نماز برای دستی که قطع شد!

نماز برای دستی که قطع شد!

توی تاریکی شب شخصی "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سّلم)"گویان به طرف ما می آمد  اول جا خوردیم و از ترس سریع روی زمین دراز کشیدیم اما جلوتر که آمد دیدم از بچه های بسیج است. گفتم: ‌برادر چه شده است؟ و کجا می‌روی؟ گفت:‌ ترکش خورده‌ام،بلا فاصله دستش را دراز کرد و گفت: ‌مثل اینکه این دست من در اثر ترکش قطع شده است و به یک پوست بند است ...

توی تاریکی شب شخصی "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سّلم)"گویان به طرف ما می آمد  اول جا خوردیم و از ترس سریع روی زمین دراز کشیدیم اما جلوتر که آمد دیدم از بچه های بسیج است.

گفتم: ‌برادر چه شده است؟ و کجا می‌روی؟
گفت:‌ ترکش خورده‌ام،بلا فاصله دستش را دراز کرد و گفت: ‌مثل اینکه این دست من در اثر ترکش قطع شده است و به یک پوست بند است. آنرا بگیر و بکش، اگر کنده شود، خودم می‌توانم به عقب بروم.
به شهید ابوالقاسم معینی گفتم: تو این کار را بکن.
گفت:‌ من طاقتش را ندارم، اگر می‌توانی کمکش کن.

دشتش را کشیدم و جدا کردم حتی یک تکان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من گرفت و همان طور که از محل قطع شدن خون بیرون میزد، آن را روی خاک گذاشت.

بعد از آن برای نماز بلند شد و دو رکعت نماز خواند و  گفت:‌ خدایا قبول کن، من این دست را در راه امام حسین (علیه السّلام) دادم.تازه فهمیدم این نماز شکر بود.

 

به نقل از راسخون با اندکی تصرف