سیره عملی و نظری امام حسین علیه السلام درباره نماز

(13:09) 05 اردیبهشت 1395
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: آينه ‏ها در کوير

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

نماز در سيره ي عملي و نظري امام حسين‏

مقدمات نماز در سيره ي نظري و عملي امام حسين ‏

بخشي از سيره ي نظري و عملي امام ‏حسين‏ عليه السلام در مقدمات نمازتجلّي دارد. بدين گونه که آن حضرت با گفتار و کردار خويش، مسلمانان را در آشنايي و عملِ هر چه بهتر به مقدمات نماز رهنمون شده است. در يک تقسيم‏بندي، مي‏توان سخنان و نحوه ي عملکرد آن امام همام را در مقدمات نماز، در محدوده ي طهارت و اذان نشان داد.

 

طهارت

آداب و غسل

عن ابي جعفر محمد بن علي ‏عليه السلام: إِنّ حسناً و حسيناً دخلا الفرات و علي کل واحدٍ منهما إزار. ثم قالا عليهما السلام: ان الماء، أو إنّ للماء ساکناً.[1]

از امام باقر عليه السلام نقل شده که فرمود: حسن و حسين ‏عليهما السلام با پوشش مناسبي، وارد آب فرات شدند. سپس فرمودند: «آب نيز براي خود ساکناني دارد.»

[1] کنزالعمال  / ج 9 / 547.

آداب دستشويي

سئل‏الحسين بن علي ‏عليه السلام: ما حدّ الغائط؟ قال عليه السلام: لا تستقبل القبلة و لا تستديرها و لا تستقبل ‏الرّيح و لا تستديرها.[1]

از امام حسين‏عليه السلام سؤال شد: آداب دستشويي چيست؟ فرمود: (در آن هنگام) رو به قبله و پشت به قبله و نيز رو به باد و پشت به باد نباشيد.

[1] نهايةالاحکام  / ج 1 / ص 82، به نقل از موسوعة کلمات ‏الامام ‏الحسين‏ عليه السلام، ص 680.

کيفيت وضو

عن ‏الحسين‏عليه السلام: «کان النّبي‏ صلي الله عليه و آله و سلم اذا توضّا فضل موضع سجوده بماءٍ حتّي يسيله علي موضع سجوده.[1]

از امام حسين‏عليه السلام روايت شده که فرمود: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هر گاه وضو مي‏گرفت، از آب وضو بر پيشاني باقي مي‏گذاشت تا (هنگام نماز) بر محل سجده جريان يابد

[1] کنزالعمال  / ج 7 / ص38  به نقل از موسوعة کلمات‏ الامام الحسين‏ عليه السلام، ص 680.

 

اذان

عن جعفر بن ‏محمد، عن ابيه، عن جدّه، عن علي‏ بن ‏الحسين عن‏ الحسين‏بن ‏علي صلوات‏الله عليه و علي‏ الائمة من ولده: انّه سئل عن قول الناس في الاذان، ان السبب ‏کان فيه رويا رآها عبدالله ‏بن زيد، فأخبر بها النّبي‏ صلي الله عليه و آله و سلم فأمر بالاذان، فقال‏الحسين‏ عليه السلام: الوحي‏ يتنزّل علي نبيّکم و تزعمون انّه‏ اخذ الاذان عن عبدالله بن زيد و الاذان وجه دينکم. «و غضب‏ عليه السلام و قال:» بل سمعت ابي عليّ بن ابي‏طالب‏ عليه  

المعراج بطوله الي ان قال فبعث الله ملکاً لم ير في‏ السماء قبل ذلک ‏الوقت و لا بعده. فاذّن مثني و اقام مثني» و ذکر کيفية الاذان ثم قال: «قال جبرئيل للنّبي ‏صلي الله عليه و آله و سلم يا محمد هکذا اذّن للصّلاة.»[1] .

