دستِ شیطان

موقع نماز خواندن، وجودش سرشار از آرامش بود و خشوع در برابر خدا. هر وقت که حال بیشتری داشت و وقت هم اجازه

(07:16) 27 فروردین 1394
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

موقع نماز خواندن، وجودش سرشار از آرامش بود و خشوع در برابر خدا. هر وقت که حال بیشتری داشت و وقت هم اجازه می‌داد، وقتی به آیۀ: ایَّاکَ نَعبُدُ وَ ایَّاکَ نَستَعِین می‌رسید، با چشمانی اشک‌بار هفت بار این آیه را تکرار می‌کرد.

همیشه نمازش را اول وقت می‌خواند و ما را هم به خواندن نماز اول وقت تشویق می‌کرد. آخرین بار که عباس1 به خانه آمد، صحبت‌هایش دل‌نشین‌تر از روز‌های قبل بود؛ گفت: «وقتی اذان صبح می‌شود، پس از این‌که وضو گرفتی، به طرف قبله بایست و بگو: ای خدا! این دستت را روی سر من بگذار و تا صبحِ فردا برندار!»

به شوخی، دلیلِ این حرفش را پرسیدم و در پاسخ گفت: «[مادرجان!] اگر دستِ خدا روی سرمان باشد، شیطان هرگز نمی‌تواند ما را فریب دهد.»

پی‌نوشت:

1.‌ شهید عباس بابایی.

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان