چیستی، چرایی و چگونگی نماز خوب در بیان رهبر معظم انقلاب <br />
<br />
1-	چه رازی است در این نماز که اقامه‌ی آن اینقدر مهم است؟ <br />
هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل خواهد شد و همین نفس انسانی مایه‌ی پیشرفت شما خواهد شد. نفس، مجموعه‌ی غرائز انسانی است که اگر این غرائز درست کنترل شوند، در راه صحیح به کار گرفته شوند، درست اعمال شوند، انسان را به اوج کمال خواهند رساند. اشکال این است که مستی میکنند. بایستی یک کنترل کننده‌ای وجود داشته باشد. اگر ظلم در دنیا هست، ناشی از بدمستی غرائز و نفسانیات یک یا چند نفر یا یک مجموعه است؛ اگر فحشاء در دنیا هست، همین جور؛ اگر اهانت به انسان و پامال کردن کرامت انسان در دنیا وجود دارد، همین جور؛ اگر فقر در دنیا هست، بخش عظیمی از جامعه‌ی بشری دچار محرومیت از نعم الهی بر روی زمینند، به خاطر همین است. نفسانیاتِ مجموعه‌ی ستمگر، ظلم را به وجود میآورد. مجموعه‌ی مستکبر، استضعاف را به وجود میآورد. مجموعه‌ی تمامت‌خواه و فزونی طلب و بیرحم، فقر را به وجود میآورد، گرسنگی را به وجود میآورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته و هرچه انسان در به کارگیرىِ توانائیهای گوناگونی که خدا در او به ودیعت گذاشته، جلوتر رفته، این کمتر نشده، بیشتر شده؛ «چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا». آن ظالمی که بمب اتم دارد، فرق میکند با آن ظالمی که فقط با شمشیر میجنگد. این نفسانیات برای انسانها خطرناکتر شده‌اند.<br />
یک چنین چیزی در وجود انسانها هست. همه‌ی انسانها مبتلا به این پیل مست در درون وجود خودشان هستند که باید این را مهار کنند. این مهار با ذکر خداست؛ با یاد خداست؛ با پناه بردن به خداست؛ با احساس نیاز به پروردگار است؛ با احساس حقارت خود در مقابل عظمت الهی است؛ با احساس زشتیهای خود در مقابل جمال مطلق حق متعال است. اینها همه‌اش ناشی از ذکر است. انسانی که باتقواست، یعنی مراقب خودش هست و متذکر هست، منشأ شر و ظلم و فساد و طغیان و بدی به این و آن نمیشود. آن ذکر الهی  مرتب دارد او را نهی میکند؛ مرتب دارد او را باز میدارد: «الصّلوة تنهی». «تنهی» یعنی نهی میکند، نه اینکه دست و پای انسان را میبندد؛ غرائز را از کار می‌اندازد. بعضی خیال میکنند «الصّلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»، معنایش این است که اگر نماز خواندی، دیگر فحشا و منکر از بین خواهد رفت؛ نه، معنایش این است که وقتی نماز میخوانی، آن واعظ درونىِ تو که با نماز جان گرفته، او مرتب به تو از بدىِ فحشاء و منکر میگوید. و گفتن و تکرار کردن و بر دل فرو خواندن، طبعاً اثر دارد و دل را خاضع و خاشع میکند. لذاست میبینید نماز تکرار باید شود. روزه، سالی یک بار؛ حج، عمری یک بار؛ نماز، هر روز چند بار باید تکرار شود. اهمیت نماز اینجاست.<br />
اگر نماز خواندیم، از درون انسان، از دل انسان بگیرید تا سطح جامعه و تا سطح حاکمیت بر جامعه - هرچه این جامعه بزرگ باشد - به برکت نماز امان پیدا میکند، امنیت پیدا میکند. دل انسان امنیت پیدا میکند، جسم انسان امنیت پیدا میکند، جامعه‌ی انسان امنیت پیدا میکند. نماز خاصیتش این است؛ اقامه‌ی صلاة در جامعه این است ... همگان متذکر باشند؛ کوچک، بزرگ، زن، مرد، مسئول دولتی، غیر مسئول دولتی، شخصی که برای خودش کار میکند، شخصی که برای یک جماعتی کار میکند، اینها وقتی متذکر پروردگار بودند، کارها سامان پیدا میکند. بیشترِ گناهان ما از غفلت سر میزند. این نماز به طور دائم تکرار میشود.<br />
 در این زمینه‌ها حرف زیاد زده‌اند، ما هم بارها عرض کرده‌ایم؛ نماز جسمی دارد و روحی. به این باید توجه بشود. یعنی تک تک ما، خود من و دیگران باید به این توجه کنیم. نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمیگوئیم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (علیهم‌السّلام) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه‌ی آن نیازهائی است که به وسیله‌ی نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه‌ی اینها، قالب و شکل نماز را به وجود میآورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم میکنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است ...<br />
یک وقت انسان نماز میخواند، مثل بقیه‌ی عادات روزانه؛ مسواک میزنیم - فرض بفرمائید - ورزش میکنیم، همین جور نماز هم میخوانیم در وقت. یک وقت نه، انسان نماز میخواند، با این احساس که میخواهد حضور در محضر پروردگار پیدا کند. این یک جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که شما وضو میگیرید، تطهیر میکنید، خودتان را آماده میکنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشی از وضو و غسل میروید خدمت پروردگار عالم. ما در نماز باید یک چنین احساسی داشته باشیم. رفتیم خدمت پروردگار، عرض کردیم؛ با این حال وارد نماز باید شد؛ خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز. والّا صرف اینکه یک امواجی را که ناشی از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. میشود همینطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین ...» و امواجش را منتشر کنیم. همین را میشود با قرائت خوب هم خواند، اما بیتوجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتی است در هوا. این، آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است. این را در وضع ترویج نماز، در نمازی که خود ما میخوانیم، نمازی که به دیگران تعلیم میدهیم، این نکته‌ی روح نماز را باید توجه کنیم.<br />
البته این روح بدون جسم هم به دست نمی‌آید. اینکه انسان خیال کند اگر این است، مینشینم صد بار ذکر میگویم و مثلاً نماز دیگر نمیخوانم، نه. همین جور که عرض کردیم، آن جسم، آن کالبد، با توجه به نیازهای تأمین‌شونده‌ی به وسیله‌ی این روح تنظیم شده است. (29/8/87)<br />
<br />
2-	حضور قلب چیست، چرا و چگونه؟<br />
 ۱. توجه به اهمیت و معنای حضور قلب<br />
حضور قلب یعنی انسان از آنچه که میگوید و آنچه که در ذهنش میگذرد و بر زبانش جاری میشود، غافل نباشد؛ اینجور نباشد که نفهمد. مثلاً من که حالا دارم با شما حرف میزنم، خب، شما مخاطبید. انسان توجه دارد که یک مخاطبی دارد و دارد گوش میکند و دارد حرف میزند. در نماز هم همین جور باشد؛ یک مخاطبی داشته باشیم، با او حرف بزنیم. من حتّی عرض میکنم اگر کسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یکی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیک میکند - «قربان کلّ تقىّ» - این خودش مقرب است؛ تا اینکه حالا مثل ماها که معنایش را میدانیم و تفسیرش را میدانیم و چندین کتاب درباره‌اش خوانده‌ایم، اما وقتی که نماز میخوانیم، بالمرّه یادمان میرود که چه کار داریم میکنیم. 1390/01/23<br />
حضور قلب و توجه، کاری است که به تمرین احتیاج دارد. کسانی که این کارها را کرده‌اند و بلدند، به ما یاد میدهند که انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یک مخاطب عالیشأن و عالی‌مقام که خالق هستی است و مالک همه‌ی وجود انسان است، احساس کند. هر مقدار از نماز که توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید. و دیگر آثار نماز - که نمیشود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقره‌ی کوتاه خلاصه کرد - بر این مترتب میشود. ۱۳۸۵/۰۶/۲۷<br />
۲. معنای کلمات نماز را بدانیم<br />
همه‌ی آحاد نمازگزار باید سعی کنند که نماز را با توجه به معانی کلمات بخوانند، یعنی در نماز با خدای عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمه‌ی فیضی که جان نمازگزار را سیراب میکند. البته این حقیقت نباید دستاویزی برای نفس بهانه‌گیر باشد که اگر توفیق چنین توجه و حضوری نیافت، نماز را ترک کنند. نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تارکِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست میدهد.<br />
لازم است دست‌اندرکاران، اوراقی شامل ترجمه‌ی نماز در همه‌ی سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسی باید این امکان را بدهید که معانی کلمات نماز را بفهمد. ۱۳۷۷/۰۶/۱۸<br />
البته کسانی که عربی نخوانده‌اند و معنای این جملات را نمیدانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف میزنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبی است؛ ولی سعی کنید که معنای نماز را بدانید. یاد گرفتن معنای نماز، کار خیلی آسانی است؛ خیلی زود میتوانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیک‌کننده انسان به خداست اما نزدیک‌کننده انسان باتقوا. ۱۳۶۹/۰۲/۰۶<br />
۳. مستحبات نماز، حضور قلب را افزایش می‌دهد<br />
در روایات برای حالات مختلف نماز یک خصوصیاتی را گذاشتند؛ واجب نیست، مستحب است. در وقت ایستادن به کجا نگاه کنید؛ در وقت سجده کردن به کجا نگاه کنید؛ در وقت رکوع، بعضی از روایات دارد، چشمتان را ببندید؛ بعضی روایات دارد به جلو نگاه کنید؛ این خصوصیات همه کمک میکند به آن حالت حضور و توجهی که برای انسان لازم است. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹<br />
4. مراقب باشیم نماز بی‌توجه قساوت قلب می‌آورد <br />
رحمت خدا بر مرحوم شیخ محمد بهاری که در یکی از نوشته‌هایشان می‌گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی بی‌توجه تکرار می‌شود، قساوت می‌آورد! نماز می‌خوانیم، نمازِ مایه‌ی قساوت. چرا؟ چون در حال نماز حضور قلب نداریم، توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است، که مایه‌ی رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی‌توجه است، که آن وقت به گفته‌ی ایشان مایه‌ی قساوت قلب است. ۱۳۸۷/۰۸/۱۵<br />
5. در جوانی خود را به خوب نماز خواندن عادت دهید <br />
جوانها اگر از حالا عادت کنند به نماز خوب، وقتی به سن ماها رسیدند، نماز خوب خواندن برایشان دیگر مشکل نیست. در سنین ما آدمی که عادت نکرده باشد به نماز خوب، نماز خوب خواندن ممکن است، اما مشکل است. برای آنکه از جوانی عادت کرده به اینکه خوب نماز بخواند؛ یعنی نماز با توجه - نماز خوب معنایش نماز با صدای خوش و قرائت خوب نیست؛ یعنی نمازِ با توجه، با حضور قلب؛ قلبش در محضر پروردگار حاضر باشد؛ از دل و با دل حرف بزند - آن وقت این سجیه‌ی او میشود و دیگر برایش زحمت ندارد؛ تا آخر عمر همینجور خوب نماز میخواند. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹<br />
6. نماز را به جماعت و در مسجد بخوانید<br />
کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۳چیستی، چرایی و چگونگی نماز خوب در بیان رهبر معظم انقلاب

1- چه رازی است در این نماز که اقامه‌ی آن اینقدر مهم است؟
هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل خواهد شد و همین نفس انسانی مایه‌ی پیشرفت شما خواهد شد. نفس، مجموعه‌ی غرائز انسانی است که اگر این غرائز درست کنترل شوند، در راه صحیح به کار گرفته شوند، درست اعمال شوند، انسان را به اوج کمال خواهند رساند. اشکال این است که مستی میکنند. بایستی یک کنترل کننده‌ای وجود داشته باشد. اگر ظلم در دنیا هست، ناشی از بدمستی غرائز و نفسانیات یک یا چند نفر یا یک مجموعه است؛ اگر فحشاء در دنیا هست، همین جور؛ اگر اهانت به انسان و پامال کردن کرامت انسان در دنیا وجود دارد، همین جور؛ اگر فقر در دنیا هست، بخش عظیمی از جامعه‌ی بشری دچار محرومیت از نعم الهی بر روی زمینند، به خاطر همین است. نفسانیاتِ مجموعه‌ی ستمگر، ظلم را به وجود میآورد. مجموعه‌ی مستکبر، استضعاف را به وجود میآورد. مجموعه‌ی تمامت‌خواه و فزونی طلب و بیرحم، فقر را به وجود میآورد، گرسنگی را به وجود میآورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته و هرچه انسان در به کارگیرىِ توانائیهای گوناگونی که خدا در او به ودیعت گذاشته، جلوتر رفته، این کمتر نشده، بیشتر شده؛ «چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا». آن ظالمی که بمب اتم دارد، فرق میکند با آن ظالمی که فقط با شمشیر میجنگد. این نفسانیات برای انسانها خطرناکتر شده‌اند.
یک چنین چیزی در وجود انسانها هست. همه‌ی انسانها مبتلا به این پیل مست در درون وجود خودشان هستند که باید این را مهار کنند. این مهار با ذکر خداست؛ با یاد خداست؛ با پناه بردن به خداست؛ با احساس نیاز به پروردگار است؛ با احساس حقارت خود در مقابل عظمت الهی است؛ با احساس زشتیهای خود در مقابل جمال مطلق حق متعال است. اینها همه‌اش ناشی از ذکر است. انسانی که باتقواست، یعنی مراقب خودش هست و متذکر هست، منشأ شر و ظلم و فساد و طغیان و بدی به این و آن نمیشود. آن ذکر الهی مرتب دارد او را نهی میکند؛ مرتب دارد او را باز میدارد: «الصّلوة تنهی». «تنهی» یعنی نهی میکند، نه اینکه دست و پای انسان را میبندد؛ غرائز را از کار می‌اندازد. بعضی خیال میکنند «الصّلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»، معنایش این است که اگر نماز خواندی، دیگر فحشا و منکر از بین خواهد رفت؛ نه، معنایش این است که وقتی نماز میخوانی، آن واعظ درونىِ تو که با نماز جان گرفته، او مرتب به تو از بدىِ فحشاء و منکر میگوید. و گفتن و تکرار کردن و بر دل فرو خواندن، طبعاً اثر دارد و دل را خاضع و خاشع میکند. لذاست میبینید نماز تکرار باید شود. روزه، سالی یک بار؛ حج، عمری یک بار؛ نماز، هر روز چند بار باید تکرار شود. اهمیت نماز اینجاست.
اگر نماز خواندیم، از درون انسان، از دل انسان بگیرید تا سطح جامعه و تا سطح حاکمیت بر جامعه - هرچه این جامعه بزرگ باشد - به برکت نماز امان پیدا میکند، امنیت پیدا میکند. دل انسان امنیت پیدا میکند، جسم انسان امنیت پیدا میکند، جامعه‌ی انسان امنیت پیدا میکند. نماز خاصیتش این است؛ اقامه‌ی صلاة در جامعه این است ... همگان متذکر باشند؛ کوچک، بزرگ، زن، مرد، مسئول دولتی، غیر مسئول دولتی، شخصی که برای خودش کار میکند، شخصی که برای یک جماعتی کار میکند، اینها وقتی متذکر پروردگار بودند، کارها سامان پیدا میکند. بیشترِ گناهان ما از غفلت سر میزند. این نماز به طور دائم تکرار میشود.
در این زمینه‌ها حرف زیاد زده‌اند، ما هم بارها عرض کرده‌ایم؛ نماز جسمی دارد و روحی. به این باید توجه بشود. یعنی تک تک ما، خود من و دیگران باید به این توجه کنیم. نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمیگوئیم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (علیهم‌السّلام) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه‌ی آن نیازهائی است که به وسیله‌ی نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه‌ی اینها، قالب و شکل نماز را به وجود میآورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم میکنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است ...
یک وقت انسان نماز میخواند، مثل بقیه‌ی عادات روزانه؛ مسواک میزنیم - فرض بفرمائید - ورزش میکنیم، همین جور نماز هم میخوانیم در وقت. یک وقت نه، انسان نماز میخواند، با این احساس که میخواهد حضور در محضر پروردگار پیدا کند. این یک جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که شما وضو میگیرید، تطهیر میکنید، خودتان را آماده میکنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشی از وضو و غسل میروید خدمت پروردگار عالم. ما در نماز باید یک چنین احساسی داشته باشیم. رفتیم خدمت پروردگار، عرض کردیم؛ با این حال وارد نماز باید شد؛ خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز. والّا صرف اینکه یک امواجی را که ناشی از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. میشود همینطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین ...» و امواجش را منتشر کنیم. همین را میشود با قرائت خوب هم خواند، اما بیتوجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتی است در هوا. این، آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است. این را در وضع ترویج نماز، در نمازی که خود ما میخوانیم، نمازی که به دیگران تعلیم میدهیم، این نکته‌ی روح نماز را باید توجه کنیم.
البته این روح بدون جسم هم به دست نمی‌آید. اینکه انسان خیال کند اگر این است، مینشینم صد بار ذکر میگویم و مثلاً نماز دیگر نمیخوانم، نه. همین جور که عرض کردیم، آن جسم، آن کالبد، با توجه به نیازهای تأمین‌شونده‌ی به وسیله‌ی این روح تنظیم شده است. (29/8/87)

2- حضور قلب چیست، چرا و چگونه؟
۱. توجه به اهمیت و معنای حضور قلب
حضور قلب یعنی انسان از آنچه که میگوید و آنچه که در ذهنش میگذرد و بر زبانش جاری میشود، غافل نباشد؛ اینجور نباشد که نفهمد. مثلاً من که حالا دارم با شما حرف میزنم، خب، شما مخاطبید. انسان توجه دارد که یک مخاطبی دارد و دارد گوش میکند و دارد حرف میزند. در نماز هم همین جور باشد؛ یک مخاطبی داشته باشیم، با او حرف بزنیم. من حتّی عرض میکنم اگر کسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یکی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیک میکند - «قربان کلّ تقىّ» - این خودش مقرب است؛ تا اینکه حالا مثل ماها که معنایش را میدانیم و تفسیرش را میدانیم و چندین کتاب درباره‌اش خوانده‌ایم، اما وقتی که نماز میخوانیم، بالمرّه یادمان میرود که چه کار داریم میکنیم. 1390/01/23
حضور قلب و توجه، کاری است که به تمرین احتیاج دارد. کسانی که این کارها را کرده‌اند و بلدند، به ما یاد میدهند که انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یک مخاطب عالیشأن و عالی‌مقام که خالق هستی است و مالک همه‌ی وجود انسان است، احساس کند. هر مقدار از نماز که توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید. و دیگر آثار نماز - که نمیشود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقره‌ی کوتاه خلاصه کرد - بر این مترتب میشود. ۱۳۸۵/۰۶/۲۷
۲. معنای کلمات نماز را بدانیم
همه‌ی آحاد نمازگزار باید سعی کنند که نماز را با توجه به معانی کلمات بخوانند، یعنی در نماز با خدای عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمه‌ی فیضی که جان نمازگزار را سیراب میکند. البته این حقیقت نباید دستاویزی برای نفس بهانه‌گیر باشد که اگر توفیق چنین توجه و حضوری نیافت، نماز را ترک کنند. نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تارکِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست میدهد.
لازم است دست‌اندرکاران، اوراقی شامل ترجمه‌ی نماز در همه‌ی سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسی باید این امکان را بدهید که معانی کلمات نماز را بفهمد. ۱۳۷۷/۰۶/۱۸
البته کسانی که عربی نخوانده‌اند و معنای این جملات را نمیدانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف میزنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبی است؛ ولی سعی کنید که معنای نماز را بدانید. یاد گرفتن معنای نماز، کار خیلی آسانی است؛ خیلی زود میتوانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیک‌کننده انسان به خداست اما نزدیک‌کننده انسان باتقوا. ۱۳۶۹/۰۲/۰۶
۳. مستحبات نماز، حضور قلب را افزایش می‌دهد
در روایات برای حالات مختلف نماز یک خصوصیاتی را گذاشتند؛ واجب نیست، مستحب است. در وقت ایستادن به کجا نگاه کنید؛ در وقت سجده کردن به کجا نگاه کنید؛ در وقت رکوع، بعضی از روایات دارد، چشمتان را ببندید؛ بعضی روایات دارد به جلو نگاه کنید؛ این خصوصیات همه کمک میکند به آن حالت حضور و توجهی که برای انسان لازم است. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
4. مراقب باشیم نماز بی‌توجه قساوت قلب می‌آورد
رحمت خدا بر مرحوم شیخ محمد بهاری که در یکی از نوشته‌هایشان می‌گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی بی‌توجه تکرار می‌شود، قساوت می‌آورد! نماز می‌خوانیم، نمازِ مایه‌ی قساوت. چرا؟ چون در حال نماز حضور قلب نداریم، توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است، که مایه‌ی رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی‌توجه است، که آن وقت به گفته‌ی ایشان مایه‌ی قساوت قلب است. ۱۳۸۷/۰۸/۱۵
5. در جوانی خود را به خوب نماز خواندن عادت دهید
جوانها اگر از حالا عادت کنند به نماز خوب، وقتی به سن ماها رسیدند، نماز خوب خواندن برایشان دیگر مشکل نیست. در سنین ما آدمی که عادت نکرده باشد به نماز خوب، نماز خوب خواندن ممکن است، اما مشکل است. برای آنکه از جوانی عادت کرده به اینکه خوب نماز بخواند؛ یعنی نماز با توجه - نماز خوب معنایش نماز با صدای خوش و قرائت خوب نیست؛ یعنی نمازِ با توجه، با حضور قلب؛ قلبش در محضر پروردگار حاضر باشد؛ از دل و با دل حرف بزند - آن وقت این سجیه‌ی او میشود و دیگر برایش زحمت ندارد؛ تا آخر عمر همینجور خوب نماز میخواند. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
6. نماز را به جماعت و در مسجد بخوانید
کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۳

محمد صالحی عارفنوشته . لینک . به قلم محمد صالحی عارف در 11 امرداد 1396 ساعت 16:37

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام