Notice: Undefined variable: view_ticker in /home/qunoot/public_html/Nojavan/Template/system/top-header.php on line 29
پیشخوان / متن کده
نبرد براي نماز

■ نبرد براي نماز

استقبال مردم مكه از اسلام در ماه‌ها و سال‌هاي نخست بعثت، در حالي بود كه رسول خدا(ص) دعوت خويش را آشكار نكرده بود و جز خاصان و نزديكان، كسي نمي‌دانست كه محمد(ص)، فرستادة خدا است.[1] اصحاب رسول خدا(ص) نماز خود را پنهان از قريشيان و بت‌پرستان در دره‌هاي مكّه و خلوت‌گاه‌ها مي‌خواندند.

در روزي از روزهاي سال چهارم بعثت، رسول خدا(ص) با چند تن ديگر از اصحاب خود نماز مي‌گزارد كه گروهي از مشركين بر آنان حمله كردند و بر نمازگزاران زخم‌ها زدند. سعد بن ابي وقاص كه در ميان نمازگزاران بود، براي دفاع از خود و محمد(ص) مردي از مشركان را با استخوان شتر زخمي كرد و اين نخستين خوني بود كه در اسلام ريخته شد.[2] پس از اين واقعه بود كه رسول خدا و يارانش در خانة ارقم بي ابي ارقم، در كنار كوه صفا پنهان شدند و در همان‌جا ماندند تا اين كه خداي متعال، دعوتِ آشكار را اجازت فرمود. پس از آن، مسلمانان به ميان مردم و خانواده‌هاي خود رفتند و آشكارا از يگانه‌پرستي سخن ‌گفتند و عادات و رسوم زشت جاهلي را سرزنش ‌كردند. از آن پس، آيين توحيد، از پردة خفا بيرون آمد و رو در روي جهان شرك و كفر ايستاد.

در همان روزها بود كه مردم ديدند محمد(ص) هر روز و هر شب نماز مي‌خواند و مي‌گويد: همة زمين‌ها، مسجد است.

 

[1]. بنا بر برخي روايات تاريخي، در اين سه سال، بيش از 40 نفر اسلام آوردند و به حلقة ياران محمد(ص) پيوستند.

[2]. ابن هشام، سيرة النبي، ج1، ص 275.

1394/3/6 ساعت 12:36
کد : 101
دسته : حکایت
لینک مطلب
کلمات کلیدی
حکایت
نماز
دیدگاه جدید