مسجد رفتنش برای خودش مسافرتی بود. تا مسجد فاصله کم نبود، اما همیشه پیاده می رفت. با همه هم خوش و بش می کرد.
پیاده می رفت که اگر نیروهای عادی هم وقت دیگر دستشان بهش نمی رسید، آن موقع بتوانند بروند پیشش.