مگر خداوند فقط در آسمان ها وجود دارد که موقع دعا کردن دستمان را به سمت آسمان بلند می کنیم؟

در این شکی نیست که خداوند از هر گونه مکان داشتن پاک و منزه است , اما این کار فلسفه و حکمت هایی دارد که به آن اشاره می شود؛

خداوند می فرماید :

"روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مى‏شود. " " وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُون‏ " ( ذاریات ٢٢ )

طبق این آیه که محل رزق و روزی انسانها را آسمان معرفی می کند , در روایاتی دستور داده شده است که انسان در هنگام دعا دستش را به سوی آسمان بلند کند زیرا آسمان معدن ارزاق الهی است و همینطور تصریح شده است که این بلند کردن به آن معنا نیست که خداوند مکانی دارد و مثلا در آسمان است .

در حديثی  از امام  على عليه السلام آمده است که فرمود :

" «هنگامى كه يكى از شما نماز را پايان مى‏دهد دست به سوى آسمان بردارد و مشغول دعا شود». مردى عرض كرد: اى اميرمؤمنان! مگر خداوند همه‏جا نيست؟ فرمود: آرى همه‏جا هست.

عرض كرد: پس چرا بندگان دست به آسمان بر مى‏دارند؟
فرمود: آيا (در قرآن) نخوانده‏اى: وَ فى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوْعَدُوْنَ: «و روزىِ شما در آسمان است و نيز آنچه شما وعده داده مى شويد» پس از كجاانسان روزى را بطلبد جز از محلّش، محل رزق و وعده الهى آسمان است» "أَ لَيْسَ اللَّهُ فِي كُلِّ مَكَانٍ قَالَ بَلَى ... "

خصال ج ٢ ص ٦٢٩ _ الفقیه ج ١ ص ٣٢٥

می بینیم که در این روایت با صراحت تصریح شده است که خداوند در همه جا است و دست دراز کردن به سوی آسمان تنها از این جهت است که آسمان معدن رزق الهی است چرا که غالب ارزاق انسان‏ها از آسمان است , باران زنده كننده زمين‏هاى مرده از آسمان مى‏بارد، نور آفتاب كه منبع حيات و زندگى است از سوى آسمان مى‏تابد، هوا سومين عامل مهم حيات هم  در آسمان است .

تفسیر نمونه ج ٢٢ ص ٣٣٥

❗️اتفاقا در روایتی که وهابی به آن استناد کرد هم تصریح شده است که خداوند در همه جا است و دست دراز کردن به سوی آسمان تنها از باب رزق و روزی است .

«هشام بن حكم» مى‏گويد: زنديقى خدمت امام صادق ع آمد و از آيه الرّحمنُ عَلَى الْعَرشِ اسْتَوى‏ سؤال كرد. امام ع ضمن توضيحى فرمود:

" خداوند متعال، نياز به هيچ مكانى و هيچ مخلوقى ندارد؛ بلكه تمام خلق محتاج او هستند. سؤال كننده عرض كرد: پس تفاوتى ندارد كه (به هنگام دعا) دست به سوى آسمان بلند كنيد يا به سوى زمين پائين آوريد؟!امام فرمود:

«ذلِكَ فى عِلْمِهِ وَ احاطَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ سَواءٌ، وَ لكِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ امَرَ اوْليائهَ وَ عِبادَهُ بِرَفْعِ ايْدِيْهِمْ الَى السَّماءِ نَحَو الْعَرْشِ، لِانَّهُ جَعَلَهُ مَعْدِنَ الرِّزْقِ، فَثَبَّتْنا ما ثَبَّتَهُ الْقُرْآنُ وَ الْاخْبارُ عَنِ الرَّسُوْلِ صلى الله عليه و آله حِيْنَ قالَ: ارْفَعُوا ايْدِيَكُمْ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ هذا يَجْمَعُ عَلَيْهِ فِرَقُ الْامُّةِ كُلِّها»

" «اين موضوع، در علم و احاطه و قدرت خدا يكسان است (و هيچ تفاوتى نمى‏كند،)  ولى خداوند متعال دوستان و بندگانش را دستور داده كه دست‏هاى خود را به سوى آسمان، به طرف عرش، بردارند، چرا كه معدن رزق آنجا است، ما آنچه را قرآن و اخبار رسول خدا اثبات كرده است، تثبيت مى‏كنيم، آنجا كه فرمود: دست‏هاى خود را به سوى خداوند متعال برداريد، و اين سخنى است كه تمام امّت بر آن اتفاق نظر دارند». "

توحید صدوق ص ٢٤٨

وهابی به روایتی استناد کرد که کاملا خلاف مقصودش را ثابت می کند اما جهل و عناد وهابی مانع فهم این مطلب شده است .

این که در این روایت آمده است : " ارفعوا ایدیکم الی الله " " دستهای خود را به سوی خداوند بردارید " وهابی جاهل را بر آن داشته است که مدعی شود خداوند در آسمان است , در حالی که اگر قدری سواد داشت و از قواعد بلاغی لغت عرب اطلاع داشت , چنین نتیجه گیری نمی کرد , زیرا در جمله مذکور " ایجاز به حذف " اتفاق افتاده است : "و ينقسم الايجاز إلى قسمين: إيجاز قصر و إيجاز حذف‏ "

یعنی اصلش چنین بوده است که دستان خود را به سوی معدن رزق خدا یعنی آسمان بلند کند , که معدن رزق از باب ایجاز حذف شده است " ارفعوا ایدکم الی معدن رزق الله " .

ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج‏1، ص: 400

متکلم در ایجاز به دنبال آن است که با الفاظی کمتر , معانی وسیع را به مخاطب برساند , لذا برخی از کلمات با وجود قرینه از کلامش حذف می کند تا این قاعده بلاغی را رعایت کند و کلام فصیح و بلیغی  را افاده کند .