چرا به زبان مادری نماز نخوانیم؟

چرا به زبان مادری نماز نخوانیم؟


قرآن می‌گوید متولّیان کعبه نمازشان بجز سوت کشیدن و کف زدن چیز دیگری نیست.
«وَ ما کانَ صَلوتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ اِلا مُکاءً وَ تَصْدِیَةً». [سوره انفال، آیه ۳۵]
ابراهیم علیه السلام به دستور خدا خانه را ساخت و خداوند در ضمن آیه ای فرمود خانه مرا پاکیزه کنید برای طواف کنندگان، برای توحید و عبادت خدای یگانه. سرنوشت این را به کجا کشاندند؟ «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ اِبْراهیمَ مُصَلّی». [سوره بقره، آیه ۱۲۵] و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید] یکی از کارهایی که باید انجام می‌شد نماز بود. آن قدر از سر و ته آن زدند و بر آن افزودند که به صورت سوت کشیدن و کف زدن در آمد.
و حال آنکه عبادتها «توقیفی» هستند یعنی در عبادت خدا، از نظر کیفیّت و کمّیت نباید اعمال سلیقه شود، بلکه باید همان طور که برای ما بیان کرده اند، بدون کم و زیاد اجرا شود. چون و چرا بردار نیست.
این که عدّه ای عربی بخوانند، عدّه ای فارسی، عده ای ترکی، و خلاصه هر کس به زبان ملی خود بخواند [اعمال سلیقه است]. یا بگوییم در مسافرتها، قدیم نماز دو رکعتی بوده ولی اکنون چون با هواپیما مسافرت می‌کنند باید چهار رکعتی بخوانند زیرا این سفر مشقّت ندارد. اگر در عبادتها سلیقه را دخالت بدهیم به تدریج چیزی از آب در می‌آید که مصداق این شعر می‌شود:
بس که ببستند بر او برگ و ساز          گر تو ببینی نشناسیش باز
راجع به این که قرآن و نماز را مثلا به فارسی بخوانند، ذکر تجربه ای که خارجی‌ها در مورد ترجمه پی در پی یک جمله به زبانهای مختلف کرده اند بی فایده نیست. اگر سخنی مثلا به زبان فارسی باشد و کسی آن را به زبان عربی ترجمه کند، بعد ترکی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی و... تجربه کرده اند دیده اند از جمله اول یک ذرّه در جمله چهلم باقی نیست.
نمازی که به شکل سوت کشیدن می‌خواندند، یک مرتبه این طور نشد بلکه اول یک گوشه آن را تغییر دادند بعد گوشه دیگر، و همین طور. در طول نسلهای متوالی به این شکل در آمد، زیرا هر نسلی از نسل قبل خبر ندارد [و فکر می‌کند آنچه به دستش رسیده از اول به همین صورت بوده است]. بعد از چندین نسل به چیزی شبیه می‌شود که با اصل آن شباهتی ندارد.
 [خلاصه ای از صفحه ۲۱۸ و ۲۱۹]

  کتاب طهارت روح؛ عبادت و نماز در آثار  آیت الله مطهری