هدايت نوجوانان به سوي نماز (3)

(13:44) 03 مرداد 1395
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

همگام ساختن با الگوهاي نافذ

اين هم چهره‏اي ديگر از مسئله معاشرت است. به اين نکته تحقيقي توجه کنيم که از سنين 12 دختران و کمي بعد از آن پسران، با ايده‏آلهاي دوران بلوغ مجذوب شخصيت ديگران مي‏شوند و حرف و سخن آنها در آنان جدّاً مؤثر است.

گاهي در اين سن احساس آشکاري نسبت به ديگران پيدا مي‏کنند و سخن و عمل فردي مهم که از وجهه اجتماعي مناسبي برخوردار است (و بخصوص که نوجوان ببيند دستگاهها و سازمانهاي رسمي و غير رسمي براي او و سخنانش ارزشي قائلند و او را فردي مورد اعتنا جلوه مي‏دهند) افکارشان را تحت الشعاع قرار مي‏دهد و دائماً تحريکش مي‏کند که فلان شيوه و روش را عملي کند.

برنامه‏هاي راديو و تلويزيون را در نظر آوريم. گاهي يک روحاني را مي‏بينيد که با برنامه‏هاي مداوم خود، با ذکر داستانها و اجراي شيوه‏هاي خاص تبليغي نظر عده‏اي از نوجوانان و جوانان را به خود جلب مي‏کند. نام و ذکر او در سر زبانها مي‏پيچد و گروههاي بعدي را به سوي خود متوجه مي‏سازد. سوق دادن خانواده ي نوجوانان از روي مهر و عاطفه که برنامه نماز را ترک نکنند در آنها شديداً مؤثر است.

جهت دادن نوجوانان به عضويت در تشکيلات و گروهي که در مسير مذهب و عبادت و نمازند نيز چنين است. آنها شديداً تحت نفوذ گروهند و حتي اگر مؤمن به نماز هم نباشند به سوي آن گرايش پيدا مي‏کنند. و لااقل اين حالت در آنان به صورت عادت در مي‏آيد و طبيعي است که اگر در گروه و تشکيلات معنويتي، راه و رسمي نشأت گرفته از ايمان وجود داشته باشد و تحت رهبري فردي مؤمن باشد اميد هدايت بيشتر است.

 

اصلاح جو و شرايط محيطي

و بالاخره به اين نکته هم عنايت کنيم که شرايط جوّ و محيط در سازندگي يا ويراني بناي اخلاق و مذهب شديداً مؤثرند. ما امروزه حتي از نظر علمي قائليم که محيط فاسد و مسموم، زمينه ساز فساد است و محيط صالح و شايسته، زمينه ساز صلاح و سعادت.

نقش محيط و جوّ اجتماعي در صلاح و فساد افراد به حدّي مؤثر است که بسياري از جامعه شناسان و حتي روانشناسان اجتماعي، و به دنبال آنها، نظريه پردازان سياسي و فلسفي سعي کرده‏اند که همه جرائم و انحرافات را به جوّ جامعه و نظام يک مملکت متصل بدانند و حتي مجازات مجرم را تخطئه کرده و آن را نوعي اقدام در از بين بردن معلول ذکر کرده‏اند نه علت، و قائلند جامعه و نظام بايد محکوم شود نه فرد.

ما را از عقيدتي چنين انديشه‏اي نيست و نقش مسئوليت فردي را در افراد ناديده نمي‏گيريم. ولي اين مسئله را هم در نظر داريم که مسئله جوّ و محيط اجتماعي کم مسئله‏اي نيست.

شما انديشه اسلامي را مورد نظر قرار دهيد که گذران اوقات را در محيط گناه نوعي گناه مي‏شناسد اگر چه آدمي در آن مفاسد مشارکت نداشته باشد. ما حق نداريم در مجلس شراب يا قمار حاضر باشيم اگر چه قمار نمي کنيم و يا شراب نمي نوشيم (لا يَنْبَغي لَلْمُؤْمِنِ مَجْلِساً يُعْصَي اللَّهُ فيهِ وَ لايَقْدِرُ عَلي تَغْييرِه)[1] و اين امر شايد بدان خاطر است که جوّ گناه فضاي روان را مسموم مي‏سازد و خانه دل را تاريک مي‏نمايد و شايد به همين علّت است که مسلمان حق ندارد در محيطي آلوده و مسموم، و در جائي که قادر به حفظ دين و عقيده خود نيست زندگي کند و اقل وظيفه او مهاجرت و کشاندن خود به محلي و محيطي دور از آلودگي است. (اِنَّ الّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائکَةُ ظالِمِي اَنْفُسِهِم، قالوُا فَيم کُنْتُم؟ قالوُا کُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الاَرْضِ- قالُوا اَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعةً فَتُهاجِرُوا فيها)[2] .

 بدينسان ما قائليم جوّ و شرايط محيطي بايد سازنده و دعوت کننده به عبادت و به تقوا باشد. تشکيل اردوها و برنامه‏هاي يک روزه که در آن زندگي اسلامي مورد اجرا و عمل گذارده شود. به صورت دسته جمعي برنامه غذا و ورزش و نماز باشد بسيار مؤثر است.

بر عکس محيطهاي فاسد و آلوده، عوامل جذب انسان به گناه و فساد، گسترش مفاسد و انحرافات در يک جامعه، وجود برنامه‏هاي غافل کننده، مستي و بي‏خبري، شرکت در مجامع آلوده، سرگرم داشتن بچه‏ها در اجتماعات با برنامه‏هاي گمراه کننده و سرانجام علني کردن مفاسد، چنان پرده‏اي بر دلها مي‏کشند که آدمي در صف اين گروه قرار مي‏گيرد که: خَتَم اللَّهُ عَلي قُلُوبَهَمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي اَبْصارِهِم غِشاوَةٌ[3] و چنين فردي کي مي‏تواند ياد خدا کند؟

[1] امام صادق (ع) تحف العقول.

[2] آيه ي 97 سوره ي نساء.

[3] آيه ي 7 سوره بقره.

 

اعمال روش‏ها

در اعمال روش‏ها براي واداشتن نوجوان به نماز از فنون و شيوه‏هائي مي‏توان استفاده کرد که علماي روانشناسي و تربيت بدان‏ها تکيه کرده‏اند. اين فنون به صورت کلي در تربيت مورد استفاده است و در تربيت مذهبي، از جمله در واداشتن به نماز مي‏تواند مورد استفاده قرار گيرد.

در اين بحث و بررسي ما را توان آن نيست که به شرح و تفصيل آن موارد بپردازيم، ولي سعي خواهيم کرد با در نظر داشتن طرز فکر اسلام در تربيت، لااقل اسمي از آنها برده باشيم. آن روش‏ها متعدد و متنوع و اهمّ آنها عبارتند از:

- روشهاي آگاهي بخش چون روش اعلام و اشعار، روش آيت، روش تذکر و هشدار، امر به معروف، ارشاد...

- روش‏هاي عاطفي چون روش حبّ، روش رحمت، روش حثّ يا تحريک عواطف، روش همراهي و همکاري، احسان

- روش‏هاي جلب چون پذيرش، احترام، تکريم و تفخيم، تقرّب، التفات، لطف

- روش‏هاي خيرخواهانه چون وصيت، نصيحت، وعظ، حکمت

- روش‏هاي اقناعي چون استدلال، محاجّه، مجادله، تحدّي، برهان، حجت

- روش‏هاي تبييني چون تشريح و تحليل، محاوره و گفتگوي آزاد

- روش‏هاي برانگيزاننده چون تحسين، تائيد، تشکر و سپاس، ترغيب، تحريض، تشويق، پاداش و انعام

- روش‏هاي اميدساز چون وعده، رجاء، بشارت‏ها

- روش‏هاي ترغيبي چون ذکر صالحان، داستان، بازي

- روش‏هاي عنايت‏آميز چون مطالبه و مزاح، عبور کريمانه، تغافل، تسامح، تجاهل، امهال

- برخوردهاي غير مستقيم مثل کنايه، تعريض، اشاره، تلويح

- روش‏هاي جدي در برخورد مثل اعلام تعجب، ذمّ و قدح، تقبيح و تنفير، قطع محبت، قهر

- روش‏هاي اعتراضي مثل عقاب، اعتراض، ابراز تأسف، نهي، محروم کردن

- روش سرزنش‏ها و تعبير مثل ملامت، توبيخ، تحقير عمل

- روش‏هاي هشدار دهنده مثل اخطار، عقاب، افشاء

- روش‏هاي تهديدي مثل ارعاب، وعيد، تخدير، تخويف

- روش‏هاي تنبيهي مثل اخذ، بطش امکانات، نکال، تعزير، رجز، خزي، و...

اصولي در اعمال روشها

در اعمال روش‏هاي تربيتي براي واداشتن نوجوان به نماز اصولي بايد مورد عنايت قرار گيرند که اهمّ آنها عبارتند از:

- رفع عوارض ذهني، تغيير در پيکربندي ذهن، ايجاد اميد در فرد براي پاکي و شايستگي

- در نظر داشتن شرايط سن، جنس، تفاوتها، اقتضاآت

- در کيفيت اجرا، اصل اعتدال، حکمت، مصلحت، انعطاف، تدريج

- استمدادها از خود فرد، دوستان و معاشران، مدرسه، خانواده، مسئولان، در عين مددخواهي از خدا

- پرهيز از تمسخر، طرد و رد، بخود واگذاري، حيله و فريب، استبداد و خشونت

- تکيه بر آگاهي و تفهيم، تمرين و تداوم، القاء مداوم

- مراقبت در اسوه ‏سازي، فريضه ‏سازي، سهل‏گيري (مثل کوتاه کردن نماز، عدم تکيه بر تعقيبات،...)

 

در طريق جلب و جذب

اين که نوجوان را چگونه بايد به سوي مقصد مورد نظر جلب کرد سئوالي است که پاسخ قاطع و نسخه‏وار ندارد. پاسخ آن بستگي دارد به آگاهي از نوع شخصيت نوجوان و درباره هر کدام از آنها به يک گونه بايد عمل کرد.

شخصيت نوجوان بر اساس نظر روانشناسان تربيت از تيپ‏هاي گوناگوني است مثل:

شخصيت خودکار، شخصيت سازش‏پذير، شخصيت بدگمان، افتاده، مبارز طلب، تعديل نيافته، ماجراجو، مشتاق و اخلاقي و... با هر کدام آنها به يک گونه بايد برخورد داشت. اما در رابطه با همه آنها اجراي اين ضوابط و اتخاذ مواضع زير داراي نقشي سازنده و جهت دهنده است:

- قاعده محبت و اعلام اين سخن غرورآميز که خوشحالم چون تو پسري نمازخوان دارم.

- قاعده تشويق از طريق ذکر فضايل و پاداش‏هاي عملي روا و مناسب در اسلام چون عمل نماز

- قاعده ستايش عملي ديگران بدون به رخ کشيدن و تحقير او

- قاعده روحيه دادن از طريق اين عبارات که تو را نوراني‏تر و شاداب‏تر مي‏بينم.

- آراستن ظاهر مثل تهيه جاي مناسب براي نماز، جانمازي زيبا، سر و وضع و حالت دادن و...

 

- آسان‏گيري بر نوجوان و مراقبت بر او که خود را در عبادت خسته نکند و سطح توقع او در امر عبادت بالا نرود که خسته شدگان امروز از کثرت عبادت، تارکان صلوة فرداي ما را تشکيل مي‏دهند. و در اين زمينه از امام صادق (ع) سخني آمده است: کُنْتُ شابا فَاْجْتَهَدْتُ فِي الْعِباَده... جوان بودم و در عبادت کوشا، همگام با پدر شب زنده‏داري مي‏کردم و به نماز شب مي‏ايستادم، شبي پدرم به من رو کرد و فرمود: پسر تو جواني، بخواب، هنگامي که خداي از جواني راضي باشد به او همان اجر سالمندان را خواهد داد..[1] .

البته روش‏هاي تجسّمي، تصويري، عرضه و نمايش، و اجراي برنامه‏هائي از اين قبيل در تلويزيون و ديگر عرصه‏ها، خود را در اين زمينه نقش فوق العاده دارند و در ايجاد رغبت و جلب نوجوان مؤثرند به ويژه که بر مبناي قاعده هدايت عواطف باشند و تحريکي هم از اين بابت داشته باشند.

[1] جوان ج 2.

زمينه‏هاي پذيرش

برخي از والدين و مربيان، به ويژه آنها که در خود نوعي خودباختگي در برابر نوجوان احساس مي‏کنند، از ديدن حالت عصيان، سرکشي، استقلال طلبي و کلاً ناآرامي آنها احساس نوميدي دارند و بر اين گمان هستند که نمي‏توان او را به راه آورد.