امام صادق ‏عليه السلام از امام باقر عليه السلام از امام سجاد عليه السلام از امام حسين ‏عليه السلام نقل مي‏کند که فرمود: «از حضرت امير عليه السلام پرسيدند: اين که مردم درباره ي تشريع اذان مي‏گويند علت آن خوابي بوده که عبدالله بن زيد آن را ديده و به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گزارش کرد. پس حضرت‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمان داد که (از آن پس) اذان بگويند. (آيا درست است؟)

حضرت حسين‏ عليه السلام در حالي که برافروخته (و ناراحت) شده بود، فرمود: «وحي بر پيامبر شما نازل مي‏شود و شما مي‏پنداريد که او اذان را از عبدالله بن زيد گرفته است؟! در حالي که اذان سيماي دين شما است.»

و فرمود: بلکه از پدرم علي بن ابي‏طالب ‏عليه السلام شنيدم مي‏فرمود: «خداوند فرشته‏اي را بر زمين فرستاد تا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را به معراج ببرد.» سپس به شرح داستان معراج پرداخت تا اين که فرمود: «پس خداوند فرشته‏اي را که پيش از آن وقت ديده نشده بود و پس از آن نيز ديده نشد برانگيخت. پس اذان را دو به دو و اقامه را دو به دو ادا کرد. حضرت ‏عليه السلام چگونگي اذان را بيان کرد، سپس فرمود: جبرئيل به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عرض کرد: «اي پيامبر براي نماز اين گونه اذان بگو

 [1] مستدرک‏الوسائل   / ج 4 / ص 17.

 

مقارنات نماز در سيره ي نظري و عملي امام ‏حسين‏

مقارنات نماز به آن دسته از اذکار و افعال و حرکات و حالاتي اطلاق مي‏شود که نمازگزار از تکبيرةالاحرام تا سلام نماز به انجام آن همت مي‏گمارد و همان طور که واضح است اين کلمه از ريشه ي قَرَن، و به معناي نزديک بودن و همراه بودن گرفته شده است. بدين جهت که اين اذکار و افعال در تمام نماز قرين و همراه نمازگزارند؛ اما در سخنان و سيره ي نظري و عملي امام حسين‏ عليه السلام برخي احاديث و اعمال وارده درباره ي مقارنات نماز به چشم مي‏خورد که در ادامه به آن‏ها اشاره مي‏شود.

 

نماز در يک لباس

قال ابوبصير لأبي عبدالله‏ عليه السلام:

ما يجزي الرّجل من الثياب ان يصلّي فيه؟ فقال: «صلّي الحسين بن علي صلوات‏اللّه عليهما في ثوبٍ قد قلص عن نصفِ ساقه و قارب رکبتيه، ليس علي منکبيه منه الاّ قدر جناحي الخطّاف. و کان اذا رَکع سقطَ عن منکبيه و کلّما سجد يناله عنقه فردّه علي منکبيه بيده فلم يزل ذلک دأبه و دأبه مشتغلاً به حتّي انصرف.»[1] .

ابوبصير از امام صادق‏ عليه السلام پرسيد: «جهت نماز گزاردن مرد، چه مقدار لباس کفايت مي‏کند؟»

حضرت فرمود: «امام حسين‏ عليه السلام در يک قطعه لباس که از نيمه ي ساق پا بالاتر و نزديک زانوها بود، و بر دوش حضرتش جز به مقدار دو بال پرستو جا نمي‏گرفت، نماز مي‏گزارد. و وقتي رکوع مي‏کرد، از شانه‏هايش مي‏افتاد و هر گاه سجده مي‏کرد بر روي گردن حضرت مي‏آمد. پس آن را با دست بر شانه‏هاي خود برمي‏گرداند. اين حالت، هم‏چنان در حضرت بود، تا اين که از نماز فارغ مي‏شد.»

و عن ابي جعفر محمّد بن علي عليه السلام انّه قال: «حدّثني من رأي الحسين بن علي‏ عليه السلام و هو يصلّي في ثوبٍ واحدٍ و حدّثه أنّه رأي رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم يصلّي في ثوبٍ واحدٍ»[2] .

امام باقر عليه السلام فرمود: «کسي براي من نقل کرد که امام حسين‏ عليه السلام را در حالي ديده است که در يک جامه نماز مي‏گزارد و امام حسين‏ عليه السلام براي او نقل نموده که پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديده است که در يک لباس نماز مي‏خواند.»

 

[1] من لايحضره‏ الفقيه  / ج 1 / ص 257.

[2] بحارالانوار  / ج 83  / ص 210.

 

بسم‏الله، بلند و آشکار

عن رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم و عن عليّ و الحسن و الحسين، و عليّ بن‏الحسين و محمّد بن عليّ و جعفر بن محمد صلوات‏الله عليهم اجمعين: أنّهم کانوا يجهرون بِبسم‏ الله الرّحمن‏ الرّحيم فيما يجهر بالقرائة من 

 الصّلوات في اوّل فاتحة الکتاب و اوّل السّورة في کلّ رکعةٍ و يخافتون بها فيما يخافت فيه‏ القرائة من‏ السورتين جميعاً.

و قال ‏الحسين ‏بن ‏علي‏ عليه السلام:اجتمعنا ولد فاطمة عليهاالسلام ‏علي ذلک.[1]

از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، امام حسن‏ عليه السلام، امام ‏حسين‏ عليه السلام، امام سجاد عليه السلام، امام باقر عليه السلام و امام صادق‏ عليه السلام روايت شده است که: «همه ي آن بزرگواران در نمازهاي جهريه خود (صبح و مغرب و عشا) بسم‏ اللّه ‏الرّحمن‏ الرّحيمِ حمد و سوره را در هر رکعتي صدادار و آشکارا ادا مي‏فرمودند. و در نمازهاي ديگر که آهسته ادا مي‏شوند (ظهر و عصر) آن را آهسته ادا مي‏کردند.»

و امام حسين‏ عليه السلام فرمود: «ما فرزندان فاطمه(س) بر اين روش اتفاق داريم.»

[1] مستدرک الوسائل  / ج 4 / ص 189.

 

قنوت نماز

روي الحسين بن عليّ بن ابي‏طالب‏ عليهما السلام عن‏ رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم استحباب القنوت في کلّ صلاة و قال: «رأيت رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم يَقنتُ في صلاته کلّها. و انّا يومئذٍ ابن ستّ سنين.»[1].

امام حسين‏ عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت فرمودند که قنوت در هر نمازي مستحب است. و فرمود «من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم که در همه ي نمازهايش قنوت مي‏گرفت و من در آن روز شش ساله بودم.»

[1] مستدرک‏ الوسائل  / ج 4 / ص 396.

 

تشهد پيامبر در بيان امام حسين

عن البهزي قال: سألت الحسين بن علي‏ عليه السلام عن تشهّد عليّ‏عليه السلام قال: «هو تشهّد رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم» قلت: فتشهّد عبداللّه؟ قال: «انّ رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم کان يحبّ ان يخفّف علي اُمّته قلت: «کيف تشهّد علي‏ عليه السلام بتشهّد رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم»؟ قال «التحيّات‏ للّه، و الصّلوات و الطيّبات الغاديات الرائحات الزّاکيات المبارکات الطّاهرات‏للّه»[1] .

بهزي مي‏گويد: از امام حسين‏ عليه السلام پرسيدم تشهد علي‏عليه السلام چگونه بود؟ فرمود: «همان تشهد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود.» عرض کردم: «پس تشهد عبدالله چگونه بود؟ فرمود: «پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم دوست مي‏داشت که (در تکاليف) بر امت خود تخفيف دهد. عرض کردم: «تشهد علي‏ عليه السلام به تبعيت از تشهد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم چگونه بود؟ فرمود: (با اين فراز مستحب آغاز مي‏شد که:) «همه ي درودها از آن خدا است، و همه ي صلوات (و نماز و نيايش) و آن پاکيزه‏هاي پگاهان و شبان که بارور و پر برکت و خالصند از آنِ خدا است.»

[1] کنزالعمال  / ج 7 / ص 479 به نقل از موسوعة کلمات الامام ‏الحسين‏ عليه السلام، صص 684 و 685.

 

نيايش امام حسين‏ در قنوت

اللّهم من أوي الي مأوي فانت مأواي و من لجأ الي ملجأ فأنت ملجأي. اللّهم صلّ علي محمّدٍ و آل محمّد و اسمعْ ندائي و أجب دعائي و اجعلْ عندک مآبي و مثواي و احرسني في بَلواي من افتنان الامتحان و لمّة الشّيطان بعظمتک‏ التي لا يشوبها ولع نفسٍ بتفتين و لا وارد طيف بتظنين و لا يَلم بها فرجٌ حتي تقلبني اليک بارادتک غير ظنينٍ و لا مظنونٍ و لا مُرابٍ و لا مُرتابٍ انّک انت ارحم الرّاحمين.[1] .

بار الها! هر کس در پي پناهي است و تو پناه مني. هر کس در پي دلارامي است و تو دلارام مني.

بارالها! بر محمد و آل محمد درود فرست و نيايشم را بشنو و دعايم را پاسخ بگو و باز گشتگاه و اقامتگاه مرا نزد خود قرار ده و مرا در غوغاي آزمون‏هاي زندگي‏ام از امتحانات گوناگون و در هم پيچيده و آشفتگيِ وسوسه‏هاي شيطان نگه‏دار. به عظمتت سوگند- عظمتي که- آزمندي هيچ کس از راه فريب به آن نياميزد و هيچ نموداري در ذهن، از راه گمان به آن مخلوط نشود و هيچ شکافي به آن نرسد مرا نگهدار تا آن گاه که مرا با اراده خود بدون بدگماني به تو و بدون مشکوکيت و ناپسندي اعمالم و شک‏دار بودن در عقايد و باورهايم به سوي خود برگرداني. حقا که تو از همه ي رحم‏کنندگان رحم‏کننده‏تري.

[1] بحارالانوار  / ج 82 / ص 215.

 

نيايش ديگري از امام حسين‏ در قنوت

بارالها! آغاز همه از توست و مشيت (نافذ در همه ي قلمرو آفرينش) نيز از آن توست و همه ي جنبش‏ها و توانمندي‏ها براي توست. و تويي، آن ذات کامل يگانه‏اي که هيچ معبود بحقي جز تو نيست. دل‏هاي اولياي خود را اقامتگاه مشيت خود و کمينگاه اراده ي خويش ساخته‏اي و انديشه‏هاي آنان را پايگاه‏هاي اوامر و نواهي خود قرار داده‏اي. پس هر گاه خواسته‏هاي خود را بخواهي (اجرا کني) از باطن آنان، آن نهفته (بصيرت و همت) ها را که پوشيده داشته‏اي به جنبش آوري و از اراده ي خود آن چه را که در پيمان‏هاي (فطري) به آنان آموخته‏اي بر زبانشان- به واسطه ي انديشه‏هايي که تو را مي‏خوانند و با حقايق عطيه‏هاي تو به سوي تو دعوت مي‏کنند- آشکار کني و من به سبب تعليم تو مي‏دانم آن (حقايق و اسراري) را که در برابر ارائه ي آن به من و پناهنده ساختن من به آن، تنها تو (پسنديده و) مورد سپاسم هستي.

بارالها! با اين همه باز به تو پناه مي‏برم و دست به دامن حول و قوه ي تو مي‏شوم. به آن داوري‏اي که در علم خود آن را به سوي من رانده‏اي خشنودم؛ به همان گونه که مرا به جريان انداخته‏اي در جريانم؛ آن چه را تو از من منظور داشته‏اي قصد مي‏کنم؛ در آن چه تو را از من خشنود سازد بخل نمي‏ورزم؛ زيرا آن را تو خوشايندم ساخته‏اي؛ و تلاش خود را از آن چه مرا به آن فراخوانده‏اي دريغ نمي‏دارم و به آن اهداف بلندي که به من شناسانده‏اي شتاب مي‏گيرم و در آن راهي که مرا روشن ساخته‏اي ره مي‏پويم؛ در آن آييني که مرا بصيرت بخشيده‏اي روشنم؛ آن چه را که به نگهداري آن مرا واداشته‏اي نگهبانم. پس مرا از نگهداري خود به خويش مسپار و از حوزه ي عنايت خود بيرون ميفکن و از حول (و توانبخشي) خود پس مينداز. و از آن مقصدي که با آن به خواسته ي تو مي‏رسم خارج مساز و راه کمالم را بصيرت قرار ده. و هدف نهايي خلقتم را بر هدايت خود بنا کن و راه و روشم را بر رشد، بنيان گذار تا (بدين‏وسيله) مرا به آرزويم و آرزويم را به من برساني و مرا به آن (قله بلند قرب و کمال) که از من خواسته‏اي و براي آن آفريده‏اي و به آن پناهم داده‏اي فرود آوري.

