استفاده جناحي اداره از تريبون نماز

(15:21) 13 مرداد 1395
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

ديانت و سياست در اسلام آميخته است؛ به گونه‌اي که تعبير کردن آن به دو روي يک سکه دور از واقعيت به نظر نمي‌رسد. بنابراين مطرح کردن مسائل سياسي ملي و فراملي در لابلاي مراسم نماز امر اجتناب ناپذير و مورد انتظار است. برپايي نگهداشتن نماز(بعد عبادي)، فرهنگ سازي زکات(بعد اقتصادي) و امر به معروف و نهي از منکر(بعد سياسي) از وظايف اساسي حکومت اسلامي است.[1] بنابراين کاملا متوقع است در ادارات نهادهاي دولتي مسائل سياسي ارشادات بصيرت بخشي صورت بگيرد، اما گاهي در استفاده از تريبون نماز و همچنين برخورد با نوع استفاده از تريبون نماز افراط و تفريط‌هاي صورت مي‌گيرد که به سهم خود نقشي در کاهش تمايل کارکنان به نماز ايفا مي‌کند. مسئله نوع استفاده از تريبون نماز در ادارات جدي است. زيرا نمازگزاران ادارات با نمازگزاران مساجد سطح شهر متفاوت است. اساسي ترين تفاوت آنها در اين است که نمازگزاران عادي اگر تريبون سياسي نماز به مذاق شان خوش نيامد مسجدي ديگري مي‌روند اما نمازگزاران مساجد ادارات و سازمان نماز بين مساجد حق انتخاب ندارند بلکه دايره گزينش آنان بين نماز جماعت در مسجد اداره و يا ترک نماز  است لذا هنگامي که از تريبون نماز استفاده حزبي، جناحي و باندي شود قاعدتا نمازگزاراني که با اين رويه ميانه خوب ندارند ترجيح مي‌دهند در نماز حضور نيابند.

    بنا به نظر کارشناسان،يکي از اموري که گاه در برخي محيط‌هاي اداري، براي طفره رويي و تعلل در حضور جدي و به موقع در نماز جماعت بدان استناد مي شود، يا در واقع بهانه اي براي اعراض از آن است؛ موضوع ناهمسويي خطوط و مواضع سياسي است. اختلاف نظر مامومين با برخي ائمه جماعات و جمعه در مسائل سياسي که معمولا در برهه هايي همچون ايام انتخابات به اوج خود مي رسد، همواره يکي از عوامل کاهنده رغبت و تمايل افراد به مشارکت در اين فريضه مهم سياسي عبادي شده است. اينکه به چه ميزان چنين تلقي هايي درست است و يا اساسا مي توان با استناد به آن فاصله گزيني از يک روحاني در انجام يک فريضه ديني را توجيه کرد، موضوعي است که در جاي خود نياز به بحث و گفت و گو دارد. اگر روح عافيت طلبي و وظيفه گريزي غالب بر افراد را با بهره گيريهاي که معمولا دشمن از اين سنخ بهانه ها دارد، ضميمه کنيم، نتيجه آن چيزي جزخلوت شدن صفوف جماعت و کاهش انگيزه مشارکت نخواهد بود. در کل، بايد گفت که مخلوط شدن مسائل سياسي و مذهبي در جامعه ما اگر چه تا حدودي اجتناب ناپذير است اما خود از نگاه آسيب شناختي، مسائلي را موجب شده که جا دارد کارشناسان و تحليل گران فرهنگي بدان التفات کنند.[2] برخي راه حلها در اين موضوع عباتند از: 1. طرح مباحث سياسي بعد از نماز يا در جلسات مستقل، 2. تبيين مستدل، متقاعد كننده و غير شعاري مباحث سياسي، 3. فراهم سازي فضاي ازاد براي پرسش و پاسخ و طرح نظرات مخالف 4. جواز بكارگيري مشوق براي شركت در جلسات اما اجتناب از اجبار مستقيم يا غيرمستقيم حضور كارمندان در جلسات

 


[1] قرآنکريم در اين زمينه مي‌فرمايد

«الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»

يعني؛

« همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وامى‏دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست »

سوره مبارکه حج آيه 41

[2] برگرفته از مصاحبه دکتر شرف الدين

مولف: حجت الاسلام کوشا، مرکز تخصصی نماز

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان