راز تکرار إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ از سوی یک جانباز موجی

(11:26) 13 شهریور 1397
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

موج انفجار او را گرفته بود. روى تخت بيمارستان افتاده بود. هيچ چيز يادش نمى آمد. تنها جمله اى كه از ميان دو لبش بيرون مى آمد، «اياك نعبد و اياك نستعين» بود. حتى اسم خودش را هم نمى دانست كه ...

کتاب «بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» اثری از آقای رحيم كارگر محمديارى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.

* تصوير نماز در ذهن شهيد

موج انفجار او را گرفته بود. روى تخت بيمارستان افتاده بود. هيچ چيز يادش نمى آمد. تنها جمله اى كه از ميان دو لبش بيرون مى آمد، «اياك نعبد و اياك نستعين» بود. حتى اسم خودش را هم نمى دانست كه بگويد تا ثبت كنند.

چند روز بعد وقتى به اردوگاه منتقل شدم ، خبر آوردند كه بر اثر شدت جراحت و درد، شهيد شده است.

در كلاف اين راز سرگشته بودم كه چه سرى است كه همه چيز از يادش رفته بود و جز جمله اياك نعبد و اياك نستعين در قاب ذهبش نقش نداشت.

با خود انديشيدم ، سر مطلب حتما در اين است كه نماز و عبادت در وجودش ملكه شده و با گوشت و خونش آميخته شده بود.

منبع: حوزه

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان