دین اسلام مجموعه ای از اعتقادات، احکام و قوانین اخلاقی است. از دیدگاه اسلام، اخلاق جزیی از دین است و مبانی، اصول و روش های خود را از دین می گیرد. انسان دینی علاوه بر دارا بودن اعتقاد درست و عمل به احکام اسلامی، مزیّن به اخلاق و فرهنگ اسلامی می باشد؛ و انسان ها با عمل به دین می توانند در کسب معرفت های اخلاقی توفیقات لازم را به دست آورند.
از نظر اسلام هر چه انسان در مراتب قرب به خدا بالاتر رود، به همان نسبت روحش تکامل مییابد. بالاترین مرتبه قرب آن جاست که انسان بین خود و خدا حائلی نمیبیند و توجهش از هر چه غیر اوست، منقطع میگردد و با تمام وجود، خود را وابسته به خدا میداند و درمییابد که هستی حقیقی از آن اوست. تنها راه رسیدن به قرب الهی، عبودیت و بندگی است؛ بدین معنا که انسان تنها یک اراده را در زندگی خویش جاری بداند و آن اراده و خواست خدا است. در بین عبادتها، نماز در تعالی روح از همه مؤثرتر و مفیدتر است.
نقش بسیار سازنده و موثر نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی،مطمئنا بی بدیل بوده و از اهمیت فراوانی در دین مبین اسلام برخوردار می باشد اما لزوم کاربرد آن در جامعه برای تهذیب نفس و دوری از گناهان مورد اغفال یا بی توجهی مردم و مسوؤلین قرار گرفته از این رو با این پرسش مواجه می شویم که نقش نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل روحی و معنوی و اخلاقی چیست و نماز در میان سایر دستورات و عبادات چه جایگاهی دارد؟
«امروزه بیماری های روانی همواره به عنوان خطری انسان و جامعه را تهدید می کند و انسان ها بیش از هر چیز به آرامش و سلامت روانی نیاز دارند زیرا در سایه آرامش می توانند به رشد و کمال اهداف عالی و سجایای اخلاقی برسند.
فرزند انسان نتیجه آمال و آرزوهای او میباشد؛ زیرا که او ثمره حیات وی محسوب میگردد که به عنوان جانشین در روی زمین باقی میماند. شایسته است که این نماینده واقعی انسان، به خصوصیات ویژهای تربیت و آراسته گردد، نمیتوان به این هدف نایل گردد؛ مگر اینکه فرزند را به آداب نیکو تربیت نمود.پیامبر (ص) میفرمایند:”اکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم؛ فرزند خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.»
نهاد خانواده یکی از مهم ترین انواع زندگی اجتماعی انسانی است که در آموزه های دینی اسلام به آن بسیار توجه شده است. در منابع اسلامی توصیه های اخلاقی و عبادی فراوانی جهت التزام به این نهاد ضروری بشر وجود دارد.
هیچ انسانی بخیل به دنیا نـمیآید، بلکه در مـسیر زندگی دچار بخل میشود. این صفت یک بیماری روانی است که البته بی علاج نیست.
تریبت زمینهساز شکوفایی و تقویت رفتارها و اخلاق و آداب صحیح برای زندگی بهتر بوده و نماز هر فرد تابع میزان معرفت و شناخت اوست، لیکن از آنجایی که معرفت و ایمان افراد با یکدیگر فرق دارد، نمازهای آنها و آثار آن نـمازها نیز مختلف است. درهرحال هیچ نمازی بدون اثر نبوده و انسان با ایمان باید بکوشد و با تمرین و تصمیم و اراده قوی به نماز خود عمق و شور و حال بخشیده و نشاط خود را در حال نماز بیشتر کند.