به گمان ما هيچگاه جاي نوميدي نيست. از نظر علمي و اعتقادي زمينه‏هاي متعددي در نوجوان وجود دارد که راه را براي تربيت مذهبي و سوق دادن او به نماز و عبادت فراهم مي‏کند و ما با استفاده از آن زمينه‏ها، و با تکيه به روش‏ها و اصول ذکر شده، به شرط عمل و پيشگيري مي‏توانيم او را به راه آوريم آن زمينه‏ها متعدد و از آن جمله‏اند:

بحران شناخت

دنياي نوجوان دنياي بيداري‏هاست، دنياي اخذ و صيد است. او و همانند گرسنه و چشم و گوش بسته‏اي است که ناگهان بيدار و وارد دنياي جديدي شده و مي‏خواهد از جهان سر درآورد، از پديده‏هاي آن بهره گيرد به گفته «اريکسون» اينان در بحران شناسائي هستند و خواستار آنند بدانند و دريابند چه خبر است و در اين دنيا چگونه بايد بود.[1] اين بحران او را براي مواجهه با امور مربوط به خدا و تکليف آماده مي‏کند. و البته والدين و مربيان هم بايد با اتکا به همين پيش روند و چنين زمينه‏اي را پل قرار دهند.

[1] تربيت و تغذيه- بنياين اسپاک.

تعيين هويت

نوجوان در تلاش براي يافتن و تعيين و تأمين هويت خويش است. چون خفته‏اي در خود، ناگهان بيدار مي‏شود و مي‏خواهد بداند کيست و چيست؟ در اين عرصه پهناور آيا مکلّف است يا آزاد و رها؟ اگر والدين و مربيان هشيار باشند و به القا و اجراي برنامه‏هاي مذهبي بپردازند، نوجوان گمشده خود را در زمينه اعتقاد مذهبي خواهد يافت و در آن صورت به اجراي تعاليم ديني از جمله نماز تن خواهد داد.

عکس قضيه هم درست است. بدين معني که اگر نوجوان از اعتقادات خالي شود هويت خود و در نتيجه احساس تصميم گيري خود را از دست خواهد داد. نوجوان در طريق تعيين موقعيّت و کشف خويش گاهي مي‏خواهد در تنهائي بدون آشفته ساختن دنياي خارج فکر کند و هر فرصتي را براي تنها ماندن و خلوت کردن طبع گرامي مي‏دارد.[1] و اين خود زمينه‏اي ديگر است براي جهت دادن او به خلوت با خدا و عبادت.

[1] سيري در بلوغ صفحه 66.

 

جستجوي ماوراء طبيعت

در سنين نوجواني آدمي را ديد و بينشي خاص نسبت به جهان پديد مي‏آيد و درمي‏يابد که در وراي اين ظاهر باطني است، و در پس اين زرق و برق پديده‏ها، کارگرداني است. به ماوراء طبيعت و به جهان خلق و امر راغب مي‏شود و اين مسئله‏اي است که علماي غرب را هم بدان عنايتي است. توجه نورسته‏ها به رسول گرامي اسلام و گله سالمندان از پيامبر (ص) که جوانان ما را فاسد کرده (اَفْسَدَ شُبّاننا)[1] خود حکايت از همين زمينه دارد.

سئوالات نوجوانان را از معلم ديني در مدارس جويا شويد. از پدران و مادراني که با نوجوانان خود مأنوسند بپرسيد که بيشترين سئوالاتشان از آنها در چه زمينه‏اي است؟ بي‏شک بخش مهمّي از پرسش‏هايشان در زمينه ي ماوراء طبيعت است و اگر پاسخگوي قانع کننده و توانا، خود اهل عبادت و نماز باشد در جان و دل او نفوذ مي‏کند و او را بدان سوي مي‏کشاند.

[1] ج 6 بحار کمپاني صفحه 343.

 

 

مرحله ايمان

نوجواني دوران ايمان است. او در شرايطي است که باورش آمده جهان را صانعي باشد خدا نام. علماي روانشناس نيز هفت سال سوم عمر و حتي قبل از آن را مرحله ايمان نام گذاري کرده‏اند.[1] ديگر دانشمندان هم که راجع به نوجواني بررسيهائي کرده و تئوريهائي ساخته‏اند برانگيختگي نوجوان را در بسياري از موارد نشأت گرفته از ايمان ذکر کرده‏اند.[2] .

نوجوان با کسب تجارب در پي آن است که به مرحله باور برسد و آموخته‏هاي خود را قطعي کند و يا به گفته غربي‏ها در پي آن است ايدئولوژي قابل قبولي پيدا کند و از اين طريق زندگي خود را با هدف و معنادار کند. و اين خود زمينه و سببي است که نوجوان به سوي عبادت و نماز روي آورد، به شرطي که شرايط محيطي مساعد باشد.

[1] بلوغ- موريس دبس فصل 5.

[2] نظريه‏هاي بنيادي درباره نوجواني.

 

مرحله برافروختگي

او در مرحله شباب است از يک ديد. و شباب که لغتي عام براي مرحله نوجواني و جواني است در محتواي لغوي خود معني برافروختگي را دارد و اين يک واقعيت براي اين مرحله است. به گفته صاحبنظران نوعي شور و شيفتگي در آنها بوجود مي‏آيد که سراسر وجودشان را احاطه مي‏کند و انرژي آن به حدي است که مي‏تواند او را تجهيز کند و رفتار و کردار او را به سوي معيني جهت دهد[1] حساسيت ها و هيجانات شديد تحت تاثير محيط نوعي شور عرفاني در او پديد مي آورد و او به سوي تقوا و زهد روي مي آورد.[2] بدينسان زمينه براي روي آوري به عبادت در او فراهم است و اگر او را بدان رغبتي نبود بايد به جستجوي علل پرداخت و موانع را رفع کرد.

[1] بلوغ موريس دبس صفحه 52.

[2] روانشناسي کودکي، نوجواني و جواني.

 

بيداري فطري

و اين مسئله‏اي است که از قبل هم بدان اشارتي رفت. رغبت فطري در افراد بيدار شده و آنها را به پاکي و فضيلت مي‏خواند. نوجوان از نادرستي مردم ناراحت است، مي‏خواهد اخلاق و سجاياي آن بر جهان حاکم باشد. خواستار معرفت الهي است، به مسائل مذهبي علاقه نشان مي‏دهد. به گفته موريس دبس از حدود سنين 17- 15 به نداي تقدس يا شجاعت به لرزه در مي‏آيند و آرزو مي‏کنند جهان را از نو تشکيل دهند، بدي را محو و نابود سازند، عدالت مطلق را حکمفرما سازند.[1] .

چنين بيداري خود عامل سوق دهنده فرد است به سوي مذهب. او در جاده مذهب است و نيازمند محرّک مناسبي است تا او را به حرکت وادارد و يا حرکت و مسير او را تسريع کند.

[1] بلوغ صفحه 122.

رشد تفکر

به نظر روانشناسان از حدود 12 سالگي، تفکر وارد مرحله حيات ذهني، صوري (رسمي) مي‏شود، نوعي اشتغال قبلي او را وامي‏دارد که به ساده‏ترين راه برسد. به گفته عالمي همانطور که بچه‏ها بزرگ مي‏شوند افق‏هاي رواني و فکري به تدريج توسعه مي‏يابد و اين توسعه خصوصاً هنگامي که وارد مرحله بلوغ مي‏شوند قابل توجّه است.[1] .

اين رشد فکري با توجه به زمينه‏هاي ديگري که در نوجوان ديده مي‏شود مي‏تواند زمينه و موجبي باشد براي هدايت آن به سوي نماز و عبادت و اين به شرطي است که مربّي آگاهي در مسير باشد و رشد سير او را زير نظر و تحت اداره و مراقبت گيرد.

[1] سيري در بلوغ صفحه 132.

مرحله اسوه‏ جوئي

نوجوان در اين مرحله در جستجوي مدل و اسوه است. مي‏خواهد فردي پيدا کند که از نظر صفات و ويژگي‏ها بر طبق مذاق او و مؤيد زمينه‏هاي دروني او باشد. او را قانع و راضي سازد.

اين امر بدان خاطر است که او خود را در خور ورود به عرصه حيات اجتماعي مي‏بيند، مي‏خواهد مورد پذيرش قرار گيرد، مورد توجه و احترام باشد، غرور او اقناع گردد. در ميان سرها، سري برافراشته داشته باشد، براي او در جامعه حسابي باز باشد و...

حال اگر نمونه و مدل درستي در سر راه او قرار گيرد خود را بدان وابسته مي‏سازد و از او الگو مي‏گيرد و اگر الگوئي نادرست در سر راه او باشد به همان سو گرايش خواهد يافت. به همين دليل اسوه‏هاي مورد تأييد مکتب در جامعه بيشتر بايد مورد تبليغ قرار گيرند و معرفي گردند.

بيداري حس اخلاقي

او در اين سن براي پذيرش نظم و انضباط آگاهي دارد. ورود به دنيائي که در آن با ضوابط رفتاري و عملکرد ديگران همگام باشد. از جنبه‏هاي مربوط به اخلاق وفاداري، ستايش و سپاس نسبت به فرد يا افرادي است که براي او خدمتي انجام داده‏اند.

اگر بتوانيم او را متوجه اين مسئله کنيم که هستي او با همه ابعادش در گرو لطف و عنايت خدائي است و خداست که او را بزرگ کرده، رشدش داده، انعامش نموده، به او غذا داده، گرما و حرارتش بخشيده، آبرويش داده و... بدان سوي گرايش پيدا مي‏کند و بر اساس اصل خود پيروي به پيش مي‏رود از نظر ما بيداري اخلاق در نوجوان از بهترين و قوي‏ترين پايگاه تربيتي براي هدايت اين نسل به عبادت است و بايد ضمن پايه قرار دادن آن، برنامه تربيت را بر آن اساس استوار سازند.

 

زمينه‏هاي ديگر

علاوه بر موارد فوق چه بسيارند زمينه‏هائي که در نوجوان وجود دارند که مربي با استفاده از آنها مي‏تواند نوجوان را به سوي عبادت و نماز جهت دهد مثل:

- خواستاري ارضاي تمنيّات معنوي و مافوق طبيعت

- تحقق آرزوها و خواسته‏هائي که برآورده کردن آن را جز از خدا نمي‏تواند توقع داشته باشد.

- خواستاري پي بردن به اسرار و حقايق جهان آفرينش و رمز و راز آن

- ميل به داشتن آرامش و سکوني که از شرايط حيات اوست و در غير اينصورت احساس ناامني و اضطراب خواب راحت را از چشم او مي‏ستاند.

- خواستاري هدايت عقلاني زيرا که خود او هم به اين نتيجه مي‏رسد که: لا يَزالُ الْعَقْلُ وَ الْحُمْقُ يَتَغالَبانِ اِلي ثَمانِيَ عَشَرَ سَنَةَ فَاِذا بَلَغْها غَلَبَ عَلَيْهِ اَکْثَرَهُما فيهَ.[1] و...

[1] بحار ج 1 کمپاني صفحه 330.

 

 

پرهيزها در اين راه

در زمينه توجّه دادن نوجوانان به نماز، والدين و مربيان وظيفه دارند از اقدام به مسائل و اموري بپرهيزند که اهمّ آنها عبارتند از:

- عدم تحميل عقيده اگر چه تحميل در عمل باشد. در اسلام تحميل عقيده نداريم (لا اِکْراهَ فِي الّدينِ)[1] ولي تحميل در عمل مي‏تواند باشد تا در سايه آن کراهت در عمل از ميان برود (اَکْرِهْ  نَفْسَکَ عَلَي الْفَضائِلِ)[2] .

- جريحه‏دار کردن عواطف مثل افشاگري، رسواکردن‏ها، تحقير و تخطئه، نيشخند زدن‏ها

- امر و نهي شديد و تذکرات مکرّر نيشدار تا زمينه ي ايجاد روح مقاومت در فرد فراهم نگردد.

- به خود رها کردن و به خود وانهادن او که در آن صورت قبح ترک وظيفه از ميان مي‏رود.

- تنبيه بدني، آن هم در حضور جمع که شعله سرکشي و عصيان را شديدتر خواهد کرد.

الصّلاةُ منْ شَرايع الدّين وَ فيها مرضاة الرّب عزّوجلَّ فَهي مِنْهاجُ الانبياء

نماز از راههاي اثبات دينداري است و در آن رضاي پروردگار بزرگ و راه پيامبران است.

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

الصّلاةُ حِصْنٌ من سطوات الشيطان

نماز دژي استوار در برابر تهاجم و وسوسه‏هاي شيطان است.

امام علي عليه السّلام

اِنّ طاعةَ اللّهِ خِدْمَتُهُ في الارض فَلَيْسَ شي مِنْ خدمتهِ يَعْدِل الصَّلاة

پيروي و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمين است و هيچ چيز در خدمت به پروردگار معادل نمازنيست.

امام صادق عليه السّلام

 

[1] آيه 256 سوره بقره.

[2] علي (ع) جوان ج 2.

 

هدايت نوجوانان به سوي نماز (1)

هدايت نوجوانان به سوي نماز (2)

 

مولف: علي قائمي

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان