از زمانی که داخل هواپیما شدند، حال خوبی نداشتند. حالتشان عادی نبود و انگار نگران چیزی بودند! پرسیدند: «حاجآقا! مشکلی پیش آمده؟ چرا نگرانید؟»
ـ نماز اول وقتِ ما، امروز به تأخیر میافتد!
ـ نگران نباشید! تا یکی ـ دو ساعت دیگر به مشهد میرسیم و نماز را در آنجا میخوانیم.
ـ دوست نداشتم برای سفری مقدس، نمازم از اول وقت فوت شود...
ولی انگار این حرفها فایدهای نداشت و نگرانیِ ایشان بیشتر شده بود! چند لحظهای بیشتر نگذشت که از داخل کابین خلبان اعلام کردند: «به خاطر نقص فنی، هواپیما نیم ساعت با تأخیر پرواز میکند.» با شنیدنِ این خبر بود که نگرانیِ آیتالله دستغیب از بین رفت و به همراه آیتالله اشرفیاصفهانی به نمازخانۀ فرودگاه رفته، نماز را خواندند و به هواپیما برگشتند.