نشانه عملی مؤمنان در قرآن

(11:20) 09 اردیبهشت 1394
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

 

 

"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ*الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ*أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ"؛[1]

مؤمنان، فقط كسانى هستند كه چون ياد خدا شود، دل‏هايشان ترسان مى­گردد و هنگامى كه آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان مى‏افزايد، و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند. آنان كه نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.

مؤمنان واقعى و حقيقى، فقط آنانند؛ براى ايشان نزد پروردگارشان درجاتى بالا و آمرزش و رزق نيكو و فراوانى است.

واژه ­ها

وَجِلَتْ: ترسان می­شود، بیمناک می­شود.[2] فعل ماضی، از ماده"وجل".

 تُلِيَتْ: خوانده شود، تلاوت شود.[3] فعل ماضی مجهول، از ماده"تلو".

إيماناً: تسليم توأم با اطمينان خاطر.[4] اسم، مصدر باب افعال، از ماده"امن".

حَقًّا: ثابت، واقعی. اسم، از ماده"حقق".

نکته ­های تفسیری

1. ویژگی­های مؤمنان واقعی

در اين آيات، خداوند به پنج صفت از صفات برجسته مؤمنان اشاره كرده و می­فرماید: مؤمنان واقعی فقط کسانی هستند که این ویژگی­ها را داشته باشند. سه قسمت از این ویژگی­ها جنبه روحانى، معنوى و باطنى دارد و دو قسمت آن، جنبه عملى و خارجى؛ سه قسمت اول، عبارتند از احساس مسئوليت،[5] تكامل ايمان و توكل و دو قسمت ديگر عبارتند از ارتباط با خدا و ارتباط و پيوند با خلق خدا.[6]

 2. نماز و انفاق دو پیوند محکم

خداوند پس از ذكر سه قسمت از صفات روحانى و نفسانى مؤمنان، مى‏گويد: آنها در پرتو احساس مسئوليت و درك عظمت پروردگار و همچنين ايمان فزاينده و بلندنگرى توكل، از نظر عمل داراى دو پيوند محكمند، پيوند و رابطه نيرومندى با خدا و پيوند و رابطه نيرومندى با بندگان خدا".

 آنها كسانى هستند كه نماز را (كه مظهر رابطه با خداست) پیوسته بر پا مى‏دارند؛ همان نمازی که در روایات ما بهترین عمل، عمود دین[7]، نشانه ایمان[8]، محبوب ترین اعمال نزد خداوند[9]و... معرفی شده است. تعبير به اقامه نماز (به جاى خواندن نماز) اشاره به اين است كه نه تنها خودشان نماز مى‏خوانند؛ بلكه كارى مى‏كنند كه اين رابطه محكم با پروردگار، همیشه و در همه جا بر پا باشد. ویژگی دیگر آنان این است که از آنچه به آنها روزى داده‏ايم در راه خدا انفاق مى‏كنند (مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ). تعبير "مِمّا رَزَقْناهُمْ" (از آنچه به آنها روزى داده‏ايم) تعبير وسيعى است كه تمام سرمايه‏هاى مادى و معنوى را در بر مى‏گيرد. آنها نه تنها از اموالشان، بلكه از علم و دانششان، از هوش و فكرشان، از موقعيت و نفوذشان و از تمام مواهبى كه در اختيار دارند، در راه بندگان خدا مضايقه نمى‏كنند.[10]

3. نماز نخستین نشانه عملی مؤمنان

در آیه فوق از ميان همه صفات مؤمنان، پنج صفت را برگیده شده، و معلوم است كه سه صفت اول از اعمال قلب و دو صفت اخير از اعمال جوارح است. بدیهی است در ذكر آن، رعايت ترتيب واقعى شده است؛ چون ايمان همانند نوری است که به تدريج در دل تابيده مى‏شود، تا به حد تمام رسيده و حقيقتش كامل می­گردد. مرتبه اول، همان تأثر قلب و تكان خوردن دل در هنگام ذكر خدا است، و جمله "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ" اشاره به آن است. در مرحله بعد به وسیله سیر در آیاتی که بر خدا دلالت می­کند و انسان را به سوی معارف صحیح هدایت می­نماید، بر ایمان انسان افزوده می­شود تا آنجا که به مرحله یقین می­رسد، و جمله "وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً" اشاره به آن است.

وقتى ايمان انسان زياد شد و به حدى از كمال رسيد كه مقام پروردگارش و موقعيت خود را شناخت و فهميد كه همۀ امور به دست خداى سبحان است، و او يگانه ربى است كه تمام موجودات به سوى او بازگشت مى‏كنند، در اين موقع بر خود واجب مى‏داند كه فقط[11] بر او توكل كرده، تابع اراده او شود و او را در تمام مهمات زندگى وكيل خود قرار دهد. جمله "وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ" اشاره به همين معنا است.

در مرحله بعد وقتی ایمان به طور کامل در دل قرار گرفت، نوبت به آن می­رسد که اعضا و جوارح، دل را همراهی کنند و پیوسته به عبادت پروردگار مشغول شوند. خداوند از بین تمام عبادات، به سرآمد همه عبادت­ها یعنی نماز اشاره نموده (و آن را به صورت فعل مضارع آورد، که دلالت بر استمرار می­کند) و فرموده است: "الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ" در مرحله آخر، مؤمن در صدد آن است که نیازهای اجتماع خود را برآورده کرده، نواقص و کمبودها را جبران نماید و از آنچه خدا ارزاني­اش داشته، از مال و علم و غير آن، انفاق ‏نمايد (وَمِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

از آنچه گذشت، روشن می­شود که نماز، یکی از نشانه­های بارز مؤمنان است که خداوند پس از کامل شدن ایمان در دل، آن را نخستین ویژگی عملی اهل ایمان می­داند.[12]

4. پاداش اقامه نماز

در آخرين آيه مورد بحث، خداوند موقعيت و مقام والا و پاداش­هاى فراوان مؤمنان راستين را بيان مى‏كند:

نخست مى‏گويد: مؤمنان حقيقى تنها آنها هستند (أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا).

سپس سه پاداش مهم آنها را این­گونه بيان مى‏كند:

آنها درجات مهمى نزد پروردگارشان دارند (لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ)؛ درجاتى كه ميزان و مقدار آن تعيين نشده و همين ابهام، بر فوق العادگى آن، دلالت دارد. به علاوه آنها مشمول مغفرت و آمرزش او خواهند شد و پاداش سوم، اینکه روزي­هاى كريم در انتظارشان مى‏باشد (وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ).[13] مراد از مغفرت، آن است که خداوند از خطاهای آنها می­گذرد و منظور از رزق کریم، نعمت­های بهشتی است.

به قول برخی از عرفا مراد از مغفرت، از بین بردن تاریکی­هایی است که به سبب اشتغال به غیر خدا حاصل شده و مراد از رزق کریم، نورهایی است که به سبب غرق شدن در معرفت و محبت خدا به دست آمده است.[14]

بحث روايي

1. ایمان کامل، شرط ورود به بهشت

 امام صادق علیه السلام مي‏فرمايد:

"بِتَمَامِ‏ الْإِيمَانِ‏ دَخَلَ‏ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّةَ وَ بِالزِّيَادَةِ فِي الْإِيمَانِ تَفَاضَلَ الْمُؤْمِنُونَ بِالدَّرَجَاتِ عِنْدَ اللَّهِ وَ بِالنُّقْصَانِ دَخَلَ الْمُفَرِّطُونَ النَّارَ"؛[15]

با ايمان کامل (که یکی از راه­های تحقق آن، اقامه نماز است) مؤمنان وارد بهشت مي‏شود، و وقتي ايمان فزوني يابد، مؤمنان درجاتشان نزد خدا برتري مي‏يابد. امّا وقتي ايمان ناقص باشد، تفريط گران بدين سبب وارد آتش مي‏شوند.

پیام­ها[16]

1. کسی که در برابر شنيدن نداى اذان و آيات الهى بى‏تفاوت باشد، بايد در كمال ايمان خود شك كند (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ).

2. اقامه نماز و انفاق از امکانات خدادادی، نمود بارز ایمان واقعی است (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ... الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

3. نماز و انفاق مؤمن، مقطعى نيست، بلكه مستمرّ و دائمى است[17] (يُقِيمُونَ ... يُنْفِقُونَ).

4. اقامه نماز و انفاق در راه خدا، تجلی خشیت قلب و فزونی ایمان و توکل بر خدا است (وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ... زادَتْهُمْ إِيماناً... الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

5. اقامه نماز و انفاق در راه خدا در میان سایر عبادات و تکالیف الهی، دارای ویژگی و امتیاز خاص است (يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

 6. رمز دريافت درجات الهى، نماز و انفاق است. (يُقِيمُونَ ... يُنْفِقُونَ، لَهُمْ دَرَجاتٌ).

 

 

 


1. انفال: 2ـ4.

1. فعل ماضی چون در جواب "اذا" شرطیه قرار گرفته است، معنای مضارع می­دهد.

2. "تلو" در اصل به معنای تبعیت واز پی رفتن است. البته متابعت، گاهی به جسم است، گاهی به پیروی از حکم که مصدر آن "تُلُوٌّ و تُلْو" است و گاهی به معنای خواندن و تدبر است، مصدر آن "تلاوت" است. در این آیه به معنای خواندن است (برگرفته از: مفردات، ص 167).

[4]. فعل "امن" اگر متعدّى بنفسه باشد، به معناى ايمنى دادن است؛ مثل "وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ" (قريش: 4) يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد. و "مؤمن" كه از اسماء حسنای خدواند است به همين معنا است؛ يعنى ايمنى دهنده (مفردات).

آياتي كه "آمن" و "آمنوا" و ساير مشتقّات آن به معناى ايمان آوردن است، اكثراً با باء و گاهى با لام متعدّى شده‏اند؛ مثل "كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ" (بقره: 285) و مثل "فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ" (عنكبوت: 26) (قاموس قرآن، ج‏1، ص 124).

3. "وجل" همان حالت خوف و ترسى است كه به انسان دست مى‏دهد كه سرچشمه آن، يكى از اين دو چيز است؛ گاهى به سبب درك مسئوليت­ها و احتمال عدم انجام وظائف لازم در برابر خدا، و گاهى به دلیل درك عظمت مقام و توجه به وجود بى انتها و پر­مهابت او است.

[6]. تفسیر نمونه، ج 7، ص 86.

[7]. قال علىj: "أُوصِيكُمْ‏ بِالصَّلَاةِ وَ حِفْظِهَا فَإِنَّهَا خَيْرُ الْعَمَلِ وَ هِيَ عَمُودُ دِينِكُم؛ شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مى كنم؛ زيرا نماز برترين عمل و ستون و اساس دين شما است" (بحارالانوار، ج 82، ص 209، ميزان الحكمه، ج 5، ص 468،).

[8]. قال رسول اللهd: "عَلَمُ الإِيمَانِ الصَّلاة فَمَنْ‏ فَرَّغَ‏ لَهَا قَلْبَهُ‏ و قام بِحُدُودِهَا فَهُوَ المُؤْمِن‏؛ علامت و نشانه ايمان نماز است پس هر کس قلبش را برای نماز فارغ کند و حدود آن را به پا دارد، مؤمن حقیقی است" (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏10، ص 206).

[9]. قال رسول اللهd: "انَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَاةُ وَ الْبِرُّ وَ الْجِهَاد؛ همانا محبوب­ترين اعمال در نزد خداوند، نماز، نيكى كردن و جهاد در راه خداست" (وسائل الشيعه، ج 3، ص 27).

[10]. تفسير نمونه، ج‏7، ص 89، با اندکی تصرف.

[11]. جار ومجرور (علی ربهم) بر (یتوکلون) مقدم شده و بر حصر دلالت می­کند.

[12]. ترجمه تفسیر المیزان، ج 9، ص 11، با اندکی تصرف.

[13]. تفسیر نمونه، ج 7، ص 89، با اندکی تصرف.

[14]. مفاتيح الغيب، ج‏15، ص 455.

[15]. کافی، ج2، ص 121، ح 1.

[16]. تفسیر نور، ج4، ص 272 و 273؛ تفسیر راهنما، ج 6، ص 415 و 416.

[17]. فعل مضارع بر استمرار، دلالت می­کند.

مولف: علی اکبر وحیدی، مرکز تخصصی نماز

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان