اهل بیت و نماز

(08:30) 11 اردیبهشت 1395
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

نماز حضرت علي

ابن ابي‏جمهور مي‏گويد: در حديث است که علي عليه‏السلام هر گاه وقت نماز مي‏شد، ناآرام و لرزان مي‏گشت و رنگش تغيير مي‏کرد. 

به ايشان گفته مي‏شد: شما را چه شده است، اي اميرمؤمنان؟ مي‏فرمود: وقت نماز در رسيده است، وقت امانتي که خداوند آن را بر آسمانها و زمين عرضه کرد و آنها از بر دوش کشيدنش خودداري ورزيدند و از آن ترسيدند.[1] .

[1] عوالي اللآلي ج 1، ص 324.

حضرت زهرا و نماز

در کتاب اسرارالصلوة آمده است که فاطمه زهرا عليهاالسلام هنگام نماز از ترس خدا نفس نفس مي‏زد و رسول خدا صلي الله عليه و آله در حديثي فرموده است: 

اما دخترم فاطمه عليهاالسلام پس به راستي که او سيده‏ي زنان عالميان از اولين و آخرينشان مي‏باشد. تا اينکه فرمود: زماني که در محرابش در مقابل پروردگار - جل جلاله - مي‏ايستد، نورش براي ملائکه پرتوافکني مي‏کند، آن چنان که ستارگان آسمان براي اهل زمين نورافکني مي‏نمايند و خداوند متعال به ملائکه‏هايش مي‏فرمايد: اي ملائکه‏ي من بنگريد به امه و کنيز من فاطمه سيده‏ي کنيزانم، که در مقابل من به عبادت ايستاده به طوري که بدنش از ترس مقام من مي‏لرزد. و با تمام وجود و قلبش بر عبادت و اطاعتم رو آورده است. شما فرشتگانم را شاهد مي‏گيرم که شيعيان فاطمه را از آتش جهنم ايمن گردانيدم.[1] .

 [1] ميزان الحکمه، ج 5.

 

پيامبر اکرم در حال نماز

عطا ابن رياح گويد: روزي نزد عايشه رفتم پرسيدم: شگفت‏انگيزترين چيزي که در عمرت از پيامبر صلي الله عليه و آله ديدي چه بود؟ 

او گفت: کارهاي پيامبر صلي الله عليه و آله همه‏اش شگفت‏انگيز بود ولي از همه عجيب‏تر اينکه شبي از شبها که پيامبر صلي الله عليه و آله در خانه‏ي من بود، به استراحت پرداخت، هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخاست و لباس پوشيد و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز و در جذبه‏ي خاص الهي اشک ريخت که جلوي لباسش، از اشک چشمش، تر شد.[1] .

پيامبر اکرم در حال نماز

عطا ابن رياح گويد: روزي نزد عايشه رفتم پرسيدم: شگفت‏انگيزترين چيزي که در عمرت از پيامبر صلي الله عليه و آله ديدي چه بود؟ 

او گفت: کارهاي پيامبر صلي الله عليه و آله همه‏اش شگفت‏انگيز بود ولي از همه عجيب‏تر اينکه شبي از شبها که پيامبر صلي الله عليه و آله در خانه‏ي من بود، به استراحت پرداخت، هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخاست و لباس پوشيد و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز و در جذبه‏ي خاص الهي اشک ريخت که جلوي لباسش، از اشک چشمش، تر شد.[1] .

 

[1] اخلاق و کردار محمد (ص)، ص 78.

امام هادي و نماز

آمده است چندين نوبت که متوکل ملعون، افرادي را براي تفتيش و بازرسي به منزل آن حضرت فرستاده بود. مأموران متوکل در هر دفعه که وارد خانه مي‏شدند مي‏ديدند که امام بر روي سجاده‏ي حصيري‏اش مشغول عبادت و نماز خواندن بود و يا قرآن تلاوت مي‏کرد. 

و مسعودي در اثبات الوصيه روايت کرده که چون حضرت امام علي النقي عليه‏السلام داخل خانه‏ي متوکل شد، و ايستاد و مشغول به نماز گشت يکي از مخالفين آمد، ايستاد مقابل آن حضرت و گفت تا کي (نعوذ بالله) رياکاري مي‏کني، حضرت بعد از سلام دادن نماز رو 

کرد به او و فرمود: اگر دروغ گفتي در اين نسبتي که به من دادي خدا تو را از بيخ برکند، تا اين کلمه را فرمود آن مرد افتاد و بمرد.[1] .

 

[1] منتهي الآمال، ج 2، ص 1001.

 

آخرين وصيت

ابوبصير گويد: بعد از درگذشت حضرت صادق عليه‏السلام پيش ام‏حميده رفتم تا او را در اين مصيبت تسليت بگويم. تا چشمش به من افتاد شروع به گريه کرد من نيز از حال او به گريه افتادم. آن گاه گفت: ابامحمد! اگر حضرت صادق عليه‏السلام را هنگام مرگ مشاهده مي‏کردي چيز عجيبي مي‏ديدي. در آن لحظات آخر، چشم باز کرده، فرمود: هر کس بين من و او خويشاوندي هست بگوييد بيايد. همه را گرد من جمع کنيد سفارشي دارم. 

ام‏حميده گفت: تمام خويشاوندان آن جناب را جمع کرديم در اين موقع امام صادق عليه‏السلام نگاهي به آن نموده فرمود: شفاعت ما نخواهد رسيد به آن کسي که نمازش را سبک بشمارد.[1] .

 

[1] محاسن برقي، ج 1، ص 80.

نماز پيامبر اکرم

جابر بن عبدالله مي‏گويد: پيامبر خدا براي خوراک و يا چيز ديگري، نماز را به تأخير نمي‏انداخت.[1] .

عائشه مي‏گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با ما و ما با او گفتگو مي‏کرديم. هنگام نماز که مي‏شد گويا نه او ما را مي‏شناخته و نه ما او را مي‏شناختيم.[2] .

ابوعبدالله بن حامد گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله هر گاه نماز مي‏خواند، از سينه‏اش آوائي از خوف، چو آواز جوشش ديگ شنيده مي‏شد.[3] .

امام سجاد عليه‏السلام فرمود: پيامبر آنقدر در نماز مي‏ايستاد، تا پاهايش ورم مي‏کرد.[4] .

 

[1] السنن الکبري، ج 3، ص 105.

[2] عدة الداعي، ص 139.

[3] خصال، ص 282.

[4] فتح الابواب، ص 170.

 

رابطه‏ي امام موسي بن جعفر با مسجد

خطيب بغدادي - که از اعاظم اهل سنت و از مورخين موثق و از قدماء ايشان است - گفته: موسي بن جعفر عليه‏السلام را که عبد صالح مي‏گفتند: از شدت عبادت و کوشش و اجتهادش بود - و او گفته: روايت شده که: آن حضرت داخل مسجد پيغمبر صلي الله عليه و آله شد و در اول شب به سجده رفت و شنيدند که پيوسته تا صبح اين را مي‏گفت: 

«عظم الذنب من عبدک فليحسن العفو من عندک» 

«پروردگارا! بزرگ است گناه از عبد تو، پس چه نيکو است عفو و اغماض از نزد تو».[1] .

 [1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث ص 144.

مولف: محمدباقر نبي نژاد

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان