آسیب شناسی تبلیغات نماز در جامعه

(10:01) 10 اردیبهشت 1394
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

یک حرف بس است

مقدمه‌ای برای آسیب‌شناسی تبلیغات نماز در جامعه

علی قان‌بیلی

مقدمه

منادیان اقامه نماز و آمران به مهم‌ترین معروف، کم نیستند. دعوت‌گران به صلاح و صلاه در روزگار ما بیشمارند. به همت همین مبلّغان دینی که به‌صورت فردی یا گروهی در جمع‌های خصوصی و نهادهای فرهنگی مشغول ترویج فرهنگ اسلام ناب هستند، ستون دین دیگر غبار غربت گذشته را بر چهره ندارد. در آغاز این یادداشت که قصد دارد به سراغ شناسایی آسیب‌ها و کاستی‌های احتمالی این حوزه رود، حق همة خادمان نماز محفوظ است. با فرض گرفتن تمامی خدمات آنان و با هدف ارتقا کیفیت در باب «تبلیغ برای نماز» به سوی تذکرات دوستانه و نقد اصلاح‌گرانه خواهیم رفت.

حکم راهبردی

تبلیغ برای نماز، ذیل عنوان عمومی تبلیغ دین قرار می‌گیرد؛ دینی که خداوند نماز را ستون آن قرار داده و مسیر هدایت و چراغ راه آینده را در قرآن بیان کرده است. یکی از آیات قرآن‌ کریم که صراحتاً وظیفه و منش مؤمنان برای تبلیغ دین را بیان می‌کند، این آیه است: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن؛1 (ای رسول) مردم را به حکمت و پندجویی براه خدا دعوت کن و با بهترین طریقه با آنان بحث کن». در اینجا اولین میزان سنجش و معیار داوری برای ما مشخص می‌شود. در بررسی هر مصداقی باید این‌دست سؤالات را بپرسیم: آیا این برنامه تلویزیونی لحظاتی قبل از پخش اذان، بر مبنای حکمت الهی تنظیم شده است؟ آیا دیوارنوشته‌های مدارس در دعوت دانش آموزان برای شرکت در نماز از مصادیق موعظه حسنه است؟ آیا بحث برادر مؤمن با راننده‌ای که اقامه نماز اول وقت را به اولین استراحتگاه جاده‌ای موکول می‌کند، جدال احسن بود؟ داوری در هر کدام از این موضوعات نیازمند ملاک و قانونی است که این آیة شریفه یکی از مهم‌ترین آنها است.

مخاطب‌شناسی

یکی از مشکلات عمده در باب مباحث تبلیغی، مسئلة «حکم کلی» است. اینکه بگوییم وظیفه ما امر به معروف است و ما به وظیفه خود عمل می‌کنیم، مثل تکرار جملة حکیمانه و استراتژیک «نماز ستون دین است».2 با در دست داشتن این جمله، همة مخاطبان را یک‌سان تلقی کرده و از مهد کودک تا مدرسه و دانشگاه و اداره، همه و همه را با این جمله به نماز دعوت کنیم. به نظر می‌رسد باید «تبلیغ برای نماز» را در دو حوزه مطالعه و بررسی کنیم: حوزه مخاطب عام و حوزه مخاطب خاص. با توجه به این نکته برای دعوت مردم به نماز در سالن انتظار بیمارستان و دیوارنوشته مدرسه ابتدایی، شیوه‌ای مختلف را اِعمال کنیم. مثلاً طراح پوستر تبلیغاتی در استفاده از رنگ و تصاویر ‌باید این‌گونه ملاک‌ها را در اثر هنری خود اعمال کند و بداند مخاطب این اثر کیست.

کلیشه

در ادامه همین بحث، لازم است به مسئلة ثبات در شیوه‌ها و اسلوب‌ها اشاره کرد. هر جمله و شیوه‌ای در اولین جلوه‌هایش تازگی دارد و طعم خلاقیت و جذابیت. اما چنانچه بارها و بارها تکرار شود، دیگر اثر اولیه خود را ندارد. نماز، همیشه نماز است و سخن گفتن با خداوند، چنان‌که حرف زدن با معشوق باشد، همیشه تازه و دلنشین است. اما اقدام ما در تبلیغ برای نماز نمی‌تواند همان شکل و قالب همیشگی را داشته باشد. لازمه تبلیغ اثرگذار و هنرمندانه، خلاقیت و تازه‌نمایی است. برای مثال، اگر در برنامه‌ای تلویزیونی، یک تیزر خاص ده سال و به صورت ثابت قبل از وقت اذان پخش شود، رفته‌رفته جذابیت خود را از دست می‌دهد و مخاطب اصلاً آن را نمی‌شنود. در نتیجه به مسئله‌ای عادی بدل می‌شود و به صورت طبیعی متوجه نکته آن نمی‌شود. چه بسا برای او ملکه شده باشد و در ضمیر ناخودآگاهش بگوید: «خودم می‌دانم».

تکرار

دربارة اولویت کمیت بر کیفیت یا کیفیت بر کمیت، نمی‌توان حکم کلی داد. هر دو اینها مهم هستند. مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی، هم در مرحله طرح و برنامه و هم در زمان اجرا، نباید از هر کدام آنها غافل شوند. مثلاً کسی بگوید: «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است» و تبلیغ برای اقامه نماز را یک بار و برای همیشه جدی بگیرد. درصورتی‌که در اینجا ملاک اهمیت و به ثمر رسیدن این تبلیغ، استمرار آن است. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که یک اثر باکیفیت، توانایی، اثرگذاری و ماندگاری دارد و به این ضرب‌المثل اشاره کرد: «یک دِه آباد به از صد شهر خراب». برای مثال می‌توان به سراغ معماری مساجد رفت. اگر در زمان ساخت مسجد نهایت دقت و ظرافت لحاظ شود و هزینه و زمان ساخت چند مسجد در یک شهر به صورت متمرکز صرف ساخت یک مسجد تاریخی شود، چه بسا به مقصود نزدیک‌تر باشد.

زمان‌شناسی

از بزرگانمان آموخته‌ایم: «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد». این جمله حکیمانه به ما تذکر می‌دهد که زمان‌شناس باشیم و با دقت، مطالعه و فکر، بدانیم در این لحظه و موقعیت چگونه رفتار کنیم. برای مثال در موضوع بحثمان می‌توانیم به تذکر وقت اذان در جلسات رسمی اشاره کنیم. مواردی دیده می‌شود که جلسات و همایش‌ها به دلایل گوناگون با زمان اذان تلاقی پیدا کرده است. وقت نماز نزدیک است و هنوز مباحث به نتیجه نرسیده است. آیا بهترین روش برای تبلیغ نماز، ترک جلسه است؟ آیا ما می‌توانیم میان یک سخنرانی رسمی، بلند شویم و با صدای بلند اذان بگوییم و بعد از آن، از همه بخواهیم اول نماز بعد کار؟ یا اینکه روی این مسئله حساس شویم و برای جلسات بعد طوری برنامه‌ریزی و وقت را تنظیم کنیم که دیگر این مشکل تکرار نشود؟ یا با ارسال یک برگه کوچک به سخنرانی که گرم بحث است، او را متوجه وقت اذان کنیم و با اندک اختلاف زمان، برای اقامه نماز اقدام کنیم؟ انتخاب هر کدام از این تصمیمات، به زمان‌شناسی و موقعیت‌شناسی افراد بستگی دارد.

نتیجه

بررسی این‌دست موارد یاد شده به مجالی بیشتر، دقت‌نظر و کارشناسی‌های دقیق‌تری نیاز دارد. این فهرست و عناوین قابل گسترش و ادامه است. به ‌دلیل محدودیت این نوشتار و آگاهی اندک نگارنده، به تذکر این چند نکته کفایت کرده و بیش و بیشتر گفتن از این مسئله مهم، یعنی «تبلیغ برای نماز» را به فرصت‌های دیگر و عزیزان دیگر موکول می‌کنم.

پی‌نوشت

1. نحل: 125.

2. «الصلاه عمود الدین»؛ برقی، محاسن، ج1، ص116.

مولف: علی قان‌بیلی

تگ ها :
دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان