بر سرير عرشيان با «ربنا» پل میزنی
لحظه لحظه، پله پله تا خدا پل میزنی
روی سجاده، به تسبیحی ز عشق و عاطفه
از کران تا عشق، تا بی انتها پل میزنی
با دلی عريان تر از نور حقيقت، در قنوت
در حجابی از تمنّا و حيا پل میزنی
در رکوعی ، پلکان عشق را طی می کنی
در سجودی تا فرشته، تا خدا پل میزنی
روی سجاده به سیر انفسی تا بيکران
هر نفس تا قلب های آشنا پل میزنی