیم که یاد خدا خود زمینۀ تفکر و پس از آن، عمل است. چنانكه در حدیثی از امام صادقj آمده است كه در تفسیر عبارت قرآنی "و لَذِكرُ اللهِ اَكبَر"[2] فرمود: "مقصود یاد خدا در هنگام رو به رو شدن با حلال و حرام خداست".[3]
به این معنا که وقتی به کار حلالی رسیدیم بدانیم که از خداست و پرتویی از لطف و احسان او و وقتی به کار حرامی رسیدیم بدانیم که خط قرمز خداست و باید از آن دوری کنیم.
- از بین برندۀ ویروس گناه
نماز هم جنبۀ پیشگیری از آلودگی انسانها به ویروسهای گناه دارد و هم در صورت آلودهشدن انسانها، جنبۀ درمانی دارد. به بیان دیگر نماز هم نهال تقوی را در انسان آبیاری میکند و به این وسیله دیواری بلند بین او و گناهان میکشد و هم وسیلۀ شستوشوی انسانها از گناهان و سبب نزول مغفرت و آمرزش الهی است؛ چرا که نماز، انسان را به توبه و اصلاح گذشته و بازبینی در رفتار دعوت میکند.
در حدیثی گهربار پیامبرi از یاران خود پرسید: "اگر بر در خانۀ یكی از شما نهری از آب صاف و پاكیزه باشد و در هر روز، پنج بار خود را در آن شستوشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و كثافت بر بدن او میماند؟" عرض كردند: خیر! فرمود: "نماز درست همانند آن آب جاری است، هر زمان كه انسان نمازی میخواند گناهانی كه در میان دو نماز انجام شده است از بین میبرد".[4]
·پاککنندۀ انسان از تکبر
نماز خودبینی و تكبر را درهم میشكند؛ چون انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار در برابر خدا پیشانی بر خاك میگذارد و خود را ذرهای در مقابل عظمت او میبیند و آگاهانه، به حقارت و ناچیزی خود اعتراف میکند؛ از این رو حضرت علیj میفرماید: "فَرَضَ اللّهُ الإيمانَ تَطهيرا مِن الشِّركِ و الصلاةَ تَنزيهاً عنِ الكِبرِ"؛ خداوند ایمان را برای پاكسازی انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را برای پاكسازی از تكبر.[5]
همچنین نماز نقش مؤثری در دورشدن انسان از دیگر رذایل اخلاقی مانند حرص و آز و ناشکیبایی و... دارد. همانگونه که خداوند متعال میفرماید: "انسان حریص و ناشکیبا آفریده شده و هنگامی كه بدی به او رسد بیتابی میكند و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع از دیگران میشود، مگر نمازگزاران؛ آنان كه نمازها را پیوسته بهجا میآورند".[6]
·نردبان بالابرندۀ انسان
نماز وسیلۀ پرورش فضائل اخلاق و تكامل معنوی انسان است؛ چرا كه انسان را از چهار دیواری تنگ دنیای مادی بیرون میبرد و به ملكوت آسمانها دعوت میكند.
تكرار این عمل در شبانهروز، آن هم با تكیه بر صفات، رحمانیت، رحیمیت و عظمت خدا و با كمك گرفتن از سورههای مختلف قرآن، اثر فراوانی در پرورش فضائل اخلاقی انسان دارد. بدین جهت، امیرمؤمنان علیj دربارۀ فلسفۀ نماز فرمودند: "الصلاه قُربانُ كُلِّ تَقِیٍّ"؛ نماز وسیلۀ تقرّب هر پرهیزكاری به خدا است.[7]
·دعوتکنندۀ به پاکی همه جانبه
سراسر نماز دعوت به پاكی در جنبههای گوناگون زندگی است؛ زیرا مكان نمازگزار، لباس نمازگزار، آبی كه با آن وضو میگیرد یا غسل میكند و غیره باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاك باشد. با توجه به این شرایط، كسی كه آلوده به ظلم، ربا، غصب، كم فروشی، رشوه خواری و کسب از راه حرام باشد، چگونه میتواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز، خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران و پاک کردن زندگی از هر آنچه ناپسند خدای متعال است.
·تمرین نظم
نماز نظم و مهارت مدیریت زمان را در انسان تقویت میكند؛ چرا كه باید در اوقات معینی انجام گیرد كه تأخیر و تقدیم آن، موجب از دست رفتن آن میشود.
·شرط قبولی عبادات
نماز از سویی به سایر اعمال انسان ارزش و اعتبار میدهد و از سوی دیگر بذر سایر اعمال نیك را در جان انسان پرورش میدهد. امیرمؤمنان علیj در وصیتهای خود در آخرین دقیقههای آخر عمر شریفشان فرمود: "اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِكُم"؛ خدا را خدا را دربارۀ نماز در نظر داشته باشید، چرا كه نماز ستون دین شما است.[8]
مثل روز روشن است که وقتی ستون خیمه بشكند یا سقوط كند، هر قدر طنابها و میخهای اطراف محكم باشد، اثری در پایداری خیمه ندارد. همچنین هنگامی كه ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود، سایر اعمال، اثر خود را از دست خواهند داد. از امام صادقj نقل شده است: " أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ"؛ نخستین چیزی كه در قیامت از بندگان حساب میشود نماز است، اگر پذیرفته شد، سایر اعمالشان پذیرفته میشود و اگر رد شد، سایر اعمال نیز رد میشود.[9]
شاید علت این مسئله آن باشد كه نماز، رمز ارتباط خلق و خالق است که اگر به طور صحیح انجام گردد، قصد قربت و اخلاص كه وسیلۀ قبولی سایر اعمال است، در او زنده میشود وگرنه بقیۀ اعمال او ناخالص و بیاعتبار میشود.
نکته: تمام فوایدی که یاد کردیم تنها بخشی از آثار و برکات نماز است؛ تازه آن هم نمازی که شخص به طور فردی بخواند؛ حال اگر پاداشها و آثار فراوان نمازهای جماعت را نیز به اینها اضافه کنیم خواهیم دید که خداوند با واجب کردن نماز چه لطف عظیمی در حق ما کرده است و ما چقدر به نماز نیازمندیم.
گفتار خود را با حدیثی نورانی و جامع از امام علیبنموسی الرضاj به پایان میبریم. آن حضرت در پاسخ نامهای كه آن حضرت دربارۀ فلسفۀ نماز پرسیده بودند، فرمود: "علت تشریع نماز، توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار و مبارزه با شرك و بتپرستی و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی و نهادن پیشانی بر زمین، در هر روز، برای تعظیم او است".[10]
[1] . طه: 14.
[2] . عنکبوت: 45.
[3] . مجلسی، بحارالانوار، ج82، ص200.
[4] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، ص7.
[5] . سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 252.
[6] . معارج: 19 ـ 24.
[7] . سید رضی، نهج البلاغه، حكمت 136.
[8] . همان، نامه 47.
[9] . شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص209.
[10] . حر عاملی، وسايل الشيعه، ج4، ص8 و 9.