خدايا! اولياء خود را به سبب من در فتنه (و سختي) ميفکن و به رحمت خود، آنان را در سايه ي نعمت (معرفت و عبوديت) خود شيداي رحمت (خاصّه ي) خويش ساز. شيداي گزيده و شيداي رهيده که طريق مرا پيمايند و راه راست مرا پي گيرند و مرا به شايستگان از اجداد  و خويشان خود ملحق ساز.»[1] .

[1] بحارالانوار  / ج  82 / ص 214.

 

نيايش امام حسين‏ در قنوت نماز وتر

عن الحسين بن علي‏ عليه السلام انّه کان يقول في قنوت الوتر: «اللّهم انّک تري و لا تري و انت بالمنظر الاعلي و انّ اليک الرّجعي و انّ لک الآخرة و الاولي. اللّهم انّا نعوذ بک من ان نذّل و نخزي.»[1] .

بارالها! حقا که تو (همه را) مي‏بيني و ديده نمي‏شوي، و تو در چشم‏انداز برين (قيوميت) هستي و بازگشت همه به سوي توست و آخرت و دنيا از آن توست. بارالها! از اين که (سرانجام) خوار و رسوا شويم به تو پناه مي‏بريم.

[1] کنزالعمال  / ج 8 / ص 82 به نقل از موسوعة کلمات‏ الامام ‏الحسين‏ عليه السلام، ص 783.

 

دعاي امام حسين‏ در مسجد پيامبر در سجده

و روي في‏ المراسيل انّ شريحاً قال: دخلت مسجد رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم فاذا الحسين بن عليّ فيه ساجد يعفّر خدّه علي التّراب و هو يقول: «سيّدي و مولاي أَلِمَقامِعِ الحديد خلقت اعضائي، ام‏ لشرب الحميم خلقت امعائي. الهي لئن طالبتني بذنوبي لاطالبنّک بکرمک و لئن حبستني مع الخاطئين لأخبرنّهم بحبّي لک. سيّدي إنّ طاعتک لا تنفعک و معصيتي لا تضرّک، فهب لي ما لا ينفعک و اغفر لي ما لا يضرّک فانّک ارحم‏الرّاحمين.»[1] .

راوي مي‏گويد: (در مدينه) وارد مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شدم. پس حسين‏بن علي‏ عليه السلام را در سجده ديدم؛ گونه ي خود به خاک سوده، مي‏گويد: «سرور من! آقاي من! آيا اعضاي مرا براي گرزهاي آهنين (دوزخ) آفريده‏اي؟ آيا احشاي مرا براي نوشيدن مايع گداخته (دوزخ) آفريده‏اي؟ معبودا! اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمايي، تو را به بزرگواري‏ات بازخواست خواهم کرد و اگر مرا با گنهکاران محبوس داري، از محبتي که به تو دارم آنان را آگاه خواهم ساخت. سرور من! فرمانبرداري بندگان، تو را سودي نبخشد و نافرماني من تو را زياني نرساند. پس آن را که به تو سودي نرساند؛ به من عطا فرما و آن را که به تو زياني نزند بر من ببخشاي. به راستي که تو رحم‏کننده‏ترين رحم‏کنندگاني.

در تعقيبات نماز نيز مشاهده مي‏شود که برخي از اين عبادت‏ها، به نحوي با امام حسين‏ عليه السلام ارتباط دارند. به‏عنوان مثال سلامي که در بين شيعيان پس از نماز به سمت کربلا و بارگاه حسيني داده مي‏شود، بخش تعقيبات را با امام‏ عليه السلام پيوند مي‏دهد.

[1] مقتل امام حسين‏ عليه السلام  / خوارزمي  / ج 1 / ص 152 به نقل از موسوعة کلمات ‏الامام ‏الحسين‏ عليه السلام، ص 791.

مولف: يونس باقري و حسين حداد

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان