یکی از پرسشهای پرتکراری که برای افراد پیش میآید، این است: "چگونه با این همه گناه و ناپاکی، جسارت ایستادن در پیشگاه خداوند را داشته باشم؟" احساس عدم لیاقت، چون سدی محکم، میان بنده و نمازش میایستد و این وسوسه شیطانی را تقویت میکند که: "اول پاک شو، بعد نماز بخوان."
اما این نگرش، تحریفی خطرناک از حقیقت نماز است. نماز جایگاه پاداشِ پاکانِ مطلق نیست؛ نماز خود، حمام پاککنندهای است برای جانهای زنگارگرفته. اگر لباسی آلوده شود، آیا آن را دور میاندازیم؟ یا آن را با آب و ماده پاککننده، شستشو میدهیم؟ روح و دل ما نیز از گناه، غبار و زنگاری بر میدارد و قطرات سیاهی بر آن مینشیند. نماز، همان آب زلال و پاککنندهای است که این زنگارها را میشوید و دل را صیقل میدهد.
در حقیقت، نماز دو نقش حیاتی و مکمل دارد: بازدارندگی و پالایشگری. پیش از انجام گناه، یاد نماز و حضور در پیشگاه خدا، مانعی قدرتمند در برابر خطاست. و پس از وقوع گناه، نماز به مثابه داروی شفابخش، به درمان زخمها و پاک کردن آثار گناه میپردازد. ما نماز نمیخوانیم چون بیعیب و نقصیم؛ نماز میخوانیم تا از عیبها و نقصها پاک شویم.
پس آن احساس عدم لیاقت، اگر ما را از نماز خواندن بازدارد، از مکرهای شیطان است. او میخواهد با این بهانه که "تو آلودهای"، ما را از تنها وسیله اصلی پاکسازی بازدارد، تا در چرخه معیوب گناه و دوری از خدا، هرچه بیشتر فرو رویم. اما منطق خداوند مهربان متفاوت است: "بیایید تا پاک شوید."
بیایید این نگاه را اصلاح کنیم. نماز، محل اعلام طهارت مطلق نیست؛ **نماز، حریم پاک شدن است**. همانگونه که برای پاک کردن چرک، به سراغ آب میرویم، برای پاک کردن قلب، به سراغ نماز میرویم. بنابراین، هرگز نگوییم "من لایق نماز نیستم"، بگوییم "من، به نماز نیازمندم". این نیاز، خود بزرگترین دلیل و مشروعترین حق برای حضور در دریای رحمت الهی است.
پس بیایید با همان لباسِ جانِ آلوده، اما با نیتی خالص برای شستشو، به سوی نماز بشتابیم. خداوند، این آب پاک را برای همین آلودگان قرار داده است.
مرکز تخصصی نماز