دعوت به نماز با تأکید بر ساحت های تربیتی احساس و نگرش

(12:22) 21 فروردین 1397
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

نویسنده: محسن ابراهیمی

دعوت به نماز با تأکید بر ساحت های تربیتی  احساس و نگرش

توجه عاطفی اولین مرحله فراگیری

عاطفه، نقش مهمي را در چگونگي يادگيري ما بازي مي‌كند. دانش‌آموزان، هنگامي كه اطلاعات را در يك زمينه عاطفي دریافت کنند، آن را بهتر ياد مي گیرند. چرا كه جريان و خط سير عصبي از طريق عواطف افزايش مي‌يابد. در واقع، اگر يك مفهوم در يك زمينه عاطفي و احساسي ياد گرفته شود، دانش‌آموزان قادرند كه آن مفهوم را به خاطر بسپارند و بهتر هم به خاطر بياورند. عاطفه، توجه را هدايت مي‌كند و توجه ‌هم، يادگيري و حافظه را. اين روال و مسير که از تربت در فضای عاطفی آغاز شده و به توجه و نهایتآ به یادسپاری ختم می شود، هنري ––– يادگيري و تقويت حافظه) می تواند الگوي مؤثری را براي يادگيري پديد ‌آورد.

  تربيت در فضایی  عاطفی          برانگيختگی عاطفي             توجه                يادسپاري           تقويت حافظه

نظریه های یادگیری ای که منحصرا بر فرایند اطلاعات و پردازش آن تأکید دارند و به توجهات احساسی و عاطفی اهمیتی نمی دهند، نظریه هایی هستند که نمی توانند پیچیدگی فرآیند یادگیری و دریافت انسان را به درستی درک و تبیین کنند. بنابراین مطلب است که مطالعات تجربی خاصی برای این به وجود آمده است که تأثیر متغیرهای عاطفی را بر روی یادگیری و عملکرد بررسی کنند. چنین متغیرهایی عبارتند از باورها درباره خود و برنامه های گوناگون درسی مدرسه، احساسات، خلق و خوها و مکانیزم های کنترل رفتاری. نتایج این مطالعات به آرامی در حال گنجانده شدن در نظریه های یادگیری و آموزش هستند.

حال با ملاحظه این مطلب نقش توجه عاطفی در جذب و علاقمندی دانش آموزان و اقبال آنان به موضوعی چون نماز روشن می شود. هنگامی که پیش زمینه طرح بحث نماز در مدرسه و یا هر محیط آموزشی دیگر یک پیش زمینه عاطفی و همراه با احساس خوشآیند برای فراگیران نباشد، اساساً مکانیزم یادگیری این مقوله و ارتباط گیری با آن در ذهن آنان فعال نمی شود.

این پیش زمینه عاطفی هر چیز خوشایندی می تواند باشد. ممکن است اخلاق شیرین و مهرورزی معلم و مربی باشد، ممکن است فضای پیرامونی و احساس لذت از آن باشد، ممکن است تشویق، انگیزه بخشی و یا هرچیز دیگری که این حس خوب را ایجاد می کند باشد. مهم اصل حضور آن و توجه معلمان و دست اندرکاران محیط تربیتی به آن است.

 

محرک های ناخوشایند در دعوت به نماز

از ديدگاه روانشناسان و مربيان تعليم و تربيت، احساسات و عواطف مهم ترين نقش را در تکوين شخصيت، تنظيم هدف ها و برنامه هاي زندگي و روابط فردي و اجتماعي انسان ها دارند و پرورش احساس مذهبي کاري ظريف و حساس و در عين حال بسيار ساده و آسان است. هرگاه شناختي که انسان نسبت به پديده ها و مسائل مختلف پيدا مي کند، توأم با احساسات ناخوشايند و نامطلوب باشد، نتيجه اي جز به وجود آمدن نگرش منفي و دلزدگي و بيزاري رواني و بازدارنده به همراه نخواهد داشت،که تغيير چنين نگرشي نيز مستلزم تلاش بسيار خواهد بود.

بنابراين در تعليم و تربيت به طور اعم و تربيت مذهبي به طور خاص و تربیت عبادی، آن هم در موضوع نماز به طور اخص توجه به نقش خوشاينديِ احساس نسبت به امور مورد نظر بسيار مهم و تعيين کننده است. این مقوله در دوران کودکي و نوجواني بسیار مهم تر و حساس تر است چرا که کودک و نوجوان نسبت به بزرگسالان بسیار عاطفی تر، زودرنج تر و حساس تر بوده و محرک های احساسی در تمایلات وی اثرگذارتر است.

فرآیند تربیت دینی به دلیل اهمیت و ظرافت آن همواره و بویژه امروزه با مشکلات و تنگناهای مختلفی روبرو بوده است. عدم توجه به این مشکلات و معضلات باعث ناکارآندی نظام تربیت دینی شده و بعضاً چه بسا نتیجه ای معکوس را هم درپی داشته باشد.

از مهم ترین این معضلات می توان به وجود محرک های ناخوشایندی اشاره کرد که در دعوت به نماز تأثیر منفی داشته و احساس نامطلوبی را نسبت به این فریضه الهی در محیط آموزشی ایجاد خواهد کرد.

بر پایی نماز در مدارس وظیفه ای خطیر و بسیار حساس است، زیرا مدارس جدای از ویژگیهای منحصر به فرد، محل تشویق، اضطراب، رقابت های نگران کننده توأم با شکست و پدیده های ناخوشایند دیگری است که هر کدام از آن ها به تنهایی قادر به تبدیل محرکهای خنثی به محرکهای شرطی نیرومند فراخوان اضطراب و حالات ناخوشایند روانی می باشند.بنابراین ایجاد اصلاحات بنیادی به منظور تغییر در نگرش دانش آموزان نسبت به مناسک جاری به ویژه نماز جماعت می تواند زمینه ساز تحولات اساسی در شخصیت دانش آموزان شود و نه تنها نگرش آنها را نسبت به صورت ظاهری عبادات بهبود بخشد. در برخی بررسی های انجام شده[1] نسبت به محیط های تربیت دینی کنونی این موارد به عنوان نمونه هایی از محرک های ناخوشایند ذکر شده اند:

  1. برگزاری کلاس های تعلیمات دینی در ساعات نامساعد
  2. گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به انگیزه نماز خواندن آنها
  3. دعوت کودک به نماز در زمانی که به تازگی تنبیه شده است
  4. خسته کردن کودک یا نوجوان با برنامه های اضافی و تعقیبات نماز

بهتر است در مدرسه قبل از شروع نماز برنامه هایی تدارك دیده شود كه زمینه ساز احساسی خوشایند برای دانش آموزان باشد، تا عزم و اراده و رغبت و انگیزه لازم برای انجام این فریضه، با طیب خاطر در آنان پدید آید.

 

[1]  مشکلات و تنگناهای تربیت دینی کودک و نوجوان، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، ششمین مقالات مجمع تربیت دینی، وزارت آموزش و پرورش، معاونت پرورشی ص61

مولف: محسن ابراهیمی

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان