درباره نقش تربیتی نماز در زندگیمان توضیح دهید؟

در این باره باید گفت اگرچه نماز يك ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن ياد خداست، اما اسلام خواسته اين روح را در قالب يك سلسه برنامه هاى تربيتى پياده كند و لذا شرائط زيادى را براى آن قرار داده است، شرائط صحيح بودنِ نماز، شرائط قبولى و شرائط كمال نماز و در پرتو همین برنامه های تربیتی است که نمازگزار ناچار است كه براى صحت و قبولى نماز خود در این سیستم تربیتی قرار گرفته و رشد نماید؛ مثلا، از شرايط صحت نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلى است كه درآن به كار مى‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اى كه با آن نماز مى‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مى‏شود كه او گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ و به مرور زمان با همین روحیه تربیت شده و از مال حرام اجتناب می نماید.
و یا اینکه برای قبولى نمازش در پيشگاه خداوند باید زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلى اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد.
و یا رعایت شرط کمال نماز مانند خواندن هر یک از نمازها در وقت خود موجب می شود فرد نمازگزار فردی منضبط و وقت شناس تربیت گردد. بالاخص كه نمازگزار بايد براى اداى فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يك چنين فردى همواره سحر خیر بوده و فرامی گیرد چگونه به موقع فعاليتهاى مثبت زندگى را آغاز ‏كند.
البته آثار تربيتى نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولى اين نمونه مى‏تواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامى باشد.
الف: تربيت فردي
1- انضباط و وقت‏شناسى:
نمازهاى اسلامى هر كدام براى خود وقت مخصوص و معينى دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامى به انضباط و وقت‏شناسى كمك مؤثرى مى‏كند.
بالاخص كه نمازگزار بايد براى اداى فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يك چنين فردى گذشته از اين كه از هواى پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مى‏نمايد، به موقع فعاليتهاى مثبت زندگى را آغاز مى‏كند.
ب: تربيت اجتماعي
1- همگرايي
نماز در اوقات معين نمودارى از وحدت و يگانگى ملت بزرگ اسلام است؛ زيرا همه مسلمانها در وقتهاى مخصوصى رو به قبله ايستاده و با آداب خاصى خداوند جهان را مى‏پرستند، اين خود نمونه بزرگى از اتحاد و يگانگى ملتى است كه اسلام همه را به وسيله آن عبادت متحد و متشكل نموده است.
هرگاه اين نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتحاد و مساوات و برابرى، از صفهاى منظم و فشرده نمازگزاران نمايان خواهد بود و اهميت اين اتحاد و يگانگى معنوى نيازى به توضيح ندارد.
2- نفى طاغوت و ايستاگى در مقابل ستم‏
انسانى که فقط خداوند را عبادت نمايد در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براى او حقير و کوچک مى‏شود و کسى نمى‏تواند با ظلم و ستم بر او چيره شود.
و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسليم فرود نمى‏آورد و با طاغوت کنار نمى‏آيد. خداوند اين مسئله را يکى از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته است:«و در ميان هر امتى، پيامبرى را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد.»
پنجم: فلسفه اخلاقي نماز
1-    عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزايش مى‏دهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقى و تكامل روحى انسان است؛ چه تكاملى بالاتر از اين كه روح ما از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون رفته و با جهان بيكران كمال مطلق«خدا» مرتبط گردد و در انجام وظايف بندگى و كارهاى زندگى، از قدرت نامتناهى و نيروى نامحدود او استمداد بطلبد و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر خود بداند و به اندازه‏اى شايسته و لايق گردد كه بتواند با او سخن بگويد.
1-    زنده كردن حس شكر گزاري
پرستش خداو عبادت وحى حس تقدير و شكرگزارى را در انسان زنده مى‏كند، قدر دانى از مقامى كه نعمتهاى بزرگ و پرارزشى را در اختيار انسان نهاده، نشانه لياقت و شايستگى او نسبت به الطافى است كه در حق او انجام گرفته است.
تشكر و سپاسگزارى از مقام خداوند اين نتيجه را دارد كه فرد سپاسگزار با عرض تشكر و انجام وظيفه، حق‏شناسى خود را در برابر نعمتهايى كه خدا در اختيار او گذاشته است آشكار و هويدا مى‏سازد.
امام زين العابدين راجع به عبادت پيامبر خدا ( صل الله عليه و آله ) فرموده اند: آنقدر پيامبر در نماز ايستاد تا قدمهايش ورم كرد چنان در روزه دارى تشنه ميشد آب دهانش خشك ميگرديد، گفتند يا رسول الله مگر خداوند وعده مغفرت بتو نداده؟ ميفرمود آيا بنده شكرگزار خدا نباشم؟!  
2-    بهترين وسيله براى خويشتن دارى و كنترل غرايز
از لحاظ تربيتي، ياد خدا بهترين وسيله براى خويشتن دارى و كنترل غرايز سركش و جلوگيرى از روح طغيان است.
«نمازگزار» همواره به ياد خدا مى‏باشد، خدايى كه از تمام كارهاى كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايى كه از آنچه در زواياى روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مى‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگى انسان و هوسهاى وى اعتدال مى‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بى خبرى از پاداشها و كيفرهاى او، موجب تيرگى عقل و خرد و كم فروغى آن مى‏شود.
به راستى، انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است، بهترين راه براى كنترل غرايز و خواستهاى مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاى خطاكاران و حسابهاى دقيق و اشتباه‏ناپذير آن مى‏باشد. از اين نظر قرآن يكى از اسرار نماز را ياد خدا معرفى مى‏كند:«اقم الصلوة لذكرى» ؛« نماز را براى ياد من بپادار!»
3-    دورى از گناه:
نمازگزار ناچار است كه براى صحت و قبولى نماز خود از بسيارى از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يكى از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلى است كه درآن به كار مى‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اى كه با آن نماز مى‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مى‏شود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بى پروا باشد.
گويا آيه زير به همين نكته اشاره مى‏كند و مى‏فرمايد:« وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ....» ؛« و نماز را برپا دار، كه نماز(انسان را) از زشتيها و گناه بازمى‏دارد،...»
بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولى نماز در پيشگاه خداوند اين است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلى اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقى ناگزير است تمام اين امور را رعايت كند. روى همين جهات، پيامبر گرامى ما(ص) مى‏فرمايد: نماز چون نهر آب صافى است كه انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نمى‏شود. همچنين كسى كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در اين چشمه صاف معنوى شست و شو دهد، هرگز آلودگى گناه بر دل و جان او نمى‏نشيند.
4-    غفلت زدايى‏
بزرگ‏ترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کند. و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتباً به انسان اخطار مى‏کند و هشدار مى‏دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مى‏سازد... و اين نعمت بزرگى است که انسان وسيله‏اى در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.
امام رضا عليه السلام در خصوص فلسفه عبادت فرموده اند:« (مردم خدا را عبادت مي كنند ) براى اين كه ذكر او از يادشان نرفته و تارك مراسم ادب نشده و نسبت به امر و نهى او مرتكب لهو نشوند حال اگر بدون انجام مراسم عبوديت به حال خود واگذارده شوند روزگار دراز بر آنها بگذرد و دلهايشان سخت و قسى گردد.»