پرسـتش عارفانه، هم سبب آفرینش است و هم آفریننده ستایش، فضیلت و کرامت انسان به «عـبادت» و ارزش عـبادت بـه «حکمت» آن است و حکمت «شعائر الهی» بیپایان.
شـاید این حدیث متواتر را شنیده باشید که «هر که از برای نفع امت من چـهل حـدیث حفظ کند، خدای تعالی او را روز حساب فقیهی دانشمند برانگیزد.» امام خمینی(ره) نیز به جمعآوری چهل
در شماره پیش؛ماهیت خوشبختی را که آرامش روح میباشد تحلیل نمودیم و ضـعف ایسمهائیکه داعـیه سـعادت بشر را در سر می پرورانند بعنوان مسلکهای«بیخدا»نشان دادیم و سرانجام خاطر نشان ساختیم
در پرتو تداوم در ذکر خدا میتوان دیـده ملکوتبین پیدا کرد و درهای آسمان معنی را به روی خود گشود: « وَ فُتِحَتْ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ...»[2]. نور ذکر، باطن امـور را بـر ما میگشاید حتی
ذکـر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشـنی دل، آرامـش قـلب، ترس از (نافرمانی) خدا، بصیرت و شناختشیطان، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنهاست.
چـندی پیـش دانشجوئی که در رشتهء«تکنولوژی»دانشگاه«گندی شاهپور»تحصیل می کند، از ما پرسید: آیا خداوند محتاج به عبادات ما است؟!
در يكي از جنگها كه پيامبر همراه لشكر بودند، در شبي كه پاسباني لشكر اسلام بر عهدهي عباد بن بُشر و عمّار ياسر بود، نصف اول شب نصيبِ، عباد گرديد و نصف دوم نصيب عمار