عوامل بي‏رغبتي به نماز

(08:28) 26 فروردین 1395
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

چه کساني و با چه استدلال يا ذهنيتي، به نماز رغبتي ندارند؟ 

آيا مي‏توانيد عوامل بي‏رغبتي به نماز را قبل از مطالعه‏ي کتاب از دانستني‏هاي خود در جدول زير بنويسيد و سپس آن را با داده‏هاي کتاب مقايسه کنيد؟ 

جدول 14. عوامل بي رغبتي به نماز:

1.

2.

3.

4.

5.

اينک به بررسي اين عوامل از منظر روايات اسلامي مي‏پردازيم

انساني که به خوردن غذا يا ميوه ميل ندارد؛ يا از سلامت جسمي محروم است، يا خاصيت غذا را نمي‏داند و يا عوامل جنبي او را از خوردن غذا باز داشته است. نيايش و نماز، غذاي روح است. پس چرا بعضي نسبت به آن بي‏رغبت و بي‏تفاوتند؟! و چه عواملي آنان را از جذب به آن باز مي‏دارد؟! در اين بخش به بررسي برخي از اين عوامل مي‏پردازيم

گناه و آلودگي

يکي از ميراث‏هاي ارزشمند در فرهنگ اسلامي، دعاها و مناجات‏هاي به يادگار مانده از ائمه معصومين - صلوات الله عليهم اجمعين - است که در ضمن آن‏ها، معارف اسلامي به زبان دعا بيان شده است. در دعاي ابوحمزه ثمالي امام سجاد عليه‏السلام به بررسي عوامل بي‏رغبتي به نماز و مناجات پرداخته است و به خداوند تبارک و تعالي عرض مي‏کند

«خدايا! چه شده است که هرگاه با خود مي‏گويم آماده نماز شوم و مناجاتي با تو داشته باشم، کسالت را بر من مسلط و لذت مناجات را از من سلب مي‏کني... شايد مرا بي‏اعتنا به ربوبيت خود يافتي و از خود دورم نموده‏اي... شايد به جرم و گناهم يا به جهت بي‏حيايي مرا مجازات نموده‏اي؟ شايد مرا با اهل بطالت مأنوس مي‏داني و انس با نماز را از من سلب مي‏کني.» [1] .

آري! امام عليه‏السلام، گناه و آلودگي را از عوامل مهم بي‏رغبتي به نماز معرفي مي‏فرمايد

[1] مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي.

ناآشنايي با خداوند

شخصيتي که ناشناخته باشد، جاذبه و حريم نخواهد داشت. خداي سبحان در سوره‏ي مبارک حمد، نخست خود را براي جهانيان وصف مي‏کند که رابطه‏اش با آنان، رابطه مالک و مربي است و او به مملوکين و مربوبين خويش سراپا محبت و لطف است و اين ارتباط در دار دنيا قطع نمي‏گردد و در جهان آخرت، مرکز همه‏ي توجهات و قدرت‏ها او است و لا غير. پس از آن که انسان، خداي خويش را شناخت و در پرتو اين شناخت، احساس محبت و عشق پيدا کرد، آن گاه مي‏گويد: «اياک نعبد و اياک نستعين»

آن کس که در برابر درياي بيکران رحمت و لطف الهي سر تعظيم فرود نمي‏آورد و به او احساس محبتي ندارد، او را نشناخته و احساس بيگانگي دارد. پروردگار متعال در سخن خويش، رغبت و عشق به نماز را ناشي از شناخت و محبت به خداوند مي‏داند و مي‏فرمايد

«يابن عمران لو رأيت الذين يصلون لي في الدجي و قد مثلت نفسي بين اعينهم و هم يخاطبوني... يابن عمران کذب من زعم انه يحبني فاذا جنه الليل نام عني اليس کل محب يحب خلوة حبيبه؛ [1] .

اي موسي! اگر آن‏ها که شبانگاهان براي من نماز مي‏خوانند، ببيني (درمي‏يابي که گويي) من در پيش چشم‏شان حاضرم و آنان با من به گفت و گو نشسته‏اند... اي فرزند عمران! دروغ مي‏گويد آن کس که مي‏پندارد مرا دوست دارد، اما چون شب فرامي‏رسد، مي‏خوابد. آيا هر محبي، خلوت با محبوب را دوست ندارد؟!» 

[1] امام صادق عليه‏السلام؛ ارشاد القلوب؛ بحارالانوار، ج 87، ص 139.

ناآشنايي با فلسفه و معاني نماز

نماز، تجسم باوري از نيازهاي دروني انسان است. بنابراين: به‏پا داشتن آن مبتني بر درک صحيح از اسرار و فلسفه‏ي آن است. انساني که نمي‏داند چرا بايد نماز بخواند و چه اثري بر آن مترتب است و چه مضاميني در اين گفت و گوهاي مکرر بازگو مي‏شود، بي‏ترديد، براي انجام آن، انگيزه و رغبتي ندارد. انسان معمولا در برابر اعمالي تمکين مي‏کند که اگر چه به ناروا و غلط، تصوير و باوري قانع کننده از آن داشته باشد و جسم يا روان خود را محتاج به آن بداند

نياز، مدار همه‏ي کنش‏ها و محور تمام تلاش‏هاي انسان است. حتي خوردن و خوابيدن اگر مفيد تشخيص داده نشوند، ترک مي‏گردند و گرسنگي و بي‏خوابي براي درک منفعت برتر، به نفس تحميل مي‏شود. در ميان اين همه نيازهاي شناسايي شده، اگر نياز به نماز، يا هر عبادت ديگري ناشناخته بماند، چه چيز مي‏تواند توجيه کنندي رغبت و تمايل به آن باشد؟ و چگونه انسان مي‏تواند به جاي کار يا استراحت، اولويت را به اين امر ناآشنا! اختصاص دهد؟ درمان اين بيماري در گرو شناخت معاني و اسرار نماز است

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايد: «لو تعلم مالک في صلاتک و من تناجي ما سئمت و ما التفت؛ [1]  اگر بداني در نمازت چيست و با چه کسي گفت و گو مي‏کني، خسته نمي‏شوي و نماز را به پايان نمي‏بري!» 

[1] بحارالانوار، ج 82، ص 234.

نشناختن نيازهاي خود

بر نياوردن صحيح نيازها، موجب غفلت از ضرورت‏ها مي‏گردد. اگر انسان نياز به معبود را درک کند و بداند به ثمر رسيدن هر تلاش و کوششي در گرو اراده‏ي خداوند است، از پيوند با او در مقاطع فعاليت‏ها و برنامه‏هاي شبانه روز دريغ نمي‏کند. او نمي‏داند گره‏هاي امور او بايد در ارتباط با خدا گشوده شود

در برابر چنين ناداني و گمراهي، خداوند به ملايک خطاب مي‏کند: «به او بنگريد! سخت در اشتباه است! مي‏پندارد نيازهاي او به دست کسي جز من است و نمي‏داند فقط من مي‏توانم حاجت‏هايش را برآورم.» [1]

 آري، قهر با خدا و ياد او، تنها از جهالت نشأت مي‏گيرد؛ جهل نسبت به خدا، جهل نسبت به نماز و جهل نسبت به نيازها و فقر خويش؛ و لذا به گمان خود از هر مجالي، براي گريز از خويش، بهره مي‏جويد

 

به ظلمت، ز نور خدا مي‏گريزي!

تو لب تشنه ز آب بقا مي‏گريزي!

 

خدا خواندت تا عطايت نمايد

چرا بي‏جهت زين صدا مي‏گريزي!

 

ز مادر بود مهربان‏تر خدايت‏

تو جاهل، به قهر از خدا مي‏گريزي!

 

اگر مي‏گريزي ز بيگانه بگريز

چرا ديگر از آشنا مي‏گريزي!

 

به هر جا روي سايه لطف يزدان‏

به دنبالت آيد، کجا مي‏گريزي!

 [1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 24.

 

دنيا زدگي

کساني که به استعمال دود تلخ و رنج‏آور سيگار، علاقه‏مند مي‏شوند، نخستين بار که به سراغ اين سفير بيماري و پژمردگي مي‏روند، با واکنش منفي طبع، ذائقه و دستگاه گوارشي و تنفسي مواجه مي‏شوند، اما پس از مدتي چنان تغيير طبع و گرايش مي‏دهند، که هيچ چيز به اندازه‏ي سيگار مورد توجه آنان نيست. ديگر از غذاهاي لذيذ و مفيد لذت نمي‏برند و تنها دود سرطان‏زاي سيگار به آنان آرامش مي‏دهد. دنيازدگي و محبت به دنيا نيز، تاريکي و ظلمتي است، که زيبايي‏ها و لذت‏هاي معنوي و عبادي را از ذائقه‏ي انسان مي‏برد. پيامبر بزرگ خدا حضرت مسيح عليه‏السلام مي‏گويد

«صاحب الدنيا لا يلتذ بالعبادة و لا يجد حلاوتها مع ما يجد من حب المال؛ [1]

دنياپرست از انس با خدا لذت نمي‏برد تا زماني که حب مال در دل او است.»

اميرمؤمنان عليه‏السلام مي‏فرمايد

«کيف يجد لذة العبادة من لا يصوم عن الهوي؛ [2]

چگونه لذت عبادت را درک مي‏کند، آن کس که از هواها خودداري نمي‏کند.» 

خداي متعال به حضرت داوود مي‏فرمايد: «ما لاوليائي و الهم بالدنيا ان الهم يذهب حلاوة مناجاتي من قلوبهم؛ [3]  اولياي من از دنيازدگي دورند؛ همانا دنيازدگي، حلاوت مناجات مرا از قلب‏هاي آنان مي‏ستاند.»

[1] بحارالانوار، ج 14، ص 310.

[2] غرر الحکم و درر الکلم.

[3] بحارالانوار، ج 82، ص 143.

نداشتن برنامه صحيح درباره‏ي نماز

قرآن کريم، نخستين نشانه‏ي حکومت صالحان را برپا داشتن نماز و ايجاد شرايط اقبال و رغبت مي‏شمارد. با آن که پس از استقرار حکومت اسلامي در ايران و تشکيل ستادي با عنوان اقامه‏ي نماز، تلاش‏هايي فراوان با هدف ارتقاي فرهنگ نماز در جامعه صورت گرفته و به همين جهت، درصد افراد نمازخوان به شدت افزايش يافته است، مدارس و مراکز فرهنگي و دانشگاهي، معطر به عطر نماز شده‏اند، و... اما همواره ناظران و کارشناسان مربوط، کاستي‏هايي را در زمينه‏ي رغبت و تشويق به نماز مورد توجه و گوشزد قرار مي‏دهند. از جمله عناويني که مي‏توانند مبناي پژوهش‏هاي علمي و باليني ترويج فرهنگ نماز قرار گيرند و بايد همواره مد نظر تمام مسلمانان متعهد باشند، عبارت‏اند از

- ارتباط رغبت به نماز با اقامه‏ي شکوهمند آن در منظر عمومي

- نقش معرفي نماز با زبان هنر به جوانان

- نقش برنامه‏هاي آموزشي و تربيتي مسجد

- نقش فضاي تربيتي خانواده

 - حضور و همراهي والدين با فرزندان در برنامه‏هاي عاطفي و تفريحي و تأثير آن در همراهي فرزندان با آنان در برنامه‏هاي مذهبي (نماز، حضور در مسجد)

- ارتباط رغبت کارمندان با حضور مديران و مسئوولان آن‏ها در نماز

- نقش همنشين در ايجاد رغبت به نماز

- ارتباط رغبت فرزندان به نماز با نحوه‏ي تشويق و برخورد والدين

- نقش محبت اوليا به فرزندان، هنگام اقامه‏ي نماز و ايجاد تمايل در آنان

- ارتباط رغبت نسل نو، به نماز، با برخورد اهل مسجد و هيأت امنا با آنان

- ارتباط عملکرد نمازگزاران در جامعه با بي‏رغبتي يا رغبت جوانان به نماز

- ارتباط رغبت افراد به نماز با نظافت و زيبايي‏ها و فضاي معنوي مسجد

- تأثير اقامه‏ي نماز در مراکز عمومي بر گسترش فرهنگ نماز

- ارتباط رغبت به نماز با نحوه‏ي توجيه آثار آن در محافل علمي و آموزشي

- تأثير برخورد، روش و آدابي که امام جماعت القا مي‏کند

- نقش مؤذن و پيام رسان

- تأثيرپذيري فرزندان در فراگيري شيوه‏ي اقامه‏ي نماز از والدين

- نقش عرضه و انتشار احوال نمازگزاران مخلص

- ارتباط ميانه‏روي در عبادت و تداوم نشاط و رغبت به آن.  

خداوندا! به آبروي پيامبر و آلش، ما را از اقامه کنندگان نماز مقرر دار

توفيق درک حلاوت مناجات و ذکر را از ما دريغ مدار و ما را در جبران کاستي‏هاي نماز موفق بدار

آمين يا رب العالمين

مولف: محمدرضا رضوان‏طلب

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان