آثار عبادت

(09:17) 10 خرداد 1394
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

 

اسـاس آفـريـنـش بـر مبناى (داد و ستد) يا (حركت و بركت ) نهاده شده و هر پديده اى به اندازه لياقت و ظرفيت خويش از فيض الهى برخوردار مى گردد. از اين رو، تمام پديده ها به ارتباط با آفريننده هستى نيازمندند تا به هستى خود ادامه داده ، فيض بيشترى دريافت كنند.

كـانـال ارتـبـاطـى انسان با خدا و دريافت فيض و رحمت او عبادت (به معناى وسيع كلمه ) است و هرچه عبادت اوبيشتر وبهتر باشد از فيوضات الهى بهره بيشتر مى برد وبه همان نسبت به خـداى تـعـالى نـزديـكـتـرمـى شـود. از رسـول خـدا(ص ) نقل شده كه خداى تبارك وتعالى فرمود:

(ما يَتَقَرَّبُ إِلَىَّ عَبْدى بِمِثْلِ اءَداءِ مَاافْتَرَضَتُ عَلَيْهِ)[1]

چيزى مانند انجام واجبات بنده ام را به من نزديك نمى كند.

عبادت و بندگى خدا، هم در دنيا آثار و منافعى دارد هم در آخرت .

 

آثار دنيوى

 

الف ـ خدا ترسى

 

هـر چـه (عابد) بيشتر در درگاه الهى سر بسايد، به او نزديكتر شده ، عظمت او را بيشتر درك مى كند. در نتيجه ، ابهت و خوف از خدا دلش را پر مى كند و به انجام وظايف دينى پرداخته ، از كارهاى حرام دورى مى كند. حضرت صادق (ع ) فرمود:

(خـداونـد در تـورات فـرمـوده اسـت : اى فـرزند آدم ! براى پرستش من كوشش كن تا دلت را از خوف خود پركنم .)[2]

پـيـدايـش روحـيـه آزادگـى نـيـز بـا خـداتـرسـى هـمـراه اسـت كـه (عـابـد) را از قـيـد و بـنـد عـوامـل آزادى كـُش مـانند؛ علاقه به ثروت و مقام ، شهوات و ... آزاد مى سازد و بايد گفت ؛ هيچ چيزى مانند عبادت خدا، آزادى بخش نيست .

 

ب ـ سلامت جسم و جان

 

دومـيـن اثـر ارزنـده عـبـادت ، آرامـش روحى و سلامت جسم و جان است . بايد توجّه داشت كه يكى از عـوامـل بـيمارى روحى و جسمى از نظر اسلام و روان شناسان ، تشويش خاطر و غم و غصه است . تـشـويـش خـاطـر نـاشـى از دورى از خـدا و مـعـنـويـت اسـت . قرآن مجيد، درمان افسردگى و اندوه دل را در سايه ذكر خدا كه روح عبادت است مُيَسّر دانسته ، چنين فرموده است :

(اءَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)[3]

باياد و ذكر خدا دلها آرامش مى يابد.

نـكـتـه جـالب ديـگـر ايـنـكـه بـرخى از عبادتها تاءثير مستقيم روى سلامت عابد دارد، به عنوان مثال رسول اكرم (ص ) مى فرمايد:

(صُومُوا تَصِحُّوا)[4]

روزه بگيرديد تا سالم شويد.

امام سجاد(ع ) نيز فرمود:

(حَجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحُّ اءَجْسامُكُمْ...)[5]

حجّ و عمره به جا آوريد تا بدنهاى شما سالم گردد.

 

ج ـ مصونيت در برابر گناه

 

اثـر ديگر عبادت ، محفوظ ماندن از گناهان است ، چون انسان هر چه به خدا نزديك تر شود به هـمـان مـقـدار از انـحـراف و گناه فاصله مى گيرد و وسوسه هاى شيطانى در او بى اثر خواهد بود. با توجه به اين حقيقت ، قرآن مجيد مى فرمايد:

(اءَقِمِ الصَّلوةَ، إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ)[6]

نماز را به پا دار، همانا نماز از زشتى و منكرات باز مى دارد.

رسول خدا(ص ) درباره حجّ نيز چنين فرمود:

(آيَةُ قَبُولِ الْحَجِّ تَرْكُ ما كانَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ مُقيماً مِنَ الذُّنُوبِ)[7]

نشانه قبولى حج ، ترك گناهانى است كه تاكنون انجام مى داده است .

خـدا ضـمـن بـيـان داسـتـان حـضـرت يـوسـف (ع ) مـى فـرمـايـد: ايـن عـبـادت پـاك و ايـمـان كامل او بود كه موجب شد او را از انحراف و آلوده شدن نجات دهيم :

(كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الُْمخْلَصينَ)[8]

ايـن گونه (برهان خويش را به او نشان داديم تا) او را از گناه و بدى نجات دهيم ، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود.

بـديـن مـعنا كه با عبادت وانجام واجبات و اخلاص كامل ، شايستگى يافت كه از آلودگى گناه و ورود به معصيّت در امان بماند.[9]

 

د ـ بى نيازى از مردم

 

از ديـگـر آثـار عـبـادت ، مـحـبـوبـيـّت در نـزد خـداونـد اسـت كـه بـا عـمـل بـه تكاليف و انجام واجبات به دست مى آيد. خدا بندگان وظيفه شناس را كرامت نفس و بى نيازى عطا مى كند. تا محتاج غير او نشوند.

امام صادق (ع ) فرمود در تورات چنين نوشته است :

(يَابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبادَتى اءَمْلاَْ قَلْبَكَ غِناً...)[10]

اى فرزند آدم ! براى عبادت من خود را فارغ كن تا قلبت را از بى نيازى پركنم .

 

ه‍ ـ كامروايى و خوشبختى

 

خـوشـبـخـتـى و سـعـادت از جمله نعمتهايى است كه هر كس در تلاش ‍ براى رسيدن به آن ، تمام توان خود را به كار مى گيرد. از نظر اسلام انسان سعادتمند، كسى است كه به تعاليم انبيا و دسـتـورات الهى عمل نموده ، در عبادت و كسب معنويت كوشا باشد.حضرت على (ع ) در اين باره فرمود:

(سَعادَةُ الرَّجُلِ فى إِحْرازِ دينِهِ وَ الْعَمَلِ لاِ خِرَتِهِ)[11]

خوشبختى و سعادت مرد در ديندارى و عمل براى آخرت است .

 

و ـ پيروزى بر دشمنان

 

عبادت خدا وپناه بردن به قدرت بى پايان خدا پشتوانه محكم مؤ من در صحنه هاى گوناگون نبرد با دشمنان ، شيطان و نفس امّاره است .

بطور مثال ، (دعا) سلاح مؤ من و يكى از پشتوانه هاى محكم اوست .

رسول اكرم (ص ) روزى به يارانش فرمود:

(آيا شما را از سلاحى كه از دشمن نجاتتان دهد آگاه نسازم ؟)

گفتند: چرا. فرمود:

(شب و روز دعا كنيد كه دعا اسلحه مؤ من است .)[12]

نـاگـفـتـه نـمـانـد كـه عـبـادت و دعـا در كـنـار بـرنـامـه و عـمـل مـؤ ثـر خـواهـد بـود، نه اينكه به جاى تلاش و كوشش و كارزار، در محراب و مسجد و كنج خانه بنشينيم و دعا كنيم .

 

ز ـ روزى فراوان

 

برخى از عبادتها سبب گشايش در زندگى و روزى فراوان مى شود.

مـردى خدمت رسول خدا (ص ) اظهار داشت : دوست دارم ثروتمند شوم و وسعتى در زندگى ام پيدا شود. آن حضرت فرمود:

(دُمْ عَلَى الطَّهارَةِ يُوَسَّعْ عَلَيْكَ فِى الرِّزْقِ)[13]

هميشه با طهارت باش تا روزى ات زياد شود.

امام سجاد(ع ) درباره حجّ و عمره نيز چنين فرمود:

(حـَجُّوا وَ اعـْتـَمـِرُوا... تـَتَّسـِعْ اءَرْزاقـُكـُمْ وَ يـَصـْلُحْ ايـمـانـُكـُمْ وَ تَكْفُوا مَؤُنَةَ النّاسِ وَ مَؤُنَةَ عَيالاتِكُمْ)[14]

حـج و عـمـره بـه جـا آوريد تا روزى تان فراوان شود و ايمانتان اصلاح گردد و مخارج مردم و خانواده هاى شما تاءمين شود.

 

آثار اخروى

 

آنچه پيرامون آثار دنيوى عبادت آورديم ، بخش كوچكى از پيامدهاى ارزنده آن بود وگرنه هدف اسـاسـى و ثواب و اجر اصلى عبادات در عالم برزخ و آخرت آشكار مى شود و آسايش و خوشى آخـرت ، نـتـيـجـه اعـمـال دنـيـايـى فـرد اسـت و خـداونـد از فضل و احسان خويش ، هر چه بخواهد بر آن مى افزايد و بخشى از آثار اخروى بدين قرار است :

 

الف ـ آسايش قبر

 

حـفـره قـبـر اوّليـن مـنـزل سـفـر آخـرت اسـت كـه اوّليـن اثـر اخـروى عـمـل انـسـان ، در آن ظاهر مى شود. اگر اعمال نيكو باشد، قبر همچون چراغ سبزى نويد رهايى مى دهد و گرنه زنگ خطرى است كه آينده اى تاريك را خبر مى دهد. امام باقر(ع ) فرمود:

(مَنْ اءَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ)[15]

كسى كه ركوعش را كامل به جا آورد وحشت قبر بر او وارد نمى شود.

 

ب ـ انيس در قبر

 

اطـاعت و بندگى خدا در عالم برزخ تجسّم پيدا كرده و در قبر، مونس و همدم انسان است كه يكى از بـهـتـريـن آثـار عـبـادت مـحـسـوب مـى شـود. ابـوبـصـيـر از امـام بـاقـر يـا امـام صـادق : نقل مى كند كه مى فرمود:

وقـتـى مـؤ مـن را در قـبـر مـى نـهـنـد بـه هـمـراه او شـش صـورت نـورانـى داخـل قـبـر مـى شـونـد و اطراف او را مى گيرند، يكى از آنها كه از ديگران نورانى تر است از آنـهـا مـى پـرسد: شما كيستيد؟ يكى مى گويد: من نمازم ، دوّمى مى گويد من زكاتم . سومى مى گـويـد: من روزه ام . چهارمى مى گويد: من حج و عمره ام . پنجمى مى گويد: من نيكيهاى تو هستم كه به برادرانت رساندى همه اينها از آن صورت نورانى تر مى پرسند: تو كه هستى كه از هـمـه نـورانـى تـر و خـوشـبـوتـرى ؟ مـى گـويـد: مـن ولايـت اهل بيت پيغمبرم .[16]

 

ج ـ ايمنى در محشر

 

دومين اثر گرانقدر بندگى خدا در محشر، آشكار مى شود. قرآن مى فرمايد:

(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ...)[17]

كـسانى كه عمل نيك و شايسته انجام دادند پاداشى بهتر از آن مى بينند و آنها از وحشت و سختى اين روز در امانند.

 

د ـ آمرزش و رحمت الهى

 

مـشـمـول رحـمـت وآمـرزش الهـى شـدن از ديـگـر آثـار عـبـادت خـداونـد اسـت كـه بـا ايـمـان و عمل پسنديده به دست مى آيد. قرآن كريم مى فرمايد:

(فَاءَمَّا الَّذينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فى رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ)[18]

كـسـانـى كـه بـه خـدا ايـمـان آوردنـد و تـوسـل جـسـتـنـد، خـداونـد بـزودى آنـهـا را در فضل و رحمت خويش ‍ قرار مى دهد.

 

ه‍ ـ ورود به بهشت

 

بـنـدگان شايسته خدا كه در دنيا با ايمان بوده ، خدا را پرستيده و فريب زرق و برق دنيا را نخورده اند، سزاوار بهشت خواهند بود قرآن در اين زمينه مى فرمايد:

(وَ سـارِعـُوا إِلى مـَغـْفـِرَةٍ مـِنْ رَبِّكـُمْ وَجـَنَّةٍ عـَرْضـُهـَا السَّمـواتُ وَ الاَْرْضُ اُعـِدَّتـْ لِلْمُتَّقينَ)[19]

بر يكديگر پيشى گيريد به سوى آمرزش پروردگار خويش و رسيدن به بهشت كه پهنايش بقدر همه آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران مهيّا شده است .

حضرت على (ع ) نيز فرمود:

(ثَمَنُ الْجَنَّةِ الْعَمَلُ الصّالِحُ)[20]

بهاى بهشت عمل صالح است .

 


[1] ـ بحارالانوار، ج 70، ص 16.

[2] بحارالانوار ، ج 71، ص 182.

[3] رعد(13)، آيه 28.

[4] ـ بحارالانوار، ج 96، ص 255.

[5] ثواب الاعمال ، ص 70.

[6] عنكبوت (29)، آيه 45.

[7] سـيـرى در فـلسـفـه احـكـام ، ص 146، بـه نقل از جعفريات ، ص 66.

[8] ـ يوسف (12)، آيه 24.

[9] ـ ر.ك : تفسير نمونه ، ج 9، ص 374.

[10] ـ اصول كافى ، ج 2، ص 83، بيروت .

[11] ـ شرح غررالحكم ، ج 4، ص 144.

[12] ثواب الاعمال ، ص 45.

[13] ـ ميزان الحكمة ، ج 4، ص 118.

[14] ـ ثواب الاعمال ، ص 70.

[15] ـ بحارالانوار، ج 85، ص 107.

[16] ـ بحارالانوار، ج 6،ص 235، (ترجمه آزاد).

[17] ـ نمل (27)، آيه 89.

[18] نساء(4)، آيه 175.

[19] ـ آل عمران (3)، آيه 133، ترجمه آيتى .

[20] شرح غررالحكم ، ج 3، ص 349.

مولف: سيدغلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

تگ ها :
دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان