عبادت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام

عبدالله قروي از پدرش نقل كرده گويد: محضر فضل بن ربيع رفتم، او در پشت بام نشسته بود، گفت: نزديك بيا، نزديك رفتم تا محاذي او شدم، گفت: به آن اتاق نگاه كن، نگاه كردم،گفت: چه چيز مي‏بيني؟ گفتم: ...

(11:55) 10 شهریور 1397
زمان مورد نیاز برای مطالعه:0دقیقه

- عبدالله قروي از پدرش نقل كرده گويد: محضر فضل بن ربيع رفتم، او در پشت بام نشسته بود، گفت: نزديك بيا، نزديك رفتم تا محاذي او شدم، گفت: به آن اتاق نگاه كن، نگاه كردم،گفت: چه چيز مي‏بيني؟ گفتم: يك لباس كه به زمين انداخته‏اند. گفت: دقت كن، بدقت نگاه كردم، گفتم: مردي را مي‏بينم كه در حال سجده است.

گفت: او را مي‏شناسي؟ گفتم: نه، گفت: او مولاي تواست، گفتم: مولاي من كيست؟ گفت: خود را به ناداني مي‏زني؟! گفتم: نه، ولي براي خود مولايي نمي‏ شناسم. گفت: اين ابوالحسن موسي بن جعفر است، من شب و روز حال او را زير نظر دارم، او را هميشه در اين حال يافته‏ ام، او نماز صبح را مي‏خواند، تا طلوع آفتاب به تعقيب مي‏نشيند، بعد سر به سجده مي ‏گذارد تا ظهر مي‏رسد، به بعضي از خدمتكاران زندان گفته است چون ظهر شود او را خبر كند. وقتي كه غلام، اعلام ظهر مي‏كند، برخاسته بدون وضو شروع به نماز مي ‏كند، از آن مي‏دانم كه در سجده نخوابيده است.

منبع: حوزه

دیدگاه ها (0 کاربر)
ارسال دیدگاه
سامانه آموزشی
سامانه دانش پژوهان
سامانه مبلغان