هوش مصنوعی و تربیت عبادی
نویسنده خانم دکتر حامیان (دکتری هوش مصنوعی، عضو شورای راهبری امور زنان و خانواده استان همدان)
چکیده:
این مقاله به بررسی مقایسهای بین هوش مصنوعی و هوشمندی ذاتی در مخلوقات خداوند میپردازد. هدف اصلی، تأکید بر این پارادوکس است که چگونه انسان قادر است هوش طبیعی موجود در مخلوقات را استخراج و در سیستمهای مصنوعی تزریق کند، اما در انتقال معرفت و شناخت به نسل جوان خود ناتوان است. مقاله با استناد به احادیث و مشاهدههای میدانی از محیط دانشگاه، نشان میدهد که ریشه بسیاری از مشکلات مدرن مانند افزایش آمار طلاق و خودکشی وناهنجاری های رفتاری ، نه در کمبود علم و فناوری، بلکه در "فقدان خودشناسی" و "عدم شناخت نیازهای واقعی" جوانان نهفته است. در نهایت، راه حل اساسی، سرمایه گزاری بر روی خردمندی و خودشناسی و بازگشت به مفهوم "ربوبیت" خداوند و شناخت جایگاه واقعی انسان به عنوان "اشرف مخلوقات" پیشنهاد شده است.
کلیدواژهها:
هوش مصنوعی، خودشناسی، مادیگرایی، ربوبیت، اشرف مخلوقات، معرفت، جوانان، بحران معنویت
مقدمه:
انسان عصر حاضر در اوج تناقض و سردرگمی به سر میبرد. از یک سو، شاهد رشد خیرهکننده فناوری و هوش مصنوعی است، فناوریای که اساس آن، الهامگیری و استخراج هوشمندی از نظام خلقت خداوند است. از سوی دیگر، شاهد افول شاخصهای آرامش و معنویت در زندگی فردی و اجتماعی است. این مقاله در پی آن است تا با نگاهی دینی و تحلیلی به صورت هوشمند ، این پارادوکس را واکاوی کند و نشان دهد که چگونه "فراموشی خودشناسی" موجب شده است تا بشر نتواند از پیشرفتهای مادی بهره معنوی ببرد و سعادت دنیا و آخرت را کسب نماید.
هوش مصنوعی: آیینهای از هوشمندی الهی در خلقت
هوش مصنوعی دانشی است که به جستجوی الگوهای هوشمند در طبیعت میپردازد. الگوریتمهای پیدا کردن مسیر، از رفتار جمعی مورچهها الهام گرفته شدهاند. سیستمهای انتقال داده و جلوگیری از برخورد، از پرواز دستهجمعی پرندگان تقلید میکنند. قابلیت "یادگیری عمیق" در ماشینها، شبیهسازیای است از نحوه یادگیری و ذخیرهسازی اطلاعات در لایههای عمیق مغز انسان که به او امکان میدهد بدون محاسبات پیچیده، مسیرهای پیچیده را طی کند.
این مقایسه نشان میدهد که هوش مصنوعی، در حقیقت "کشف" و "بازتولید" هوشی است که خداوند به ودیعه در مخلوقات خود نهاده است. بنابراین، خود فناوری امری ترسناک نیست، بلکه نمایشی از عظمت خلقت است که با به کارگیری صحیح آن در کنار شناخت درست انسان از خود حقیقی اش، می تواند سعادت بشریت را به ارمغان آورد.
پارادوکس اصلی: تربیت ربات هوشمند در مقابل تربیت انسان ناآگاه
مسئله زمانی عمق مییابد که به این نکته توجه کنیم: ما به عنوان بشر، قادریم هوشمندی را حتی از یک مخلوق کوچک مانند "مورچه" استخراج کرده و به یک "ربات بدون روح" منتقل کنیم تا برایمان کار کند و بهترین نتایج را به ارمغان آورد ، اما در انتقال "معرفت و خودشناسی" به "فرزندان خود" که اشرف مخلوقات و دارای فطرتی خداگونه هستند و پرورش هوشمندی و خردمندی آنان، ناتوانیم. امام علی (ع) می فرمایند:
" خردها راهبران اندیشه ها و اندیشه ها راهبران دل ها و دل ها راهبران حس هاو حس ها راهبران اندام ها هستند". بنابرین همه ابعاد وجودی ما و همه مسایل موجود در جامعه در گرو رشد عقلانی و خردمندی قرار گرفته است.
مشاهدات میدانی در محیط دانشگاه از دانشجویان ۱۸ تا ۲۰ ساله گویای این واقعیت تلخ است: وقتی از آنان پرسیده میشود "تو کیستی و از کجا آغاز شدهای؟"، پاسخ اکثریت قریب به اتفاق، محدود به "لحظه تولد" یا "انعقاد نطفه" است. این در حالی است که همین جوانان، در طی دوازده سال در مدارس تحت تعلیم علوم دینی و قرآن و شرکت در مراسم مذهبی و جشنهای تکلیف پررنگ و لعاب و برگزاری مراسم اعیاد و عزاداری ها و هیات مذهبی بوده اند. این نشان میدهد سیستم آموزشی و تربیتی خانواده و مدرسه در انتقال "خودشناسی حقیقی و تعمیق باورهای دینی " عمیقاً ناموفق بوده است و بنابرین جوان و نوجوان تعلیم دیده به این صورت با اولین شبهات در فضای مجازی و ... دچار تغییر در باورهای دینی می گردد و آنچه را در این سال ها به صورت صرفا شعاری و نه شعوری دریافت کرده به یکباره کنار می گزارد.
پیامدهای فقدان خودشناسی: افراط در مادیگرایی
انسان به حکم فطرت، موجودی "بینهایتطلب" است. اگر این بینهایتطلبی در مسیر درست خود – که شناخت خداوند بینهایت است – هدایت نشود، ناگزیر در مسیر امور محدود مادی سرگردان میماند. جوانی که خود را تنها یک موجود مادی میپندارد، زیبایی مطلق، ثروت بیپایان و علم لایتناهی مادی را جستجو میکند و چون این امور ذاتاً محدود و ناکامل هستند، در نهایت به تلخی، ناکامی و بحرانهای هویتی مانند افزایش آمار طلاق و خودکشی دامن میزنند.
امام علی (ع) به زیبایی فرمودهاند: "خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده، در کجا زندگی میکند و به کجا میرود." گمشده اصلی انسان امروز، پاسخ به همین سه پرسش بنیادین است.
راه حل: حرکت از "خدای تزئینی" به سوی "خدای رب"
اکثر انسانها به وجود "خدا" باور دارند، اما این باور اغلب یک باور تزئینی و غیرفعال است. راه نجات، پذیرش خداوند به عنوان "رب" است. "رب" به معنای پرورشدهنده، مدبر و رشددهنده است. وقتی انسان خدا را به عنوان رب خود بپذیرد، درمییابد که برای رشد و کمال، باید به برنامه و دستورالعمل پروردگارش – که در دین نازل شده – عمل نماید. در این صورت است که معنای آیه "إِيَّاكَ نَعبُدُ وَإِيَّاكَ نَستَعِينُ" (پروردگارا تنها تو را مىپرستيم، و از تو يارى مىجوييم و بس) را در زندگی خود لمس میکند و با اختیار و عشق، مسیر بندگی را طی مینماید.
نتیجهگیری:
همانگونه که هوش مصنوعی با استخراج هوش از طبیعت به پیشرفت میرسد، انسان نیز برای حل بحرانهای معنوی خود نیازمند "استخراج حکمت" از متون دینی و فطرت خود است. تا زمانی که جوان ما "خود" را به درستی نشناسد و جایگاه حقیقیاش را در نظام خلقت درنیابد، تمام تلاش هایش برای خوشبختی به جای شیرینی، تلخی به بار میآورد. بنابراین، رسالت اصلی نهادهای تربیتی، سرمایه گزاری بر روی مساله خودشناسی و کمک به نسل جوان برای یافتن پاسخ آن سه سؤال بنیادین است: از کجا آمدهام؟ در کجا هستم؟ و به کجا میروم؟ تنها در این صورت است که میتوان در عصر فناوری هوشمند، آرامش را تجربه کرد و به شادی حقیقی دست یافت.
منابع:
- قرآن
- نهج البلاغه
- بیانات حجت الاسلام قرائتی
- استاد محمد شجاعی، "من کیستم"،نشر محیی،1403
- https://montazer.ir
- مشاهدات میدانی از محیطهای دانشگاهی