هر وقت مي خوام نماز بخونم يا به ياد خدا باشم، جمله ای در ذهنم تکرار می شود که «خدايي وجود ندارد». لطفا راهنمايي ام کنيد.

يكي از انواع وسواس، افكار وسواسى مي باشد اين افكار كه به طور تكرارى و ناخواسته به سراغ فرد آمده و ذهن او را به خود مشغول مى‏كند محتواى اين افكار معمولاً افکار اعتقادی یا عملِ جنسى يا پرخاشگرى يا آسيب‏رساندن است و از نظر بيمار غيرقابل تحمل و شرم‏آور است.

جهت مقابله با چنين افكار مزاحم مى‏توان از دستورالعملهاى زير بهره‏ گرفت [1] :

  1. اولین قدم برای شناخت وسواس و درمان آن داشتن آرامش است. اساساً عامل اصلی وسواس، اضطراب است. بنابراین سعی کنید در همه زندگی خصوصا در مواقع ظهور این تفکر آرامش خود را حفظ نمائید
  2. مهمترين و مؤثرترين راه درمان آن، بي توجهي به پيام هاي آن و عدم پاسخ دهي عملي به آن است. اگر توجه نکنید و ترتیب اثر ندهید، به طور قطع از شدت آن كاسته خواهد شد. [2]
  3. گرچه ذهن انسان اين توانايي را دارد كه حتي بدون استفاده از حواس ظاهري افكاري را توليد كند ولي عمده چيزهايي كه انسان در مورد آن فكر مي كند، داده هاي حواس ظاهري او مثل چشم، گوش، زبان و لامسه و... است. بنابراين يكي از مهمترين راه هاي كنترل فكر، كنترل حواس ظاهري است.
  4. در پایان به دو نمونه از درمان وسواس با ذکر الهی اشاره مي نمائيم:

شخصی از امام رضا (ع) پرسيد: اگر وسوسه هاي فراواني در درونم باشد چه كنم؟ حضرت فرمود: مشكلي نيست، هنگام هجوم وسوسه بگو: «لا اِلهَ اِلّا الله».[3]

حضرت صادق (ع) فرمود: حضرت آدم (ع) از حديث و وسوسه نفس و غم و غصه به خداوند شكايت كرد، جبرئيل(ع) نازل شد و به ايشان فرمود: اي آدم! چنين بگو: «لاحول و لاقوه الا بالله» آدم(ع) اين ذكر را گفت و وسوسه و اندوه از او برطرف گرديد.[4]

 

[1] - دو راهکار دیگر که در غیر نماز می توان آن را انجام داد، عبارتند از :

  • منحرف ساختن فکر به سوی محاسبات ذهنی. مثلاً اعداد دو رقمی را در ذهن با هم جمع کنید یا از عدد هزار به سوی عددهای پایین تر بشمرید.
  • جایگزین کردن موضوعات مهم و جذاب دیگر در ذهن.

[2] - اين بيماري در صورتي ادامه مي يابد و تشديد مي شود كه به نداهاي دروني آن كه مبتني بر تكرار عمل، يا دقت بي مورد و يا قضاوت غير منطقي و افراطي نسبت به امور است، پاسخ عملي داده شود.

[3] - سَأَلْتُ الْعَالِمَ ع عَنِ الْوَسْوَسَةِ إِنْ كَثُرَتْ قَالَ لَا شَيْ‏ءَ فِيهَا يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. (بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏69 ؛ ص127)

[4] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ :  إِنَّ آدَمَ شَكَا إِلَى اللَّهِ مَا يَلْقَى مِنْ حَدِيثِ النَّفْسِ وَ الْحُزْنِ فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ لَهُ يَا آدَمُ- قُلْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ- فَقَالَهَا فَذَهَبَ عَنْهُ الْوَسْوَسَةُ وَ الْحُزْنُ. (وسائل الشيعة ؛ ج‏7 ؛ ص217)