الجامع الکبیر(1)

(09:50) 16 آذر 1393
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

اثری مهم در فروع فقه حنفی ، به عربی ، تألیف محمدبن حسن شیبانی * ، فقیه بزرگ حنفی در

 

قرن دوم .

 

به نظر برخی مؤلفان (برای نمونه رجوع کنید به دَسوقی ، ص 156؛ ابن عاشور، ص 908)، انگیزة اصلی شیبانی برای تألیف کتاب آن بوده که مبانی و مبادی احکام و مسائل فقهی را بیان کند، به ویژه آن مبانی که بر پایة دقایق ادبیات عرب و علوم دیگر استوار است و مردم از آنها آگاهی ندارند. تاریخِ دقیقِ تألیف آن معلوم نیست ، ولی گفته اند که کتاب پس از الجامع الصغیر تألیف شده است ( رجوع کنید به لکنوی ، ص 163؛ الجامع الصغیر ( 1 ) * ). ظاهراً شیبانی مطالب الجامع الکبیر را علاوه بر استادش ، ابویوسف ، از دیگر علمای عراق نیز اخذ کرده است . ابوحفص کبیر (متوفی 264)، علی بن مَعْبَد (متوفی 218)، ابوسلیمان جوزجانی * (متوفی بعد از 200) هشام بن عبیداللّه رازی و محمدبن سَماعه (متوفی 233)، کتاب را از استادشان ، شیبانی ، نقل کرده اند (ابن حجر عسقلانی ، ج 7، ص 336؛ دسوقی ، ص 157).

 

شیبانی پس از نخستین نگارشِ کتاب ، ابواب و مسائل دیگری به آن افزود و بعضی عبارات را روان تر و زیباتر کرد و شاگردانش تحریر دوم کتاب را هم از او روایت کردند (ابوزهره ، ص 212). به نوشتة نَدَوی (ص 95ـ96)، تعابیر کتاب نشان می دهد که بخش اعظم کتاب ، نگاشتة خود شیبانی است ، ولی در برخی موارد، راویان تغییراتی اعمال کرده و به آن نکاتی افزوده اند.

 

الجامع الکبیر مشتمل بر 22 کتاب (باب اصلی ) فقهی و هریک در بر گیرندة چند باب فرعی است که شامل تمام ابواب فقهی نمی شود. در حالی که در برخی موضوعات فقهی ، مانند نماز و روزه ، فروع فقهیِ اندکی مطرح شده ، در برخی مباحث دیگر مانند «اَیْمان » (سوگندها) و «بیع »، تفصیل بیشتری دیده می شود. شیبانی در بیشترِ مسائل ، به ویژه مسائل مورد اتفاق نظر، از کسی نام نبرده ، ولی در برخی موارد پس از اشاره به نظر ابوحنیفه و ابویوسف ، نظر خود را ذکر کرده است . روش او، ایجاز در مطالب و پرهیز از حشو و عبارت پردازی و در عین حال بیان دقیق مسائل فقهی است . این نکته هم موجب استواری و استحکام متن کتاب و هم موجب دشوار شدن فهم برخی مسائل شده است ( رجوع کنید به ندوی ، ص 100ـ103). مسائل فقهی در این کتاب به صورت فتوایی و بدون استدلال فقهی آمده ، با این همه ، دلیل و مبنای احکام مذکور، با نگاه دقیق به تفاصیل بحث و

 

تعابیر مؤلف ، در موارد بسیاری قابل استنباط است (ابوزهره ، ص 212ـ213).

 

الجامع الکبیر از کتب مرجع در فقه حنفی و در عِداد کتابهای «ظاهِرُالروایه » (کتابهایی که مسائل آن به طریق متواتر یا مشهور از شیبانی روایت شده اند رجوع کنید به ابن عابدین ، ج 1، ص 47) است (ابوزهره ، ص 208؛ ابن عاشور، ص 909). دانشمندان حنفی کتاب را با اوصاف بسیاری ستوده اند ( رجوع کنید به شیبانی ، مقدمة افغانی ، ص 3ـ4). برخی ادیبان بزرگ ، مانند اَخْفَش اصغر (متوفی 315) و ابوعلی فارسی (متوفی 377)، مهارت شیبانی را در علم لغت تحسین کرده اند (همان مقدمه ، ص 3؛ دسوقی ، ص 154). شرف الدین عیسی بن محمد، حاکم شام (متوفی 624)، به کسانی که کتاب را از حفظ می خواندند، صد دینار (حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 568) یا دویست دینار (ذهبی ، ج 22، ص 120ـ121)، پاداش می داد.

 

در منابع فقهیِ حنفیان به الجامع الکبیر بسیار استناد

 

می شود (برای نمونه رجوع کنید به ابن عابدین ، ج 1، ص 596، ج 4، ص 366؛

ابن نُجَیْم ، ج 7، ص 88، ج 8، ص 194ـ195؛

سمرقندی ، ج 2، ص 22؛

کاسانی ، ج 5، ص 259ـ260). با

 

این همه ، برخی دانشمندان ، به ویژه از مذاهبِ دیگرِ اهل

 

سنّت ، از آن انتقادهایی کرده و به استناد برخی ناهمگونیها

 

در آن ، بخشهایی از کتاب را جزو آن ندانسته اند ( رجوع کنید به ندوی ، ص 114ـ115).

 

به سبب اهمیت الجامع الکبیر نزد حنفیان و نیز دشوار بودن برخی مسائل آن ، شرحهای بسیاری بر آن نوشته شده است . برخی از شارحان مشهور آن عبارت اند از: ابوجعفر طحاوی (متوفی 321)، ابوالحسن کرخی (متوفی 340)، شمس الائمه عبدالعزیزبن احمد حلوانی (متوفی 449)، ابوالعُسر بَزْدَوی (متوفی 482) و سبط ابن جوزی (یوسف بن قزاوغلی ، متوفی 654؛

رجوع کنید به شیبانی ، همان مقدمه ، ص 4؛

دسوقی ، ص 155، پانویس 2؛

ندوی ، ص 116ـ130). همچنین ابن رَبْوة دمشقی (متوفی 864) در کتاب الدّرُالنَظیم فی حل اشکال الجامع الکبیر ، شرف الدین عیسی بن محمد در اصول الجامع الکبیر ، احمدبن مسعود قونیوی (سدة هشتم ) در التقریر و علی بن خلیل دمشقی (متوفی 651) در التیسیر به شرح آن پرداخته اند. جمال الدین حصیری (متوفی 636) نیز شرحی مختصر و شرحی مفصّل (با نام التحریر ) بر آن نوشته است . وی در ابتدای هر باب ، مبنا و اصلی را که شیبانی در آن باب به کار برده ، بیان نموده است . شیخ محمود حمزاوی (متوفی 1305) نیز در رسالة النور اللامع فی اصول الجامع به ذکر اصول و قواعد فقهی که در الجامع الکبیر آمده ، پرداخته است ( رجوع کنید بهحاجی خلیفه ، ج 1، ستون 568 ـ570؛

ابن قُطْلُوبُغا، ص 244ـ245؛

سزگین ، ج 1، ص 425؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 61، 62ـ63؛

برای شرحهای دیگر رجوع کنید به حاجی خلیفه ، همانجا؛

ابن قطلوبغا، ص 41ـ42، 130، 143، 299ـ300؛

بروکلمان ، ج 1، ص 178؛

ترجمة عربی ، ج 3، ص 250ـ251).

 

برخی ، کتاب را به نظم در آورده اند، از جمله : احمدبن ابی المؤیّد محمودی نَسَفی (متوفی 519)، احمدبن عثمان ترکمانی (متوفی 744) و بدرالدین محمودبن عمر تُقادی (سدة نهم ) در کتابِ الفرائد شرح نظم تلخیص الجامع الکبیر (حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 570؛

سزگین ، ج 1، ص 425ـ426؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 63). همچنین احمدبن محمد عَتّابی بخاری (متوفی 586) و محمدبن عَبّاد خِلاطی (متوفی 652) آن را تلخیص کرده اند (ابن قطلوبغا، ص 217ـ 218؛

بروکلمان ، همانجا؛

ترجمة عربی ، ج 3، ص 252).

 

الجامع الکبیر در 1356 در قاهره چاپ شد و در همین سال در حیدرآباد با تحقیق ابوالوفاء افغانی به چاپ رسید (بروکلمان ، همانجا؛

ترجمة عربی ، ج 3، ص 250؛

مشار، ج 5، ستون 410؛

برای نسخ خطی کتاب رجوع کنید به سزگین ، ج 1، ص 423؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 59).

 

شیبانی کتابی با نام الزیادات در تکمیل الجامع الکبیر نگاشته است (علی حسن عبدالقادر، ص 249). بروکلمان (همانجا؛

ترجمة عربی ، ج 3، ص 248) الزیادات را اضافاتی

 

بر المبسوط می داند، ولی تأمل در سبب و سبک نگارش

 

کتاب ، این نظر را رد می کند (دسوقی ، ص 163). در بارة

 

سبب تألیف این کتاب گفته اند که ابویوسف ، دلیل ذکر نشدن بعضی فروع را در الجامع الکبیر ، دشواری آن مسائل برای شیبانی می دانسته و شیبانی برای اثبات تبحر خود، الزیادات

 

را تألیف کرده است (همانجا؛

برای دیگر اقوال در این باره

 

رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج 2، ستون 963). به نظر بیشتر مؤلفانِ حنفی ، این کتاب نیز از کتب «ظاهرالروایة » است ولی برخی آن را از «نوادِر» دانسته اند ( رجوع کنید بهدسوقی ، ص 163؛

ابوزهره ، ص 215)، یعنی کتابهایی از شیبانی که در زمرة شش کتاب ظاهرالروایة نیستند ( رجوع کنید به شمس الائمه سرخسی ، ج 1، مقدمة عنانی ، ص 45).

 

الزیادات را دقیق و فهم آن را دشوار ذکر کرده اند ( رجوع کنید بهدسوقی ، همانجا و پانویس 4). احمدبن محمد عتابی بخاری ، فخرالدین قاضی خان (متوفی 592) و فخرالاسلام ابوالعسر بزدوی بر این کتاب شرح نوشته اند. محمدبن محمد مروزی ، مشهور به حاکم شهید (مقتول در 334)، آن را به نام مختصر اصول الزیادات ، تلخیص نموده است (حاجی خلیفه ، ج 2، ستون 962ـ963؛

بروکلمان ، همانجا؛

ترجمة عربی ، ج 3، ص 249؛

برای نسخ خطی شرحها رجوع کنید به بروکلمان ، همانجا؛

سزگین ، همانجا؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 58 ـ59). الزیادات ، تاکنون به چاپ نرسیده است . نسخة خطی آن به شمارة 1385 در کتابخانة ایاصوفیا موجود است (بروکلمان ، همانجا؛

برای نسخ خطی دیگر رجوع کنید به همانجا؛

سزگین ، ج 1، ص 422؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 57).

 

شیبانی ، ملحقاتی بر الزیادات با نام زیادة الزیادات نگاشته است (دسوقی ، ص 164) که شمس الائمة سرخسی (متوفی 490) در کتابِ نکت زیادة الزیادات و احمدبن محمد عتابی آن را شرح کرده اند (سزگین ، ج 1، ص 423؛

ترجمة عربی ، ج 1، جزء 3، ص 59). زیادة الزیادات در حیدرآباد به چاپ رسیده است (دسوقی ، ص 164؛

برای نسخ خطی کتاب رجوع کنید به سزگین ، همانجا).

 

منابع :

(1) ابن حجر عسقلانی ، تهذیب التهذیب ، بیروت 1404/1984؛

(2) ابن عابدین ، ردّ المحتار علی الدّر المختار ، چاپ سنگی مصر 1271ـ1272، چاپ افست بیروت 1407/1987؛

(3) ابن عاشور (محمد فاضل )، «کتب ظاهر الروایة للامام محمدبن الحسن »، مجلة الازهر ، سال 36، ش 8 و 9 (شوال و ذیقعده 1384/ مارس 1965)؛

(4) ابن قطلوبغا، تاج التراجم فی من صنف من الحنفیّة ، چاپ ابراهیم صالح ، بیروت 1412/1992؛

(5) ابن نجیم ، البحر الرائق شرح کنزالدقائق ، بیروت 1418/1997؛

(6) محمد ابوزهره ، ابوحنیفة : حیاته و عصره ، آراؤه و فقهه ، قاهره 1960؛

(7) کارل بروکلمان ، تاریخ الادب العربی ، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1969؛

(8) حاجی خلیفه ؛

(9) محمد دسوقی ، الامام محمدبن الحسن الشیبانی و أثره فی الفقه الاسلامی ، دوحه 1407/1987؛

(10) ذهبی ؛

(11) فؤاد سزگین ، تاریخ التراث العربی ، ج 1، جزء 3، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی ، ریاض 1403/1983؛

(12) محمدبن احمد سمرقندی ، تحفة الفقهاء ، بیروت 1414/1994؛

(13) محمدبن احمد شمس الائمه سرخسی ، کتاب المبسوط ، چاپ محمدحسن اسماعیل شافعی ، بیروت 1421/2001؛

(14) محمدبن حسن شیبانی ، الجامع الکبیر ، چاپ ابوالوفاء افغانی ، لاهور 1401/1981؛

(15) علی حسن عبدالقادر، نظرة عامة فی تاریخ الفقه الاسلامی ، قاهره 1965؛

(16) ابوبکربن مسعود کاسانی ، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع ، کویته 1409/1989؛

(17) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی ، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة ، کراچی 1393؛

(18) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی ، تهران 1340ـ1344 ش ؛

(19) علی احمد ندوی ، الامام محمدبن الحسن الشیبانی نابغة الفقه الاسلامی : 132ـ189 ه ، دمشق 1414/1994؛

 

 

(20) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949;

(21) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schriftums , Leiden 1967-1984.

 

/ مریم حسینی آهق /

 

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان