 باید به نماز دعوت کنیم چون همه ما آرزوها داریم:
• کدام آرزو؟
آرزوی همه ماست، که خودمان، دوستانمان و فرزندانمان در دامن قرآن پرورش یابیم و از تربیت و هدایتش بهره¬مند شویم، و راز حرکت در این بزرگ¬راه سعادت تقواست و شرط رسیدن به تقوا بعد از ایمان، نماز است:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ. الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ ...
وقتی خوب نگاه می¬کنی هم هدایت آسمانی آرزوی ماست، هم دست یابی به تقوی، برای رسیدن به هردو آرزو به نماز دعوت می¬کنیم.
• کدام آرزو؟
آرزو داریم سرمایه¬های مادی و معنوی زندگی و سرزمینمان روز به روز زیادتر شود، آرزو داریم عمر و وطنمان در برکات الهی غرق شود، آرزو داریم هیچ گاه ورشکست نشویم و سرمایه از کف ندهیم،
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديد
پس باید به نماز دعوت کنیم، تا روحیه سپاس گزاری در همه جا موج بزند آنگاه اقیانوس برکت خدا در زندگی و سرزمینمان موج خواهد زد.
• کدام آرزو؟
آرزو داریم مدال¬های ایمان بر سینه¬هایمان نصب گردد تا آنگاه که منجی عالم سربازانش را برمی¬گزیند در تاریکی بی¬نشانی از قافله مجاهدان عدالت گستر باز نمانیم.
و راستی مگر نه این است که مدال ایمان و نشان سربازان آخرالزمان تلاش در گسترش و اقامه راستین نماز است:
الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاة ....
کدام آرزو؟
مگر نه اینکه هر جنبنده¬ای با آرزوی سعادت خودش و عزیزانش زندگی می¬کند و لحظه¬ای این آرزو از قلبش بیرون نمی¬رود؟
و مگر نه این است که پروردگار خلقت و راز، راز سعادت و خوشبختی را با نماز گره زده است:
مومنون/1و2 قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ . الَّذِينَ هُمْ فىِ صَلَاتهِِمْ خَاشِعُونَ
باید به نماز دعوت کنیم تا آرزوی سعات خود و عزیزانمان برآورده شود.
• کدام آرزو؟
چه بسا افراد یا اقوامی که آرزو دارند لکه ننگی که بر تارک تاریخ گذشته آنها نقش بسته است، برای همیشه پاک شود. و مگر نه این است که نماز بهترین راه پاک کردن سیئات است:
هود : 114 وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى‏ لِلذَّاكِرين
• کدام آرزو؟
آرزوی گل این است که همیشه ساقه¬اش پایدار باشد تا را رابطه¬ی حیات بخش با ریشه همیشه برقرار باشد. همه ما میدانیم که ریشه گل سرسبد هستی، آفرینده¬ی حیات است:
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدين
و نماز آن ساقه¬ای است که این گل را به آن ریشه وصل می¬کند و شاید به همین خاطر است که اولین اقدام آدم بعد از تشرف به روح ملکوتی سجده بود.
راستی خدا نیاورد روزی را که ساقه¬های گلستان جامعه مان را آفتی بزند، که نتیجه ای جز مرگ و فساد ندارد.
پس باید به نماز دعوت کنیم تا زنده و با طراوت باشیم.

محمد کاظمینوشته . لینک . به قلم محمد کاظمی در 25 اسفند 1395 ساعت 17:15

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام