به رنگ خشوع

(14:40) 04 تیر 1402
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

تشنه ی یک جلوه از خورشید سیمای توام، ای طلوع پنجمین، ای حجت فردای من

ابی ایوب نقل می کند: وقتی امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) به نماز می ایستادند، "تغیّرت الوانهما حمرة و مرّة صفرة کانّما یناجیان شیئاً یریانه"؛ رنگ چهره شان گاه قرمز و گاه زرد می‌شد، گویا با کسی مناجات می‌نمایند که او را می‌بینند.

واقعا چه می شود که انسان به یک حدی از خضوع و خشوع می رسد که اینطور حالش دگرگون می شود؟

یکی از راهکارهای آن را حضرت امام باقر (علیه السلام) در روایتی به ما یاد می دهند؛ آن حضرت در حدیثی می فرمایند: وقتی انسان شروع می کند به نماز خواندن، خداوند متعال ملکی را موکل می کند و روبروی این انسان می ایستد و می گوید ای نمازگزار، می دانی چه کسی دارد تو را می بیند؟ می  دانی با چه کسی داری مناجات می کنی؟ اگر بدانی با چه کسی داری صحبت می کنی، هیچوقت به کسی غیر از او توجه نمی کنی و هیچوقت دوست نداری نمازت به پایان برسد.

خیلی مهم است که بدانیم وقتی مشغول نماز هستیم، مخاطبی داریم و بدانیم که کسی دارد صدای ما را می شنود. آن هم کسی که نسبت به همه چیز آگاه است.

اینکه من دارم به چه چیزی فکر می کنم و در قلب من چه می گذرد، وقتی مطمئن شویم که ناظری وجود دارد که حتی از افکار و نیات ما علم دارد، قطعا باعث می شود که در نمازمان بیشتر به خداوند توجه داشته باشیم.

دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد          دلهای پراکنده به یک جو نخرد

 

زاهد که کند صاف دل از بهر خدا          گویی ز همه مردم عالم ببرد

 

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان