چرا خواندن نماز با مُهر كربلا ثواب بيشتري دارد؟
علامه امينى (ره) در این باره مى فرمايد: «اين امر بر دو اصل اساسى استوار است:
الف) آن كه شيعه اماميه در صدد آن است كه براى خود تربت و مهرى پاك به همراه داشته باشد تا بر آن سجده نمايد.
ب) برخى از مكانها بر بعضى ديگر برترى دارد، لذا آثار و بركاتى بر آن مترتب است؛ به همين دليل كعبه، حكم خاصى به خود گرفته است. از جمله سرزمين هايى كه بر ساير بقاع برترى پيدا كرده و داراى آثار و بركاتى خاص است محلى است كه بدن شريف سيدالشهدا (عليهالسلام) را در خود جاى داده است. همان بقعه اى كه امام على(عليهالسلام) قبل از شهادت امام حسين(عليهالسلام) قبضه اى از خاك آن را برداشت و استشمام كرد و چنان گريست كه زمين از اشك هاى حضرتش مرطوب گشت. سپس فرمود: از اين سرزمين هفتاد هزار نفر محشور شده و بدون حساب وارد بهشت مى گردند. 1 آيا سجده بر چنين تربتى مطلوبيت و قداست ندارد و سبب تقرب به خداوند متعال نمىگردد؟ آيا سزاوار نيست كه انسان بر تربتى سجده كند كه در آن نشانه هاى توحيد و شهادت در راه معبود است؟ تربتى كه در صورت توجه خاص به حقيقت آن حالت رقت قلب در انسان ايجاد شده و انسان را به سوى خداوند نزديك مى كند...» 2
در روايتي امام باقر عليه السلام فرموده اند: خداوند تبارك و تعالى بيست و چهار هزار سال پيش از خلقت كعبه، زمين كربلاء را آفريد و آن را مقدس و مبارك قرار داد و پيوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و مبارك بود تا آن را برترين زمين در بهشت نمود و برترين منزل و مسكنى قرارش داد كه اولياء و دوستانش در بهشت در آن سكنا مى گزينند. 3
از همين رو گرچه سجده بر هر خاكى، بلكه هر سنگ و چوب پاكى جايز و صحيح است اما به جهت امتيازي كه تربت امام حسين عليه السلام دارد، امام صادق عليه السلام جز بر خاك كربلا سجده نمى كرد و اين كار را از سر خشوع و خضوع براي خدا مي كرد. 4 و مي فرمود: «سجده بر خاك حسين (عليه السلام ) حجاب هاي هفت گانه را از ميان بر مي دارد» 5
پاورقی
1. المعجم الكبير، ج 3، ص 111، ح 2825.
2. السجود على التربة الحسينية عند الشيعة الاماميه، ص 69-87.
3. (كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص268)
4. کَانَ الصَّادِقُ ع لَا يَسْجُدُ إِلَّا عَلَى تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ ع- تَذَلُّلًا لِلَّهِ وَ اسْتِكَانَةً إِلَيْهِ» ؛ وسائل الشيعة، ج 5، ص 366
5 . إِنَّ السُّجُودَ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)- يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ» ؛ وسائل الشيعة، ج 5، ص 366