نامه دختری 11 ساله به ستاد اقامه نماز<br />
<br />
«ستاد اقامه نماز سلام.<br />
شیرین ترین نمازی که خواندم این بود:<br />
در سفری همراه با والدین در اتوبوس نشسته بودم و به زمین و آسمان نگاه می کردم . خورشید را دیدم که کم کم غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم. <br />
به پدرم گفتم: از راننده درخواست کن تا توقف کند تا من نمازم را بخوانم. پدرم گفت: راننده به خاطر نماز یک دختر توقف نمی¬کند و اگر هم توقف کند ممکن است بعضی از مسافران ناراحت شوند.<br />
گفتم: خودم به راننده می¬گویم.<br />
پدر گفت: گوش نمی¬دهد. <br />
گفتم: به راننده پول دهیم تا دقایقی توقف کند.<br />
پدر گفت: با پول توقف نمی¬کند.<br />
پدر که اصرارم را دید با تندی گفت: ای کاش نمازت را می‌خواندی و مزاحم مردم نمی¬شدی.<br />
اکنون سر جایت بنشین و بعداً نمازت را قضا کن.<br />
به پدرم گفتم: خواهش می¬کنم امروز به من اجازه دهید که خودم تصمیم بگیرم و در کار من دخالت نکنید. <br />
پدرم سکوت کرد. <br />
زیپ ساک پدر را باز کردم و بطری آبی که در آن بود را بیرون آوردم و سطلی را هم که زیر صندلی آویزان بود، از صندلی جدا کردم . تصمیم گرفتم با همان آب و در همان سطل در وسط ماشین وضو بگیرم و نشسته روی صندلی نمازم را بخوانم.<br />
همین که مشغول وضو بودم شاگرد راننده پرسید چه می‌کنی؟<br />
ماجرا را شرح دادم و او همه چيز را به راننده گفت.<br />
راننده که از آینه ماشین وضو گرفتن این دختر یازده ساله را می‌دید خوشحال شد؛ چون خدا وعده داده است، هر کس برای خدا حرکتی کند، مهر و محبتش در دلها می¬نشیند «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» <br />
راننده گفت: دخترم! من به احترام نماز شما دقایقی توقف می‌کنم. <br />
خوشحال شدم و از او تشکر کردم . از ماشین پیاده شده و مشغول نماز شدم.<br />
تمام مسافران اتوبوس از کار من تعجب و به یگدیگر نگاه کردند و به همدیگر می‌گفتند: ما هم نماز نخواندیم. آفرین بر این دختر و اراده و عزم او.<br />
همین دختر روز قیامت برای ما حجت است. <br />
همین که نمازم تمام شد، به پشت‌سر خود نگاه کردم، دیدم هفده نفر از مسافران به نماز ایستادند. و این شیرین ترین نماز من بود که در بیابان توانستم نماز و یاد خدا را اقامه و زنده کنم.» <br />
آری! گاهي یک دوست، همسفر، فروشنده، مشتری، و هم شاگردی یک برخورد می‌تواند در فرد یا افرادی اثر بگذارد . <br />
نامه دختری 11 ساله به ستاد اقامه نماز

«ستاد اقامه نماز سلام.
شیرین ترین نمازی که خواندم این بود:
در سفری همراه با والدین در اتوبوس نشسته بودم و به زمین و آسمان نگاه می کردم . خورشید را دیدم که کم کم غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم.
به پدرم گفتم: از راننده درخواست کن تا توقف کند تا من نمازم را بخوانم. پدرم گفت: راننده به خاطر نماز یک دختر توقف نمی¬کند و اگر هم توقف کند ممکن است بعضی از مسافران ناراحت شوند.
گفتم: خودم به راننده می¬گویم.
پدر گفت: گوش نمی¬دهد.
گفتم: به راننده پول دهیم تا دقایقی توقف کند.
پدر گفت: با پول توقف نمی¬کند.
پدر که اصرارم را دید با تندی گفت: ای کاش نمازت را می‌خواندی و مزاحم مردم نمی¬شدی.
اکنون سر جایت بنشین و بعداً نمازت را قضا کن.
به پدرم گفتم: خواهش می¬کنم امروز به من اجازه دهید که خودم تصمیم بگیرم و در کار من دخالت نکنید.
پدرم سکوت کرد.
زیپ ساک پدر را باز کردم و بطری آبی که در آن بود را بیرون آوردم و سطلی را هم که زیر صندلی آویزان بود، از صندلی جدا کردم . تصمیم گرفتم با همان آب و در همان سطل در وسط ماشین وضو بگیرم و نشسته روی صندلی نمازم را بخوانم.
همین که مشغول وضو بودم شاگرد راننده پرسید چه می‌کنی؟
ماجرا را شرح دادم و او همه چيز را به راننده گفت.
راننده که از آینه ماشین وضو گرفتن این دختر یازده ساله را می‌دید خوشحال شد؛ چون خدا وعده داده است، هر کس برای خدا حرکتی کند، مهر و محبتش در دلها می¬نشیند «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»
راننده گفت: دخترم! من به احترام نماز شما دقایقی توقف می‌کنم.
خوشحال شدم و از او تشکر کردم . از ماشین پیاده شده و مشغول نماز شدم.
تمام مسافران اتوبوس از کار من تعجب و به یگدیگر نگاه کردند و به همدیگر می‌گفتند: ما هم نماز نخواندیم. آفرین بر این دختر و اراده و عزم او.
همین دختر روز قیامت برای ما حجت است.
همین که نمازم تمام شد، به پشت‌سر خود نگاه کردم، دیدم هفده نفر از مسافران به نماز ایستادند. و این شیرین ترین نماز من بود که در بیابان توانستم نماز و یاد خدا را اقامه و زنده کنم.»
آری! گاهي یک دوست، همسفر، فروشنده، مشتری، و هم شاگردی یک برخورد می‌تواند در فرد یا افرادی اثر بگذارد .

مطالبِ استاد محسن قرائتینوشته . لینک . به قلم مطالبِ استاد محسن قرائتی در 10 تیر 1396 ساعت 13:07

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام