در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین می‌برند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند! آیه یکصد و چهارده از سوره ی مبارکه ی هود ، و اما پیام های این آیه

۱- لزوم برپا داشتن نمازهاى یومیه در اوقات مقررشده آنها (و أقم الصلوة طرفى النهار و زلفًا من الّیل)

۲- دو طرف روز (صبح و عصر یا صبح و مغرب) و اوایل شب، از اوقات مقرر شده براى نماز است. (و أقم الصلوة طرفى النهار و زلفًا من الّیل) «طرف» به معناى جانب و ناحیه است. دو جانب روز منطبق است بر صبح و عصر و یا صبح و مغرب. «زُلَف» (جمع زلفة) به معناى ساعات اولیه شب است که وقت نماز مغرب و عشا مى باشد.

۳- پیامبر(ص) باید الگوى مردمان در اقامه نماز باشد. (و أقم الصلوة) مفسران برآنند که مراد از نماز در آیه مورد بحث، نمازهاى یومیه است و این نمازها بر همگان واجب است. بنابراین مخاطب قراردادن پیامبر(ص) در بیان لزوم اقامه نماز، مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

۴- اقامه نماز ، تکیه گاهى براى استقامت در راه دین و ابلاغ آن (فاستقم کما أُمرت ... و أقم الصلوة)

۵- انجام کارهاى نیک ، مایه ترک کردن کارهاى ناپسند است. (إن الحسنت یذهبن السیئات)زدوده شدن ناپسندها - که «یذهبن السیئات» دلالت بر آن دارد - محتمل است به این معنا باشد که: کارهاى ناپسند تحقق نمى یابد. بر این اساس جمله «إن الحسنات ...» حاکى از این است که: انجام کارهاى نیک روحیه اى در آدمى ایجاد مى کند که به سراغ کارهاى ناشایست نمى رود.

۶- انجام کارهاى نیک ، موجب آمرزش گناهان است. (إن الحسنت یذهبن السیئات) برداشت فوق ، بر این اساس است که مراد از زدوده شدن «سیئات» از میان رفتن گناهان باشد. بر این مبنا جمله «إن الحسنات ...»; یعنى ، کارهاى نیک باعث مى شود که گناهان از میان برود و آدمى آمرزیده شود.

۷- نمازهاى شبانه روزى ، از بارزترین کارهاى نیک است. (و أقم الصلوة ... إن الحسنت یذهبن السیئات)

۸- نمازهاى یومیه ، مایه ترک کارهاى ناروا و نیز موجب آمرزش گناهان است. (و أقم الصلوة ... إن الحسنت یذهبن السیئات)

۹- دستور اقامه نمازهاى یومیه ، از مواعظ و پندهاى مهم خداوند است. (و أقم الصلوة ... ذلک ذکرى) مشارالیه «ذلک» مى تواند همه دستورات و حقایقى باشد که در این آیه و دو آیه قبل بیان شده است. در برداشت فوق «ذلک ذکرى» در ارتباط با «أقم الصلاة» معنا شده است. به کارگیرى «ذلک» - که براى اشاره به دور است - در مشارالیه نزدیک، حاکى از عظمت و اهمیت آن مشارالیه مى باشد.

۱۰- نماز ، وسیله یاد خدا و فراموش نکردن اوست. (و أقم الصلوة ... ذلک ذکرى)

۱۱- لزوم پایدارى بر دین ، پرهیز از طغیان و سرکشى و تمایل نداشتن و تکیه نکردن بر ستمگران ، از مواعظ و پندهاى مهم خداوند است. (فاستقم کما أُمرت ... و لاتطغوا ... و لاترکنوا إلى الذین ظلموا... ذلک ذکرى للذکرین)

۱۲- محو شدن گناهان با انجام کارهاى نیک ، حقیقتى شایسته و بایسته به خاطر سپردن و همواره به یاد داشتن است. (إن الحسنت یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذکرین)

۱۳- تنها موعظه پذیران ، از توصیه ها و مواعظ الهى پند خواهند گرفت. (ذلک ذکرى للذکرین)زمخشرى در کشاف «ذکرى» را به موعظه و «ذاکرین» را به پندپذیران معنا کرده است.

مسعود  دریسنوشته . لینک . به قلم مسعود دریس در 31 اردیبهشت 1396 ساعت 10:16

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام