ماشین نماز

(11:19) 21 آبان 1397
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

به خاطر شرایط کاری، مسافرت زیاد می رفتیم؛ و چون با ناوگان حمل و نقل عمومی مسافرت می کردیم علاوه بر سختی های خاص خودش و بهانه گیری بچه ها، از اقامه نماز اول وقت در سفر هم محروم می شدیم .

به محض خرید اتومبیل، وسائل مورد نیاز برای خواندن نماز در سفر را تهیه کردم که عبارت بودند از: قبله نما، چند تا مهر و زیرانداز نسبتا بزرگ  ...

هر موقع، وقت اذان فاصله ی ما با  مسجد یا نمازخانه ی بین راهی  زیاد بود که ممکن بود به نماز اول وقت نرسیم کنار جاده نماز می خواندیم، برخی از مسافرانِ در مسیر هم  با ما همراه می شدند و نماز را به جماعت می خواندیم حالا ماشین ما شده بود ماشین نماز.

یک تابستانی برای تبلیغ و اجرای طرح تابستانی به روستایی رفتیم؛  شب اول با ده نفر نماز خواندیم و این همه ی جمعیت روستا نبود سیستم صوتی مسجد خراب بود و اطلاع رسانی برنامه های مسجد به اهالی از طریق بلندگو ممکن نبود ... .

فردای آن روز سوار ماشین شدیم و یک به یک اهالی را برای نماز جماعت در مسجد دعوت کردیم ... و آن شب بیشتر کسانی را که با ماشین به نماز دعوت کرده بودیم را در مسجد دیدم...

بر اساس خاطره ای از محمد قهرمانی

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان