مباهات امام خمینی (ره) به نمازهاى جمعه مناطق جنگى‏

(12:09) 29 اردیبهشت 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه


من وقتى جماعتهاى روز جمعه بعضى از بلاد خوزستان را، مثل آبادان و اهواز، اينها را و دزفول و اينها را مى‏بينيم واقعاً پيش خودم يك مباهاتى مى‏كنم كه ما يك همچه جاهايى را داريم. اسلام يك همچه مناطقى را دارد؛ منطقه‏اى كه هر آنش دارد بمباران مى‏شود، جماعتش به آن قدرت، امام جماعتهايش به آن قدرت صحبت مى‏كند، جمعه‏اش به آن طور با عظمت ايجاد مى‏شود. جمعه‏اى كه در بلاد جنگى ايجاد مى‏شود غير جمعه‏اى است كه در تهران يا در قم يا در جاهاى ديگر ايجاد مى‏شود، آنجا يك‏
خاصيّت خاصى دارد. جمعه‏هاى اين بلاد جنگى، روحيه به ايران مى‏دهد، روحيه به ارتش مى‏دهد. و اينهايى كه گمان مى‏كردند كه خير، يك حمله‏اى بكنند به ايران، يك كارى بكنند يا فرض كنيد كه صدامى كه بازى خورد از قدرتهاى بزرگ و خودش هم نتوانست ادراك كند چيزى را، اين حمله را كرد و ديديد كه بحمد اللَّه الآن رو به زوال است. اينكه از خارج بمباران مى‏كند بلاد شما را، اين دليل بر اين است كه ضعف قدرت نظامى دارد و اين از خارج بمب مى‏اندازد، توپ مى‏اندازد، يا يك وقت هم از بالاها مى‏آيد و ردّ مى‏شود و بمباران مى‏كند و اين ضعف نظامى است كه او دارد. و مضحك اين است كه در عين حالى كه مسأله را دارد دنيا مى‏بيند كه چطورى هست، باز هم آن «حسين اردنى «1» خودش را مى‏خواهد متصل كند به اين «2»، خودش را مى‏خواهد انتحار كند، اين از باب اين است كه اين نمى‏فهمد. وجه صحيحش اين است كه اينها نه اسلام را از او اطلاع دارند كه قدرت اسلام چى است و نه مردم ايران را و نه آن تعهدى كه مردم ايران به اسلام پيدا كرده‏اند مى‏دانند. آنها خيال مى‏كنند كه اينها هم مثل خودشان مى‏مانند و مثل اتباع خودشان مى‏مانند، نمى‏دانند كه اگر يك روز اينها از همان شهرهاى خودشان، از همان بلاد خودشان سرنيزه را بردارند مردم آنها را از بين مى‏برند؛ بخلاف ايران، كه ايران آن قدرتهاى بزرگ را بيرون راند و الآن هم با اينكه مى‏گفتند بعد از چند ماهى ايران به هم مى‏خورد، الآن هم سال چهارم را داريد جشن مى‏گيريد و بحمد اللَّه قدرت همان قدرت است و بيشتر شده و تعهد مردم همان تعهد است.

(1) پادشاه اردن‏
 (2) صدام حسين، رئيس رژيم حاكم بر عراق.

صحيفه امام، ج‏16، ص: 11

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان