خاطرات طلبگی

    مطلب 2

    امام جمعه ای در محراب و مزرعه

    به جای استراحت در اوقات فراغت، بیل به دست در مزرعه مشغول کشاورزی هستم و خودم را به خاطر جایگاه ائمه جمعه محدود نمی کنم، چرا که امام علی پیشوای ما نیز کشاورز بودند و این جمله که «کار کردن عار نیست» ملکه ذهن من است.

    (13:41) 27 مرداد 1398
    زمان موردنیاز برای مطالعه :0دقیقه
    ادامه مطلب

    خاطرات طلبگی؛ بچرخ تا بچرخیم

    وارد حیاط شدم؛ «حاج آقا چقدر قشنگه، ایشاالله مبارکش باد ...» اولین متلک دسته جمعی بود که شنیدم. حیاط مدرسه به شکل L بر عکسه؛ پایین إل را رد کردم ...

    (11:44) 20 دی 1402
    زمان موردنیاز برای مطالعه :0دقیقه
    ادامه مطلب