پاییز (1380 ه.ش.) بود که من برای اوّلین بار به مشهد مقدّس سفر کردم. بعد از نماز مغرب و عشا به هتل رفتیم. من که خیلی دلم میخواست
در يکي از سفرهاي خارجياش وقت نماز ظهر، ماشين را کنار يک پارکينگ نگه داشت و همانجا نماز خواند. مردم که تعجب کرده بودند، دورش جمع شدند