سر تعداد رکعات نماز 1

(13:13) 07 آذر 1402
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

 سر تعداد رکعات نماز

روایاتی که راز تعداد رکعت‌هاي نماز را بیان می­دارند، سیر تکميل نمازهای واجب را به ما نشان مي‌دهند.

 سر تعداد رکعات نماز

سیر تکمیل نمازهای واجب

خداوند فرموده است:إِنَّ الصّلاة كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتا.[1]

پس چگونگی نماز برای مؤمنان از آغاز روشن بوده است.[2] اما همچون دیگر احکام، براي بيان آن بايد سیری سپري شود. سرآغاز واجب شدن نمازهای پنج‌گانه به صورت کامل، معراج پيامبر(ص) بوده است. در معراج، نمازهای پنج‌گانه بر مسلمانان واجب شد. در آغاز پنجاه نماز بر مؤمنان واجب شد؛ اما با شفاعت پیامبر رحمت از نمازهای واجب بر مسلمانان کاسته شد و تعداد آنها به پنج نماز رسید تا همه مسلمانان توانایی انجام آن را داشته باشند. در این که چرا تعداد نمازها به پنج رسید، رازی نهفته است. حضرت زین العابدین (ع) مي‌فرمايد: رسول خدا مى‏خواست براى امّتش تخفيف گيرد و در همان حال، همچنان پاداش پنجاه نماز به امّتش برسد. خداوند فرموده است: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَة فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها[3]: هر كس كاري نيك انجام دهد، براى او ده برابر آن پاداش است. از اين رو، هنگامي که وي به زمين فرود آمد، جبرئيل بر او نازل شد و گفت: ‹اى محمد! پروردگارت به تو سلام مي­رساند و مي‌فرمايد: من اين پنج نماز را به جاى آن پنجاه نماز مى‏پذيرم. "[4]

پيامبر تا هنگامي که در مكه بود به فرمان خدا، فقط خواندن ده ركعت را براي مردم بيان فرمود و بقيه را پس از هجرت ابلاغ نمود. بنابراين، نمازها در آغاز دو رکعتی بودند؛ اما در مدینه، به علت تقویت معنویت مسلمانان، اين تعداد به هفده رکعت رسید. امام سجاد (ع) می­فرماید: "نماز در مكه به صورت دو ركعتي واجب شده بود. پيامبر(ص) در مدينه پس از نيرو يافتن دعوت اسلام و وجوب مهار مسلمانان، بر تعداد نمازها افزود. "[5] البته این کار پیامبر(ص) به دستور خداوند بوده؛ زيرا هر چه او فرماید، از جانب خدا است.[6]

آن چه گفته شد، با عللي که در روایات برای افزايش تعداد رکعت‌هاي نماز برشمرده‌اند، منافات ندارد. افزون بر اين علت کلی، در چگونگی افزايش رکعت­های نمازهای پنج‌گانه نیز اسراری وجود دارد. امام رضا (ع) می­فرماید: "اصل نماز، دو ركعت قرار داده شد. سپس به بعضی دو رکعت ديگر و به بعضي يك ركعت افزوده گشت و به برخي نيز افزوده نشد. اين از آن رو است كه ريشه نماز تنها يك ركعت بود؛ زيرا عدد اصلي يك است. اگر از يك كمتر مي‌شد، ديگر نماز نبود. اما خداوند مي‌دانست كه بندگانش آن يك ركعت را با حضور قلب به جاي نخواهند آورد. پس ركعتي به آن افزود تا اگر در ركعت اول كمبودي باشد، در ركعت دوم جبران گردد. بدين سان، اصل نماز كه خداوند واجب فرموده، دو ركعت شد. "[7]

در تحلیل این روایات، مي‌توان گفت که نزول احکام متناسب با ظرفيت‌ها و اوضاع بوده است؛ همانند اعلام حرمت شراب که به صورت تدریجي بیان شد.[8]

 

پی نوشت

[1]. نساء: 103. بنگريد به: ترجمه تفسیر المیزان، ج5، ص101.

[2]. ظاهرا «مَوْقُوتا» كنايه از ثبات و عدم تغير است. يعني ظاهر لفظ، منظور نيست. اين آيه نمى‏خواهد بفرمايد که نماز فريضه‏اى است داراى وقت؛ بلكه مى‏خواهد بفرمايد که نماز فريضه‏اى است لا يتغير و ثابت. بنا بر اين، اطلاق موقوت بر كلمه كتاب، اطلاق ملزوم بر لازم چيزى است و مراد از كتاب موقوت، كتابى مفروض و ثابت و غير متغير است. اين آيه مي‌فرمايد که نماز به حسب اصل، دگرگونى نمى‏پذيرد. (بنگريد به: ترجمه تفسیر المیزان، ج 5، ص101)

[3]. انعام: 160.

[4]. وَ بِإِسْنَادهِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبِي سَيِّدَ الْعَابِدِينَ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَهْ أَخْبِرْنِي عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ أَمَرهُ رَبُّهُ عزّوجل بِخَمْسِينَ صَلَاةً كَيْفَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّى قَالَ لَهُ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَسَلْهُ التَّخْفِيفَ فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ لا يَقْتَرِحُ عَلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ لَا يُرَاجِعُهُ فِي شَيْ‏ءٍ يَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَى ذَلِكَ وَ صَارَ شَفِيعاً لِأُمَّتِهِ إِلَيْهِ لَمْ يَجُزْ لَهُ رَدُّ شَفَاعَةِ أَخِيهِ مُوسَى فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ فَسَأَلَهُ التَّخْفِيفَ إِلَى أَنْ رَدَّهَا إِلَى خَمْسِ صَلَوَاتٍ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ فَلِمَ لَمْ يَرْجِعْ إِلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَى أَنْ يَرْجِعَ إِلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ يَسْأَلَهُ التَّخْفِيفَ‏ فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَرَادَ7 أَنْ يُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِيفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِينَ صَلَاةً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوجَلَ‏ "مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها" أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَمَّا هَبَطَ إِلَى الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ أنها خَمْسٌ بِخَمْسِينَ‏ ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ. (من لا يحضره الفقيه، ج1، ص198)

[5]. المیزان، ج13، ص246.

[6]. وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى. (نجم: 4و5)

[7]. لِأَنَّ أَصْلَ الصَّلَاةِ إِنَّمَا هِيَ رَكْعَةٌ وَاحِدَةٌ لِأَنَّ أَصْلَ الْعَدَدِ وَاحِدٌ فَإِنْ نَقَصَتْ مِنْ وَاحِدَةٍ فَلَيْسَتْ هِيَ صَلَاةً فَعَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ الْعِبَادَ لَا يُؤَدُّونَ تِلْكَ الرَّكْعَةَ الْوَاحِدَةَ الَّتِي لَا صَلَاةَ أَقَلَّ مِنْهَا بِكَمَالِهَا وَ تَمَامِهَا وَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا فَقَرَنَ إِلَيْهَا رَكْعَةً. (عيون أخبار الرضا ، ج‏2، ص10)

[8]. اگر اسلام می‌خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی، با شراب، این بلای بزرگ همگاني دوران آغاز رسالت، به مبارزه برخیزد، توفيق نمي‌يافت. از اين رو، از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه‌کن کردن عادت فراگير میگساری بهره برد. بر این اساس‌، نخست در جايي (نحل: 67) به زشتی این کار اشاره کرد. سپس در آیاتی (بقره‌:219؛ نساء: 43) به صورت قاطعانه‌تر به این مهم پرداخت. سرانجام در آیاتي (مائده: 90-92) در باره حرمت شراب حکم قطعی صادر نمود. نماز نیز به تناسب ظرفيت‌هاي ذهني و روحي مردم، به مرور به رکعات کامل رسید.

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان