استقبال مردم مكه از اسلام در ماهها و سالهاي نخست بعثت، در حالي بود كه رسول خدا(ص) دعوت خويش را آشكار نكرده بود و جز خاصان و نزديكان، كسي نميدانست كه محمد(ص)، فرستادة خدا است.[1] اصحاب رسول خدا(ص) نماز خود را پنهان از قريشيان و بتپرستان در درههاي مكّه و خلوتگاهها ميخواندند.
در روزي از روزهاي سال چهارم بعثت، رسول خدا(ص) با چند تن ديگر از اصحاب خود نماز ميگزارد كه گروهي از مشركين بر آنان حمله كردند و بر نمازگزاران زخمها زدند. سعد بن ابي وقاص كه در ميان نمازگزاران بود، براي دفاع از خود و محمد(ص) مردي از مشركان را با استخوان شتر زخمي كرد و اين نخستين خوني بود كه در اسلام ريخته شد.[2] پس از اين واقعه بود كه رسول خدا و يارانش در خانة ارقم بي ابي ارقم، در كنار كوه صفا پنهان شدند و در همانجا ماندند تا اين كه خداي متعال، دعوتِ آشكار را اجازت فرمود. پس از آن، مسلمانان به ميان مردم و خانوادههاي خود رفتند و آشكارا از يگانهپرستي سخن گفتند و عادات و رسوم زشت جاهلي را سرزنش كردند. از آن پس، آيين توحيد، از پردة خفا بيرون آمد و رو در روي جهان شرك و كفر ايستاد.
در همان روزها بود كه مردم ديدند محمد(ص) هر روز و هر شب نماز ميخواند و ميگويد: همة زمينها، مسجد است.